به این دلیل که شکرگزاری یعنی تو از شرایط راضی هستی، چون میدانی به نیرویی وصلی که حتی اگر شرایط چندان رو به راه نباشد او توانایی دارد شرایط را درست کند، حالت را بگرداند و از حال بد به حال خوب برساندت. میگویند یکی از راههای شکرگزاری عملی این است که تو از آنچه داری به دیگران بدهی، حتی اگر خودت به آن نیاز داشته باشی.
این یعنی تو میدانی آن نیروی برتر بهنام خدا میخوانیش بیشتر از نیازت به تو میدهد اگر تو دیگران را هم ببینی و به نیاز آنها پاسخ بگویی. برای همین است که میگویند اگر میخواهی قلب باز شود، روحت گشایش یابد و جسمت سبک شود، وارد کار خیر شو.
به نیازمندان کمک کن و به اندازه سهم خودت به بهبود شرایط آنها کمک کن. حال خوب را تقسیم کن و بگذار این دایره آنقدر وسیع و بزرگ شود تا همه را در برگیرد و روح جمعی یک سرزمین خوب شود در چنین اوضاعی است که حال خودت بهتر از همه خواهد بود.
ماه رمضان است. ماه نذورات و ماه گسترش حال خوب و کار خیر. ماهی که به صورت انتخابی پرهیز را تجربه میکنیم تا حال آنها که به جبر ندارند را بیشتر بفهمیم، همین باعث میشود دستمان بیشتر به کار خیر و کمک برود.
برای این که به خودمان بگوییم میفهمیم آنکه به جبر ندارد و دستش تنگ است و اموراتش بهسختی میگذرد چه حس و حالی دارد و باید کاری کنیم که « حالش به شود...». ماه رمضان است و دو سالی است رمضان را با شرایط کرونایی تجربه میکنیم.کرونایی که شرایط زیست خیلیها را سختتر کرده و به ما بیشتر از هر زمان دیگری تاکید میکند: « ای که دستت میرسد، کاری بکن».
این روزها مردمانی هستند که بیشتر از هر زمان دیگر به کمک و کار خیر نیازمندند. برای عبور از دوره سخت کرونا که معیشت را دشوار کرده. با مهری یزدانی، همسر جانباز مجتبی شاکری -که در سومین دوره جشنواره گوهرشاد به دلیل کارهای خداپسندانه و خیرخواهانهاش جایزه گرفت- همصحبت شدم تا درباره کار خیر و حس و حال خوب نیکوکاری برایمان بگوید.
والدین، اولین الگوی کار خیر
یزدانی درباره روحیه کار خیر و اینکه برخی آدمها بیشتر راغب هستند و زودتر پا پیش میگذارند، میگوید: به نظرم این روحیه بستگی به تربیت خانوادگی دارد و این که از همان بچگی که رشد میکنیم و شخصیتمان شکل میگیرد، ببینیم والدینمان درباره کمک به دیگران چه نظری دارند و چگونه رفتار میکنند. مسلما وقتی بچه ببیند پدر و مادرش نیازمندان را میبینند و به آنها کمک میکنند، این رفتار را یاد میگیرد و در بزرگسالی آن را وارد سبک زندگی خود میکند.
جامعه هم تاثیر زیادی در یادگیری کار خیر دارد. بچههایی که در محلههایی زندگی میکنند که عموم ساکنانش دست به خیر هستند، نذری میدهند و در کارهای خیر مشارکت میکنند، این رفتار در شخصیتشان نهادینه میشود. یادم هست در بچگی و نوجوانی شاهد کارهای خیر پدر و مادر و همسایهها و فامیل بودم. آنها در کمک به جبهه مشارکت زیادی داشتند که آن زمان یکی از مهمترین کارهای خیر بود. حتی زمانی که تصمیم گرفتم با یک جانباز ازدواج کنم در راستای همین روحیه مشارکت در کار خیر بود. به نظرم زندگی با یک جانباز و کمک به او که بهتر و موثرتر زندگی کند، یکی از بهترین کارهایی بود که روحم را تعالی داد.
