درباره 3 فیلم ایرانی صحنه‌زنی، بوتاكس و شهربانو كه از پر مخاطب‌ترین آثار سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر هستند

تلخكامی به توان 3

گفت‌ و گو با مریم بحرالعلومی، کارگردان فیلم «شهربانو»:

نگاه زنانه با محور انسانیت

مریم بحرالعلومی، فیلمساز جوان که سه سال پیش در همین جشنواره جهانی فیلم فجر و در بخش جلوه‌گاه شرق، برای ساخت اولین فیلم‌سینمایی‌اش، «پاسیو» جایزه بهترین کارگردانی را به دست آورد، حالا در دومین فیلمش «شهربانو»، دست روی یکی از معضلات جامعه برای روایت می‌گذارد.
کد خبر: ۱۳۱۸۲۲۰

مادرانی که بر اثر یک خطا و اشتباه، سر از زندان درآورده‌اند و همه مهر و تلاش‌شان برای حفظ و بهبود وضع خانواده، نتیجه عکس می‌دهد و آن وضعیت تراژیکی که نباید اتفاق می‌افتد. نقش اصلی شهربانو را فرشته صدرعرفایی بازی می‌کند که پیشتر هم به بهترین شکل، رنجوری زنان را در «کافه ترانزیت» نمایندگی کرده بود.
در حالی به بهانه حضور شهربانو در سی‌ و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با بحرالعلومی گفت‌وگو کردیم که این روزها سومین فیلم‌ سینمایی‌اش با نام «قطع‌ فوری» هم در مرحله فنی و پس از تولید قرار دارد.

در شهربانو هم مثل پاسیو سراغ اشتباه و خطا و اثرات آن در زندگی رفتید؛ آنجا اشتباهی که به تنهایی منجر می‌شد و اینجا خطایی به قیمت هدر رفتن یک عمر و فروپاشی خانواده. کمی درباره این تکیه‌گاه دراماتیک بگویید؛ خطاهایی که درام را شکل می‌دهند و عشق‌هایی که برای غلبه بر مشکلات و گره‌ها به کار گرفته می‌شوند.
اگر بخواهم به لحاظ منطقی و کمی شاید ادبی در لایه‌های زیرین مباحث جامعه‌ شناسی پاسخ بدهم، بحث به درازا می‌کشد اما اگر بخواهم به‌صورت مختصر توضیح دهم، بله، موضوع یک «بله» یا «نه» گفتن در زندگی است که کمی لایه‌های فلسفی پیدا می‌کند و شاید مغز تمام معضلات و مشکلات جهان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... باشد که با همین بله یا نه گفتن‌های نابجا و خطاها و اشتباهات گره خورده است.
اینها مباحثی است که بزرگان هم به آن ورود کرده‌اند و درباره‌اش گفته‌اند و نوشته‌اند. من خیلی کوچک‌تر از آن هستم درباره جزئیات این‌چنینی این مبحث صحبت کنم اما برحسب مطالعاتی که انجام دادم و صحبت‌هایی که با فیلمنامه‌نویس خوب شهربانو، آقای تیمورتاش داشتیم و با توجه به ذهنیت خودم از فیلم قبلی و بررسی ابعاد چندگانه معضلات اجتماعی، همین بله یا نه گفتن ساده و نابجا، شاید ابتدایی‌ترین قدم در مسیر خبط و خطا باشد که عواقبی چون خودکشی، دیگرآزاری یا دیگرکشی و فروپاشی خانواده دارد؛ اساسا چون دغدغه اجتماعی مخصوصا در حوزه زنان و خانواده و روابط انسانی دارم، وقتی طرح فیلمنامه شهربانو را خواندم، دیدم کاملا با ذهنیت شخصی من بسیار همسو است. برای همین بسیار از کار در این حوزه خوشحال و راضی هستم و شاید اگر باز هم امکان آن ایجاد شود، دوست دارم چنین مضامینی را با مخاطبان عزیز مطرح کنم.

جالب این‌که در هر دوی این فیلم‌ها به نگاه صرفا زنانه بسنده نکردید و در هر دو فیلمنامه‌نویسان آقا حضور دارند. انگار برای روایت‌های زنانه، نگاه منصفانه را ترجیح می‌دهید.
بله، قطعا همین‌طور است. با این تفاوت که در فیلمنامه پاسیو شخصا به عنوان نویسنده مشترک هم حضور داشتم و همراه متن بودم اما در شهربانو این‌طور نبود. در کل کاملا یک نگاه منصفانه و فراجنسیتی را دنبال می‌کنم، هرچند ممکن است بعضا با دیدن شهربانو مرا به این محکوم کنند که مرد را در مقام انفعال قرار دادم. اما به نظر خودم و نویسنده فیلمنامه و دیگر همکارانم در فیلم، این‌چنین نیست و کاملا هدفگذاری‌ام در این مسیر طوری است که به نگاه زنانه بسنده نکنم، کمااین‌که چه در پاسیو، چه شهربانو و چه ساخته سومم قطع ‌فوری که در مرحله فنی است هم آن را رعایت کرده‌ام.

ضرورت و اهمیت پرداختن به زنان و مادران خطاکار زندانی در این زمان چقدر است که سراغ روایت آن رفتید؟ چقدر تحقیق و پژوهش کردید و زنان واقعی مثل شهربانو را دیدید؟
فکر می‌کنم طرح این موضوع و قصه شهربانوهایی که در سراسر دنیا زندگی می‌کنند، بسیار اهمیت زمانی دارد. اگر بخواهم راجع به جامعه فعلی خودمان حرف بزنم، باید به این نکته مهم اشاره کنم که در همه تحقیقات میدانی و رویارویی با سوژه‌های مشابه شهربانو و مطالعه درباره آنها و همین‌طور همفکری و هم‌صحبتی با عزیزان قوه محترم قضاییه و معاونت فرهنگی وقت این قوه، آیت‌ا... صادقی که در تیتراژ فیلم هم با افتخار از ایشان تشکر کردم، کاملا مشهود بود که چقدر پرداختن به این موضوع، اهمیت دارد. متاسفانه جامعه در رویارویی با شخصیت‌های این قصه‌ها، قضاوت‌های زودهنگام و نگاهی منفی و عنادورزانه دارد. با وجود مشکلات مالی که در تولید این فیلم داشتیم و حتی آن را با بودجه شخصی تا مرحله‌ای پیش آوردیم و بعد دوستان بنیاد سینمایی فارابی در فیلم مشارکت کردند اما خوشبختانه اصلا در این مسیر کوتاه نیامدیم و کم نیاوریم و همه تلاش خود را برای طرح موضوع مهم فیلم انجام دادیم. به نظرم این موضوعات هر چند بار و در هر مدیومی گفته شود، باز هم جای طرح و تکرار و واگویه دارد.
نگاه زنانه با محور انسانیتبا انتخاب اسم شهربانو، دنبال تعمیم و گستردگی بودید؟
بله، البته شاید نه با این قطعیت. قبل از انتخاب نام فیلم، خیلی با آقای تیمورتاش درباره نام شخصیت اصلی قصه فکر کردیم و درنهایت به اسم شهربانو رسیدیم. اما عنوان فیلمنامه در نسخه اولیه، چیز دیگری بود و حتی اولویت دوم ما برای عنوان اثر هم شهربانو نبود. در انتخاب سوم بود که به این نتیجه رسیدیم اسم شخصیت اصلی را به عنوان اسم فیلم هم استفاده کنیم. شاید به نوعی خود اسم در پرداخت شخصیت و تعمیم و گستردگی آن در متن و بعدها به‌عنوان اسم فیلم، به ما کمک کرد.

