به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، مرد جوان رشتهکلام را در دست گرفت و گفت: فقط به خاطر یک هدیه روزگارمان سیاه شد. سارینا زن پرتوقعی است و هیچوقت قدردان من نبوده و آخر هم بهخاطر همین پرتوقعیاش زندگیمان را بهم ریخت. او فقط به خاطر اینکه برای تولدش آیواچ نخریدم جنجال به راه انداخت. وقتی هدیه تولدش را باز کرد و دید که لباس برایش خریدهام، عصبانی شد و رفتار بسیار بدی با من داشت.
آن هم به خاطر یک ساعت هوشمند. او وضعیت مرا درک نمیکند. هرکس در هر شرایطی باشد برایش مشکل مالی پیش میآید. من هم برایم مشکل مالی بهوجود آمده بود برای همین نتوانستم به قولم عمل کنم و برایش آیواچ بخرم اما اصلا مرا درک نکرد و به خاطر یک هدیه، داد و فریاد به راه انداخت و جنجال به پا کرد. باورم نمیشد که همسرم بخواهد به خاطر این مساله پیش پا افتاده تمام زحمات مرا نادیده بگیرد. همیشه سعی کردهام در زندگی بهترینها را برایش فراهم کنم تا او در آسایش باشد اما سارینا همیشه بیشتر میخواهد و هیچوقت در زندگیمان از هیچ چیز راضی نیست. هرچه برایش فراهم میکنم باز هم احساس کمبود میکند و از من توقع دارد که کمبودهایش را جبران کنم. او به جای اینکه هدیه تولدش را بگیرد و از من تشکر کند، به خاطر یک ساعت مرا تحقیر کرد. برای همین من هم دیگر نمیخواهم در کنار این زن پرتوقع و خودخواه زندگی کنم. هرچه سعی کردم نتوانستم زندگیمان را حفظ کنم و برای همین بهتر است از هم جدا شویم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم پولدار اما خسیس است. دلش نمیآید برای من و زندگیمان خرج کند. در عوض برای خودش بهترینها را میخرد. دروغ میگوید که همیشه
سعی کرده برای من بهترینها را فراهم کند. او همیشه برای خودش بهترینها را فراهم میکند؛ بهترین لباس، بهترین گوشی، بهترین لپتاپ ولی کافی بود من از او چیزی بخواهم، شروع میکرد به نالیدن و اینکه مشکل مالی دارد. پنج سال است که دارم تحمل میکنم. از چند ماه قبل به پژمان گفتم که آیواچ میخواهم و او هم گفت به عنوان کادوی تولد برایت میخرم و من هم قبول کردم اما روز تولم وقتی هدیه را باز کردم و دیدم که فقط یک لباس برایم خریده خیلی عصبانی شدم. دیگر تحمل رفتارش برایم غیرممکن بود و دیگر نمیخواستم سکوت کنم. برای همین تمام حرفهایم را به زبان آوردم. از اینکه در این مدت چقدر از خساست او عذاب کشیدهام. او هم به جای اینکه مرا درک کند، داد و فریاد به راه انداخت و درنهایت تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
خسیس یا مقتصد؟
سارا شقاقی، روانشناس دراینباره میگوید: خسیس بودن یک دیدگاه نسبت به زندگی است و اختلال روانپزشکی نیست اما در صورت شدتداشتن، بر زندگی فرد و اطرافیان او مانند اختلالات روانپزشکی اثر میگذارد. اگر فردی نسبت به خود خساست نداشته باشد اما نسبت به دیگران خساست داشته باشد، سایر ویژگیهای افراد خودشیفته را باید در او ببینیم. اگر فردی در مورد خودش و سایر اطرافیان خسیس نباشد و فقط نسبت به همسرش خسیس باشد، باید در او مشکلات عاطفی و ارتباطی را در نظر بگیریم؛ البته باید بین فرد خسیس و مقتصد فرق قائل باشیم. گاهی شوهر مقتصد است و نگاهی اقتصادی به خرج زندگی دارد. این فرد شاید از نگاه اطرافیان خسیس باشد اما نمیتوان او را در زمره افرار خسیس
قرار دهیم. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت توقع از همسر است. گاهی زنان از همسران خود توقعهای نابجایی دارند و به نوعی همسر خود را عابربانک میبینند. این افراد وقتی شوهرشان با مشکل مالی روبهرو شود و نتواند توقع آنها را برطرف کند، او را خسیس مینامند. باید سطح توقع را در حد درآمد همسر در نظر بگیریم و توقع بیشتر باعث میشود، دو طرف آسیب ببینند و زندگی به سمت سردی برود. نکته پایانی در این پرونده بحث قول در زندگی است. وقتی قولی به همسر خود میدهید از قبل شرایط را در نظر بگیرید تا پیش او بدقول نشوید. بدقولی به همسر باعث می شود او تصور کند، برایش ارزشی قائل نیستید.
سیما فراهانی - تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد