علاوه بر اینها، بازیگران کاربلد زیادی در این مجموعه حضور دارند که خشایار راد یکی از آنهاست. راد در فیلم ها و سریال های زیادی بازی کرده و در مقام بازیگر به درستی توانسته ابعاد متنوعی از یک نقش را به نمایش گذاشته که از جمله مهمترین آنها می توان به بازی در آثار پرمخاطبی چون «کوچه اقاقیا»، «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین» و «دزد و پلیس» اشاره کرد. یکی از این نقشهای خاص شخصیت سروان ثابتی در سریال تاریخی «کلبه ای در مه» به کارگردانی حسن لفافیان است که دربارهاش با خشایار راد در
جام جم آنلاین گفت و گو کردهایم.
ظاهرا این روزها همچنان مشغول فیلمبرداری سریال «کلبه ای در مه» هستید؟خب داستان این سریال در بستر وقایع اول انقلاب اسلامی می گذرد و در آن سعی شده با رعایت استانداردهای جذابیت دراماتیک بصورت غیر مستقیم به مولفه های تاریخی انقلاب اسلامی پرداخته شود. این سریال در لوکیشن های مختلفی چون شمال، شهرک غزالی، شهریار و... فیلمبرداری می شود که البته فیلمبرداری اش هنوز هم به پایان نرسیده، اما مردم می توانند قسمت های آماده و تدوین شده آن را از تلویزیون مشاهده کنند.
پس فرصت نمی کنید هر شب سریال تان را به عنوان بیننده دنبال کنید؟اینطور نیست. اگر سرکار نباشم قطعا برای ارزیابی نقاط ضعف و قوت خودم و کلیت مجموعه آن را نگاه می کنم و البته اگر شب ها سر کار باشم حتما بازپخش اش را می بینم.
در همین ابتدای پخش سریال چه بازخوردی از مردم گرفتید؟مردم که همیشه به ما لطف دارند. در این سریال هم مثل باقی کارها لطف مردم شامل حال ما شده و توانسته اند در همین قسمت های ابتدایی با آن ارتباط برقرار کنند.
شخصيت «سروان ثابتی» در «کلبه ای در مه» و البته فيلم نامه براي شما چگونه تعريف شد؟سروان ثابتی، سروانی است که با خیلی از همکارن خودش متفاوت است و همین تفاوت های اخلاقی و عملکردی اش برای من جالب است. او بسیار منضبط و قانونمند است و این ضابطه مند بودن را نه تنها در مورد خودش بلکه در مورد جهان و انسان های اطرافش هم دارد.
غالبا فیلمنامه از نگارش تا پخش تغییرات زیادی را شامل می شود. بنابراین زمانی که فیلمنامه به دست تان رسید، سروان ثابتی را چگونه دیدید و این شخصیت چقدر در اجرا تغییر کرد؟فیلمنامه مکتوب است و طبیعتا وقتی به مرحله اجرا می رسد باید مخاطب پسند باشد و دیالوگ ها، روابط و... قابل حس باشد. بنابراین تمام فیلمنامه از نگارش تا اجرا دستخوش تغییراتی جزئی می شوند. در سروان ثباتی هم جز یکی-دو مورد تغییر در دیالوگ ها آنهم برای جذابیت تغییری نداشتیم. بالاخره حسن لفافیان (کارگردان) هر آنچه که از دستش بر بیاید انجام می دهد تا کار موردپسند مردم قرار بگیرد.
فکر می کنید چقدر بازی و حضور شما و به خصوص گریم و لباس تان در قالب نقش سروانی در حدود 40 سال پیش برای مخاطب باورپذیر است؟من در هر کاری تمام سعی ام بر این است که باورپذیر و ملموس باشد، اما باید قبول داشت که ماجرای این سریال در اوایل دهه 60 می گذرد و خیلی از ما وقایع آن روزها را از نزدیک دیدیم. ولی نسل نوجوان و جوان ما آن روزها را لمس نکرده اند و بنابراین شاید باور خیلی از مسائل و نکاتی که در این سریال مطرح شده برایشان سخت باشد.
با توجه به گسترش کرونا و رعایت دستورالعمل های بهداشتی، بازی در شهرستان و روستای شمالی چطور بود؟ از سختی های این کار و رطوبت شمال و کرونایی که حاکم است بگویید.کار در شرایط کرونایی آنهم در هوای شمال که یک روز باران می آید، یک روز رطوبت به شدت بالاست و... بسیار بسیار مشکل است، اما از عوامل سریال «کلبه ای در مه» سپاسگزارم که با این تفاصیل تمام تلاشش را کرد که کار مطلوب و مخاطب پسندی ارائه دهد.
برای بازی در این اثر تاریخی چقدر زمان خود را صرف تحقیق و مطالعات تاریخی جزئیات و مناسبات اوایل دهه 60 کردید؟برای بازی در این سریال مطالعه ای درباره آن برهه تاریخی خاص و اتفاقات جانبی اش نداشتم. فیلمنامه و نقش ام را خواندم و احساس کردم که چارچوب نقش با خلقیاتم همخوانی دارد. بنابراین فیلمنامه و توضیحات کارگردان برایم کفایت می کرد.
به نظر شما ساخت و تولید سریال های تاریخی تا چه اندازه ضرورت دارد؟تجربه ساخت فیلم ها و سریال های تاریخی گویای آن است که مردم آثار تاریخی را چه بر اساس داستان یا شخصیت واقعی، چه بر اساس قصه ای درباره یک برهه تاریخی دوست دارند و با عشق و علاقه آن را دنبال می کنند. این مجموعه ها باعث می شود تاریخ نیاکان ما به صورت تصویری برای آیندگان مان به جای بماند و در حقیقت نقش عمده ای در آشنا کردن جوانان و نسل آینده با تاریخ کشور دارد. البته این مساله به توانایی نویسنده در تعریف قصه و کارگردان هم بستگی دارد که چطور تصویری منطقی و جذاب از این داستان تاریخی ارائه می دهد. متاسفانه آشنایی نسل جوان ما با تاریخ کم است و این نقیصه ای است که باید مرتفع شود.
ساناز قنبری / جام جم آنلاین