به گزارش
جام جم آنلاین، دانش و علم شناسایی موقعیت جغرافیایی که برای ارائه خدمات بهتر و اختصاصیتر برای شهروندان کشورهای مختلف ساخته شده بود به ابزاری برای ایجاد محدودیت بدل شد. این محدودیتها ابتدا با تحریمهای ایالاتمتحده علیه برخی کشورها ازجمله ایران آغاز شد. شرکتهایی که در آمریکا فعالیت میکنند، اجازه ارائه برخی خدمات تجاری را به ایرانیان ندارند. از این رو اگر شما از کشور ایران وارد سایتی مثل Coursera شوید با پیام عدم ارائه خدمات به کشور ایران مواجه میشوید.
این محدودیتها پیروی از قوانینی است که کنگره و وزارت خزانهداری ایالاتمتحده آنها را تصویب کردهاند و طبیعتا برای تجارت و کسبوکار با آن کشور رعایت آنها الزامی است، اما هیچگاه محدودیتها برای شهروندان ایالاتمتحده در خارج از این کشور اعمال نمیشود! در واقع محدودیت صرفا برای برخی موقعیتهای جغرافیایی مثل حضور در ایران است و نه اینکه صرفا خارج از آمریکابودن برابر باشد با ایجاد محدودیت!
در ایران سازمانهای دولتی که رو به خدمات اینترنتی و دولت الکترونیک آوردهاند، بسیاری از خدمات خود را در اینترنت ارائه میکنند. برای نمونه جهت پیگیری سوابق بیمه شما صرفا از طریق سایت رسمی تامیناجتماعی میتوانید امور بیمهای خود را انجام دهید. این خدمات الکترونیک موجب تسهیل مراجعه افراد به شعبات مختلف سازمانها شده و باتوجه به وضعیت کرونا به حفظ فاصلهاجتماعی و قرنطینه کمک شایانی کرده، اما اشتباه بزرگ اینجاست که این خدمات صرفا به شهروندان داخل کشور عرضه شود و ایرانیانی که به هر دلیلی (مسافرت یا مهاجرت) در حال حاضر در کشور نیستند از ارائه خدمات محروم شوند. این روند میتواند عواقب سنگینی برای افراد بهوجود آورد.
برای مثال یکی از دوستان نگارنده در خارج از ایران است به و همین دلیل امکان ثبتنام برای مراجعه واکسن کرونای پدر خویش را از دست داد! درخواست از دیگران برای انجام این ثبتنام سهروز زمان برد و کافیست مسوولان مربوط به این موضوع بیندیشند که اگر خدایناکرده در این مدت پدر ایشان به ویروس مبتلا شد، چه کسی پاسخگو بود؟ محدودیتها چه زمانی درست و چه زمانی اشتباه هستند؟
اگر شما شهروند بریتانیا باشید، برای دسترسی به محتوای رسانههای داخلی انگلیس مثل «کانال۴» الزاما باید در این کشور حضور داشته باشید؛ زیرا مالیات محتوای این رسانههای ملی و داخلی، توسط شهروندان مقیم پرداخت میشود و کاملا طبیعی است کسی که خارج از این محدوده باشد توانایی دسترسی به محتوا را نداشته باشد، اما اگر خدمات دولتی برای شهروندان در سراسر دنیا محدود شود، ایراد و اشتباه است چرا که دولتها وظیفه دارند برای شهروندان خود در سراسر دنیا خدمات ارائه کنند.
در مورد مشابه، صداوسیما برای پخش بازیهای ورزشی مانند فوتبال به پرداخت حق پخش و ارائه به شهروندان داخل ایران که به تلویزیون ملی دسترسی دارند، اقدام میکند. این سازمان با ایجاد محدودیت برای تماشای برنامههای ورزشی برای کسانی که در جغرافیای ایران نیستند، کاملا یک عمل قانونی و حقوقی درستی را انجام میدهد، اما دیگر برنامهها که تولید سازمان هستند شامل چنین محدودیتی نباید بشود چرا که بودجه سازمان برای ارائه خدمات به تمام ایرانیانی که دارای کدملی در سراسر دنیا هستند در نظر گرفته شده است.
سازمان صداوسیما با هدف ارائه خدمات و محتوای فرهنگی به تمام ایرانیان فعالیت میکند و اگر محتوای تولیدی خود را بهراحتی در دسترسی ایرانیان در سراسر دنیا قرار دهد، رضایت بیشتری از جانب مخاطبان کسب میکند. به بیان سادهتر شرکتهای خصوصی اختیار اینکه چه کسی از چه جایی محتوای آنها را ببینند، دارند، اما شرکتهای دولتی عموما با چنین حرکتی صرفا مشکلاتی برای شهروندان بهوجود میآورند.
محدودیت به بهانه امنیت
بسیاری از سازمانهای حساس و امنیتی، محدودیتهایی برای دسترسی به بخشهای مختلف ایجاد میکنند. برای مثال سرویسهای بانکی، شبکه اختصاصی خود را دارند تا کسی خارج از آن و به صورت عمده توانایی برای دسترسی به آن نداشته باشند. این نوع محدودیت کاملا طبیعی است و سازمان با لایهبندی ردههای دسترسی و اطلاعاتی، مشخصه ورودی را مدیریت میکند.
برای مثال در نظر بگیرید بانکهای داخلی ایران از شبکهداخلی برای مدیریت امورمالی استفاده میکنند. با این حال مشتریان نیازمند خدمات مالی و بانکی هستند و مشتریان به یک لایه دیگر و عمومی دسترسی پیدا میکنند که در بستر اینترنت قابل دسترسی هست. با ورود به اینترنت بانک درخواستهای خود را از شبکه اینترنت ارسال میکنند و سپس با رسیدن درخواست به شبکه داخلی، فرآیند بانکی در کمال امنیت انجام میشود.
اما اگر سازمان از کارشناسان خبره برای لایهبندی استفاده نکند، مجبور میشود تمام دسترسی به اینترنت را ببندد یا صرفا به یک موقعیت جغرافیایی محدود شود. ضعف امنیتی هیچگاه نباید با بستن درها رفع شود.
مشکلات دسترسی برای رسانهها
متاسفانه این بدعت محدودیت دسترسی روزبهروز گستردهتر میشود و حتی به رسانههای رسمی ایران نیز رسیده است. خبرها برای نشر و دیدهشدن هستند و ایجاد محدودیت جغرافیایی صرفا پنهانکردن حرف یک رسانه است. اکثر رسانهها از طریق حق اشتراک کسب درآمد میکنند. محدودیت محتوا به شرط پرداخت حق اشتراک یک عمل درست و منطقی است، اما نباید صرفا به خاطر موقعیت جغرافیایی ایجاد شود.
این محدودیتها حتی سبب میشود موتور جستوجوی گوگل امکان فراخوانی محتوا را نداشته باشد و مطالب و مقالات یک رسانه صرفا در آنجا باقیبماند!
دولت آمریکا با هدف آزار مردم ایران به ایجاد محدودیت برای ایرانیان داخل کشور اقدام میکند، آیا مسوولان نهادهای عمومی و ملی که از دولت جمهوری اسلامی ایران، بودجه دریافت میکنند، میخواهند همان مسیر آمریکا را تکرار کنند؟ از نظر حقوقی و شرعی دسترسی به خدمات دولتی حقالناس است و امیدوارم مسوولان ما ناخواسته آن را زیر پا نگذارند.
منبع: کلیک ضمیمه روزنامه جام جم