شناسایی نیازمندان واقعی سخت است
یزدانی درباره شناسایی نیازمندان واقعی میگوید: به نظرم مظلومترین قشر جامعه هستند بهخصوص آنهایی که آبرومندند و نمیخواهند دیگران متوجه نیاز و درماندگی آنها شوند. آنها روح بزرگی دارند به همین دلیل روز به روز شناسایی نیازمندان واقعی سختتر میشود. ما گاهی برای شناسایی آنها دچار مشکل میشویم؛ مثلا یک خانواده نیازمند را به ما معرفی میکنند، میرویم و از نزدیک خانه و زندگی آنها را میبینیم و باورمان میشود نیازمندند اما به یکباره از طریقی متوجه میشویم طرف دو تا خانه دارد اما ظاهرش را به گونهای میسازد که فقیر و نیازمند جلوه کند و کمک بگیرد. در دوره کرونا شرایط سختتر شدهاست. خیلی از جوانها شاغل بودند، جوانهای با همتی که برای تامین مخارج زندگی تن به کار میدادند اما کرونا کلا کارهای آنها را تعطیل کرد. این گروه بسیار آسیبپذیر شدهاند. بیشترشان مستاجر هستند و بچه دارند و الان برای تامین مخارج زندگی گیرافتادهاند. من از قدیم بر این باور بودم که زن و مرد اگر به اصطلاح آچار فرانسه باشند و دست به کار باشند، بیکار نمیمانند اما این که بگویی من فلان کار را نمیکنم یا بلد نیستم یا در شان من نیست، دچار بیکاری و بیپولی و قاعدتا نیازمند میشوی. ما الان برای کمک به مردمی دست به کار شدهایم که از کار ابایی ندارند اما کرونا همه کارهایی را که آنها انجام میدادند، تعطیل کرد. این گروه را باید دریابیم که تبدیل به فقیر همیشگی نشوند یا خدای نکرده به بیراهه نروند. شناسایی این گروه سخت است؛ چون روح بزرگی دارند و تا جایی که میتوانند نداری خود را بروز نمیدهند.
کارآفرینی، راهی برای خروج از فقر
از طرفی ما باید تا جایی که میتوانیم برای نیازمندان کارآفرینی کنیم و باید به آنها مهارت آموزش دهیم تا خودشان بتوانند با کار مخارج زندگیشان را تامین کنند. خیرین مدتی است در این مسیر حرکت میکنند. متوجه شدهایم طبق همان فرمول قدیمی نباید به مردم ماهی داد که یک وعده غذا بخورند، باید به آنها ماهیگیری یاد داد که خودشان بتوانند ماهی بگیرند و دیگر از جایی به بعد به ما نیاز نداشتهباشند. اما راستش را بخواهید این کار در کشور ما فرهنگسازی نمیشود. خیلی از نیازمندان عادت کردهاند به آنها پول ،خوراکی یا پوشاک بدهند. وقتی به آنها میگویی مثلا به تو چرخخیاطی میدهیم، هزینه آموزشت را هم میدهیم و برای شروع کار پارچه هم برایت تامین میکنیم تو مثلا پیژامه بدوز و بفروش، قبول نمیکند. عادت کرده به گرفتن پول در ازای کار نکردن. در این زمینه هم باید فرهنگسازی شود و این سیستم معیوب فقط پول دادن به نیازمندان اصلاح شود. البته الان که شرایط کروناست باید همه همت کنیم تا نیازمندان واقعی از این دوره به سلامت بیرون بیایند. باید بیشتر از همیشه دست به کار خیر شویم. شرایط اقتصادی برای همه سخت شده اما نمیتوان نیازمندان واقعی را به حال خود رها کرد. همت کنیم از این دوره با سربلندی بیرون بیاییم.
نذر خون
کرونا آمد و بیشتر از هر وقت دیگر نیاز به اهدای خون را بیشتر کرد. مردم ترسیدند و از ترس ابتلا به کرونا، سازمانهای انتقالخون در همه کشور خلوت شد.
مدیران این سازمان یک سال بیشتر است که مدام از مردم میخواهند خون اهدا کنند. بانکهای خون حالشان خوب نیست. میلاد خیاط اهل شوشتر سال قبل با راهاندازی پویش اهدای خون در دوره کرونا قدمی موثر در این زمینه برداشت. اول همشهریهایش وارد میدان شدند و آنقدر خون اهدا کردند که بانکخون شوشتر پر شد و بقیه شهرها هم به راهی رفتند که میلاد خیام و دیگر شوشتریها رفتهبودند.
او درباره نذر و نذر خون در ماه رمضان میگوید: ذات نذر اینجوری است که حال دلت را خوب میکند. دلت که خوب باشد دنیا به کامت میشود و زندگیات روی غلتک میافتد. یکی از بهترین نذرها، نذر خون است، نه تنها روحیهات خوب میشود که جسمت هم حالش عالی میشود. از همین جا به مردم میگویم، اصلا نترسید و بروید خود اهدا کنید. تمیزترین و بهداشتیترین مکانهایی که وجود دارد، سازمان انتقال خون است. آنجا از شما تست گرفته میشود و اگر بیماری داشته باشید اصلا خونی از شما گرفته نمیشود. باید سالم باشید که بتوانید خون بدهید. تصور کنید چقدر بچه مبتلا به تالاسمی و دیگر بیماریهای خونی وجود دارد که مقدار کمی از خون ما میتواند حالشان را خوب کند. چقدر بیمار در بیمارستانها بستری هستند که به چند سیسی از خون ما نیاز دارند؛ پس تا دیر نشده دست به کار شوید و خون بدهید. نذر خون یکی از بهترین نذرهاست.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد