فیلم کوتاه به این لحظات که میرسد، صدای شخصی شنیده میشود که از شکستن پای گورخر خبر میدهد، اما مرد تنومند که به نظر میرسد فرق بین گورخر و خر را نمیداند سعی میکند با همان ضربات گورخر را سربراه کند. این گوشهای از ماجرای انتقال سه گورخر آفریقایی به باغ وحش صفادشت است که روز یکشنبه اتفاق افتاد و یک روز بعد یعنی دوشنبه با مرگ یکی از گورخرها ابعاد فاجعهبارتری به خود گرفت؛ اتفاقی که زخم کهنه باغوحشهای غیر استاندارد را برای دوستداران محیط زیست تازه کرد.
حیات وحش در باغ وحش های غیراستاندارد کشور قربانی میشود، این را مرور خبرهای چند سال اخیر نیز تایید میکند؛ از جنجالیترین آنها که مرگ شیرهای باغ وحش ارم در اثر شیوع مشمشه گرفته تا مرگ زرافه و ببر در همین باغ وحش صفادشت که انتقال فاجعهبار گورخرها و مرگ یکی از آنها شرایط نامناسب را دوباره سر زبانها انداخته است.
مسؤولان باغ وحش نیز در اینستاگرام اعلام کردهاند شرایط نامناسب نگهداری در گمرک در این بین تاثیرگذار بوده است و حال دو گورخر دیگر نیز مناسب نیست البته آنها با لحن نامناسبی نیز به انتقادها پاسخ داده و نوشتهاند هزینه خرید گورخرها را از جیب خود پرداخت کردهاند! نوشتهای که از آن میتوان نتیجه گرفت، آنها تصور میکنند چون پول گورخرها را خودشان پرداخت کردهاند، می،توانند هر طور که خواستند با حیوانات رفتار کنند!
به این ترتیب سرنخ مرگ حیاتوحش در باغوحشهای غیراستاندارد را که دنبال کنید به ضعفهای سازمان حفاظت محیطزیست و سودجویی قاچاقچیان حیاتوحش میرسید.
سازمان حفاظت محیطزیست همواره ادعا میکند که به مراکز نامناسب نگهداری از حیوانات اجازه فعالیت نمیدهد و ناظرانی دارد که شرایط باغوحشها را بررسی میکنند، اما اخباری که از گوشه و کنار کشور و مراکز غیر استاندارد نگهداری حیوانات به گوش میرسد از این حکایت دارد که سازمان حفاظت محیط زیست در این خصوص بهدرستی عمل نمیکند یا به قول معروف گردانندگان این مراکز برای حرف مدیران این سازمان تره هم خرد نمیکنند.
برای نمونه میتوان به شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در باغ پرندگان قم اشاره کرد که زمستان گذشته سبب مرگ بسیاری از پرندگان این باغ شد. پس از رسانهای شدن این ماجرا محیطزیست قم اعلام کرد این مرکز مجوزهای لازم را از محیطزیست دریافت نکرده بود.
نبود نظارت از سوی سازمان حفاظت محیط زیست تنها دلیل آشفته بازار مراکز نگهداری از حیوانات در کشور نیست، زیرا به نظر میرسد این سازمان از دانش کافی برخوردار نیست و برای رفع این ضعف از کارشناسان نیز بهدرستی بهره نمیگیرد.
برای نمونه میتوان به ماجرای مرگ گورخرهای آسیایی اشاره کرد که سال 97 دوستداران محیطزیست ایران را شوکه کرد، چراکه در جریان عملیات زندهگیری 10 گورخر از منطقه توران و انتقال آنها به پارك ملی كویر پنج گورخر تلف شدند.
برخی کارشناسان معتقدند وقتی سازمان حفاظت محیط زیست دربرابر گونههای درخطر انقراض کشور دست به چنین اقداماتی میزند نباید از مدیران این سازمان انتظار داشت که برای محافظت از گونههایی که در باغوحشهای غیراستاندارد نگهداری میشوند سنگتمام بگذارند.
شرایط گونههای جانوری در مراکز نگهداری غیراستاندارد این روزها ناگوارتر از گذشته است، زیرا در کنار نبود نظارت و سودجویی برخی مدیران این روزها کرونا نیز بهانهای شده تا مسؤولان برخی از این مراکز بیتوجهی به گونههای زندانی در باغوحشها را بیشتر کنند. آنها ادعا میکنند به دلیل فراگیری کرونا و ایجاد محدودیتها درآمدشان کاهش یافته و قادر نیستند از پس هزینههای این مراکز برآیند.
در چنین شرایطی باید گفت بیشتر مراکز نگهداری از حیوانات کشور به محلی برای سودجویی دلالان حیات وحش بدل شده است، دلالانی که گورخر با خر برایشان تفاوتی نمیکند و تنها به کسب سود بیشتر فکر میکنند. در خواب سازمان حفاظت محیطزیست و جولان این دلالان، باغوحشهای کشور از نقش اصلی خود که آموزش، پژوهش، سرگرمی و آشتی دادن مردم با حیاتوحش است فاصله بسیاری گرفتهاند.
مهدی آیینی - دبیر گروه جامعه روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد