به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری صداوسیما، چند فاکتور تعیینکننده و موثر در رابطه با پایه هوش هیجانی ما موثر است. برای برخی از آدمها، تفسیر درست سایرین موهبتی است که همیشه آن را داشتهاند. این امر نیازمند میزان مناسبی از تعدیل و تنظیم و حتی یادگیری است. چندین فاکتور در برداشت ما از دیگران نقش دارد و دانستن دلیل برداشتهای تحریف شدهی ما، بدون تردید به دقیقتر شدن آنها در آینده کمک خواهدکرد.
ای کیو یا هوش هیجانی چیزی است که در تمام مدت بزرگ شدنمان یاد میگیریم که تقویتاش کنیم یا جلوی پیشرفتاش را بگیریم. اگر در بچگی به شما میگفتند که گریه نکنید یا به شما یاد دادهاند که احساسات خودتان را با پاسخهایی مثل خوبم و طوری نیست پنهان کنید، احتمالا در مقایسه با کسانی که راجع به احساساتشان صحبت کردهاند، کمتر مستعد پذیرفتن حالات عاطفی دیگران هستید و چنین توانایی دارید.
تمام آن چیزهایی که فعالیتهای روزمره میدانیم میتواند روی توانایی ما برای شناخت درست آدمها تاثیر بگذارد.
در شرایطی که رسانههای دیجیتال برای بسیاری از ما شیوههای ارتباط و یادگیری را فراهم میکنند، مطالعه ما نشان میدهد که مهارتها در شناختن عواطف آدمها ممکن است زمانی که تعاملات رو در رو، جای خود را به ارتباطات از طریق ابزار و فناوری میدهند، تضعیف شود. ما پی بردیم کسانی که از صفحات نمایش دور هستند و فرصتهای زیادی برای تعاملات میانفردی دارند، به میزان قابل توجهی در شناختن نشانههای عاطفی که در صورت آدمها وجود دارد، پیشرفت داشتند.
روشهای موثر برای افزایش هوش هیجانی
۱. بکوشید ذهنی روشن داشته باشید
همیشه سعی کنید به تک تک تعاملات فردی به عینیترین شکل ممکن نزدیک شوید. اغلب اوقات، دیدگاههای شخصی و تعصبات خودمان را وارد برداشتی که از دیگران داریم میکنیم و این روی قضاوتهای ما سایه میافکند.
در عوضِ توجه به لباس آدمها، یا تصور اینکه ظاهر ژولیده آنها ارتباطی با نیکمنشی یا بدخواهی آنها دارد، یک لوح سفید باشید و به رفتارها و کلمات مخاطبتان توجه کنید.
۲. نقش زبان بدن را در ارتباطات نادیده نگیرید
در زمانهایی که شرایط روحی بدی دارید، بر خلاف آنچه فکر میکنید، احتمالا در مخفی کردن آن ماهر نیستید.
آدمها به وسیله زبان بدن عواطف منفی و مثبتی را نشان میدهیم. تغییرات تقریبا غیرقابل مشاهدهای رخ میدهد ما از بیشتر آنها حتی خبر نداریم. دست به سینه ایستادن، جهت قرار گرفتن پایتان زمان صحبت با آدمها، چشم در چشم شدن، لبخند زدن و حالات مختلف دیگری از زبان بدن میتواند به مخاطب شما از احساستان بگوید.
۳. سعی کنید از پیشداوری تا حد ممکن پرهیز کنید
پس از آنکه تفکر یا ایدهای درباره شخصی در سرمان شکل گرفت، احتمالا همیشه او را از پشت همان لنز نگاه میکنیم. برای مثال اگر به کسی برچسب حیلهگر بودن بزنیم، به رفتارهایی دقت خواهیم کرد که این برداشت اولیه را تایید کنند و به رفتارهایی که ارتباطی با برداشت اولیه ندارند، توجه نخواهیم کرد.
این موضوع حقیقت دارد که برداشتهای اولیه ما درباره آدمها معمولا درست هستند، اما هرگز مبرا از خطا و اشتباه نیستند. یادتان باشد، فرضیات اولیه خود را بر اساس تعاملی مستمر دوباره مورد ارزیابی قرار بدهید و متعاقبا آنها را تغییر بدهید.
۴. بگذارید گذشته در همان گذشته بماند
حافظه فوق العاده در به یاد آوردن خاطرات و اتفاقات، موهبتی است که به ما به عنوان انسان عطا شدهاست. متاسفانه، این یعنی ما چیزهایی را درباره گذشته به یاد میآوریم که نباید هیچ تاثیری روی زمان حال ما داشته باشد.
به عنوان مثال فرض کنید شما یک تجربه ناخوشایند از سوی یکی از نمایندگان پشتیبانی آیتی داشتهاید، ممکن است به طور غیرمنصفانه تصور کنید که شخص بعدی هم کمکی به شما نخواهد کرد. یا اگر اخیرا کسی را دیده باشید که همنام شخص مورد تنفر شما است، احتمالا رفتارتان کمی با او متفاوت خواهد بود.
در عوض اینکه خاطرات منفی را در باقی زندگیتان به همراه داشته باشید، هر تعامل را به عنوان تجربهای جدید ببینید. به این ترتیب زندگی بسیار مطلوبتر خواهد بود و خطوط ارتباطی به وسیلهی اطلاعات نامربوط مسدود نخواهند شد.
به دست آوردن و داشتن یک درک روشنتر از همنوعانمان، روابطی عمیقتر و صادقانهتر ایجاد میکند. واضح است که بهبود هوش هیجانی برای سلامت ما مفید است.
بسیاری از مطالعاتی که درباره رابطه بین هوش هیجانی و سلامت کلی صورت گرفتهاست و نتایج شگفت انگیز بودهاست. یکی از این مطالعات میگوید: نتایج بهدست آمده نشان میدهد که هوش هیجانی اثر قابل توجهی روی سلامتی و همینطور توانایی کنار آمدن و احتمالا پشت سر گذاشتتن اختلالات پزشکی تهدیدکننده دارد.
رسیدن به یک شناخت بهتر از خودمان کمک میکند که درک بهتری از دیگران داشته باشیم؛ و این شناخت بر روح و جسم ما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.