کمی هم درباره حضور و بازی خوب فرشته صدرعرفایی و همکاری دوباره با بهناز جعفری بگویید.
حضور بازیگرانی همچون خانم صدرعرفایی عزیز در یک فیلم، مخصوصا فیلم‌های اولیه یک کارگردان که در ابتدای مسیر فیلمسازی قرار دارد، یک موهبت محسوب می‌شود. خدا را شاکرم برای موهبت دوست‌داشتنی که شامل حال شهربانوی عزیز من در فیلم دومم شد. بسیار همکاری درخشانی بود و از حضور و انرژی خوب و اخلاق‌مداری ایشان لذت بردم، همین‌طور از ارائه مادرانگی از سوی ایشان که نیاز شخصیت اصلی فیلم بود لذت بردم و بسیار آموختم. آرزو می‌کنم این افتخار را داشته باشم که هر چه زودتر دوباره با ایشان کار کرده و تجربه کسب کنم و لذت ببرم. درباره همکاری مجدد با بهناز جعفری هم باید بگویم که او یکی از بازیگران موردعلاقه من است و بسیار به بازی، شخصیتش و هم‌صحبتی با او علاقه‌مندم. البته او اولین انتخاب برای بازی در نقش فیروزه نبود، به دلیل این‌که آن زمان، سر کار دیگری بود اما از آنجا که بسیار به او علاقه داشتم و همکاری با گزینه‌های دیگر هم به دلایل مختلف، میسر نشد، قسمت این بود که من و بهناز، بار دیگر در کنار هم قرار بگیریم. همان‌طور که در پاسیو اتفاق دلنشینی در شخصیت پوران با هنرنمایی بهناز عزیز افتاد، در شهربانو هم فیروزه قصه رنگ و لعابی دوست‌داشتنی با نقش‌آفرینی خوب بهناز جعفری گرفت. امیدوارم مخاطبان عزیز، فیلم و جزئیات آن و نقش‌آفرینی دوستان را دوست داشته باشند.
 
فیلم‌تان برای سی‌ونهمین جشنواره داخلی فیلم فجر هم درخواست داده بود. دلایل نپذیرفتن فیلم در آن رویداد چه بود؟
در واقع ما برای حضور در جشنواره فیلم فجر ثبت‌نام کردیم و فیلم هم پذیرفته شد اما در فهرست فیلم‌ها و نامزدهای نهایی قرار نگرفت. فکر می‌کنم دلایل آن را دوستان داور و احتمالا دبیر محترم جشنواره فیلم فجر بهتر می‌دانند، چون من جویای مساله نشدم و خودم هم بی‌اطلاع هستم و نظرات دوستان را هم راجع به فیلم ندارم و صادقانه نمی‌دانم دلایل آنها چه بود. درهرصورت قطعا جزئیات فیلم با سلایق داوران عزیز همخوانی نداشت، چون در هیچ بخشی، جزو نامزدهای نهایی نبود.

پاسیو در هنر و تجربه اکران شد اما به نظر می‌رسد شهربانو قابلیت اکران عمومی را دارد. همین‌طور است؟
بله، البته پاسیو هم اکران موفقی در هنر و تجربه داشت و حدود هفت ماه روی پرده بود. به‌عنوان یک فیلم اول، تجربه خیلی خوبی برایم بود. اما همان‌طور که اشاره کردید، شهربانو قامت و قواره اکران عمومی و سراسری در سینماها را دارد. بسیار به این اتفاق امیدوارم و قطعا بعد از جشنواره جهانی فیلم فجر و با یک وقفه‌ای به جهت پخش خارجی و حضور در جشنواره‌ها و بازارهای جهانی، حتما با همکاری تهیه‌کننده فیلم، خانم پگاه احمدی و بنیاد سینمایی فارابی، به گزینه‌ای برای پخش داخلی خواهیم رسید و همه تلاش‌مان را برای یک اکران مناسب انجام می‌دهیم.

فیلم‌های بعدی شما هم زن‌محور خواهد بود یا سراغ داستان‌های دیگری می‌روید؟
فیلم سومم، قطع فوری که این روزها در مرحله صداگذاری است، محوریت زنانه ندارد اما قصه روابط و زندگی است و طبیعتا من به‌عنوان یک زن، خودم را نسبت به زنان بیشتر موظف و مسؤول احساس می‌کنم، اما همان‌طور که گفتم به‌هیچ‌عنوان نگاه جنسیتی و صرفا زنانه ندارم. ولی در قصه‌هایی که بعدتر هم برای فیلمسازی انتخاب می کنم، امکان این‌که زنان پیش‌برنده قصه باشند، زیاد است. اما قطعا این برای من یک اصل و یک اساس نیست و ترجیح می‌دهم بطن قصه‌ها شخصا دلم را درگیر کند تا بتوانم هرچه بهتر آنها را با مخاطبم در میان بگذارم. امیدوارم مسیر پیش‌رو، این تاثیرگذاری را در خودش داشته باشد، چه با محوریت زنان و چه با محوریت مردان و اساسا با محور انسانیت.  
 
علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها