در همین راستا انجمن علمی باستان شناسی ایران در آستانه تغییر دولت و آغاز کار دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران، خود را مکلف به انجام این درخواست کرده و آمادگی خود را برای مشاوره در زمینه انتخاب افراد متخصص در جایگاه مدیریت کلان وزارتخانه میراث فرهنگی اعلام نموده است.
علاوهبراین، در گفتوگو با جامجم به مشکلات و معضلات باستان شناسی و حوزه میراث فرهنگی کشور، راهکارها و طرحهای بنیادین برای برنامهریزیهای کلان حوزه میراث اشاره کرده تا دولت سیزدهم دستکم در جریان مهمترین مشکلات این حوزه مهم تاریخی - فرهنگی و راههای برونرفت از آن قرار گیرد.
در بخشهایی از این مطالبه که خطاب به حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران مطرح شده، اینچنین آمده است: مسأله فرهنگ و بهویژه میراث فرهنگی یکی از اساسیترین موضوعاتی است که سکان و هدایت آن در حوزه مسؤولیت ریاستجمهوری است اما متأسفانه در تبلیغات و رقابتها و مناظرههای انتخاباتی نامزدهای محترم و حتی برنامههای آنها کمتر بدان پرداخته شده بود یا هیچ جایگاهی نداشت.
همین کمتوجهی به امری خطیر که یکی از مؤلفههای مهم هویتی ایران اسلامی را تشکیل میدهد، انجمن علمی باستان شناسی ایران را بر آن داشت تا در آستانه تحولات بنیادین در دولت آینده، دغدغههای بخشی از جامعه علمی، پژوهشی و کارشناسی حوزه میراث فرهنگی کشور را به عالیترین مرجع تصمیمگیری در دستگاه اجرایی منعکس نماید.
بیشک باورها، رفتارها و سازندگیهای بیبدیل نیاکان ما در ادوار مختلف پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی که امروز از آنها بهعنوان میراث فرهنگی مادی و معنوی کشورمان یاد میکنیم و به آنها میبالیـم، حاصـل تلاشها، رنجها و زحـمات نیاکانی است که بخـش عمـده آن بر ما و نسـلهای آینده این سـرزمین همچنان پوشیده مانده است.
اینکه چغازنبیل، پاسارگاد، تختجمشید، استخر، نقشرستم، بیشاپور، تختسلیمان، مسجدجامع اصفهان، میدان نقشجهان، مجموعه شیخصفی و هزاران اثر گرانسنگ دیگر در حوزه میراث مادی و مواریث ارزشمند معنویای چون نوروز، سنتها و آیینهای ملی و دینی با چه رنج و زحمتی شکل گرفته و به بار نشسته یا چرا بخش اعظمی از باورها، رفتارها و کنشهای پیشینیان تمدنساز این دیار بر ما پوشیده است، تنها با کمک دانش میانرشتهای باستانشناسی است که موشکافی شده و ثمره آن میتواند تحولی شگرف در شناسایی راز و رمزهای شکلگیری تمدن این مرز و بوم به وجود آورد.
عدم آگاهی از این پیشینه، امروزه مشکلات متعددی را در سیاست خارجی، آمایش سرزمینی و حفاظت از منابع زیستمحیطی برای دولتمردان و مردم این سرزمین به وجود آورده است که بخشی از آن در خشکسالیهای اخیر و شیوه برخورد با آن قابل ذکر است.
الف) مشکلات:
تشکیل سازمان میراث فرهنگی در سال 1364 و تصویب اساسنامه آن در سال 1367 اگرچه واحدهای پراکنده زیرمجموعه وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب و وزارت علوم در پس از انقلاب را گرد هم آورد و به عنوان سازمانی واحد در زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیت خود ادامه داد و خدمات درخوری را در این زمینه به حوزه میراث فرهنگی ارائه کرد اما با توجه به اهمیت، گستردگی و ظرفیت میراث فرهنگی هرگز نتوانست انتظارات موجود را برآورده سازد.
با ادغام حوزههای گردشگری و صنایع دستی در سازمان میراث فرهنگی و تأسیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و ارتقای جایگاه سازمان بهعنوان معاونت رئیسجمهور و سپس تبدیل آن به وزارت، متأسفانه به دلیل فقدان شفافیت و تفکیک وظایف سه حوزه و عدم درک این مهم که گردشگری و صنایع دستی باید از خوان میراث فرهنگی ارتزاق نمایند، امر وارونه شد و میراث در سایه حوزههای دیگر قرار گرفت.
نتیجه آن تاوانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در عرصههای مختلف شد. بهعنوان نمونه میتوان به ناهماهنگی در طرحهای عمرانی، توسعهای و بنیادی در شهرها و روستاها با تصمیمهای نادرست متولیان امر اشاره کرد.
بر همه مصائبی که به میراث فرهنگی پس از ادغام با گردشگری و صنایع دستی وارد آمد، باید فاجعه انتصابهای سیاسی و عدم شایستهسالاری را نیز افزود. نگاهی به سوابق تخصصی رؤسای سازمان سابق و وزارت کنونی و به تبع آن معاونان و مدیران استانها طی عمر این دستگاه بهروشنی نشانگر عمق فاجعهای است که در این سالها در پس آن شکل گرفت.
منزوی شدن کارشناسان وزارت و کوچ بسیاری از آنها بهصورت خواسته یا ناخواسته که به قطع ارتباط آنان با دستگاه متولی منجر گشت و نیز عدم ارتباط مناسب با متخصصان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دانشگاهها و عدم استفاده از دانشآموختگان و ظرفیتهای موجود در دانشگاهها.
بیتوجهی به تعاملات بینالمللی و در نتیجه، تعطیلی اغلب مراکز ایرانشناسی در دانشگاههای معتبر دنیا؛ درحالیکه توسعه این تعاملات بینالمللی یکی از مأموریتهای مهم وزارت میراث است.
کاهش پژوهشها در حوزه میراث فرهنگی بهویژه مطالعات باستانشناسی به دلیل محدودیتهای مالی و بودجهای.
عدم شناخت و توجه به میراث فرهنگی مشترک در گستره ایران فرهنگی (ایران و سرزمینهای همجوار) که نیازمند همکاری و حضور متخصصان ایرانی است و میتواند اساس برقراری ارتباطات مستحکم منطقهای برای برنامهریزان حکومتی باشد.
سطحینگری و عدم اشراف به حوزههای مرتبط با گردشگری و صنایع دستی و عدم ارائه طرحها و برنامههای راهبردی در زمینههای فوق.
ب) راهکارها:
پایه قرار دادن فرهنگ در امر توسعه و رویکرد ویژه به حوزه میراث فرهنگی در دولت آینده. بیتردید میراث فرهنگی بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم هویتی ایرانیان میتواند نقشی محوری در تحقق وحدت ملی و تغییر نگاه جهانیان به ملت ایران داشته باشد.
بازتعریف وظایف وزارتخانه در حوزههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تبیین این اصل که حوزههای گردشگری و صنایع دستی باید از بسترهای فراهمآمده از سوی میراث فرهنگی برای تحقق اهداف خود استفاده نمایند. به عبارت دیگر حوزههای مذکور باید از خوان میراث فرهنگی استفاده نمایند نه بالعکس.
انسجامبخشی به مأموریتهای وزارت از طریق دانشافزایی کارشناسان و متخصصان موجود و جذب دانشآموختگان کارآمد و استفاده از ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخل کشور.
گسترش ارتباط و تعامل با مراکز علمی پژوهشی در سطح بینالمللی به منظور روزآمد شدن دانش متخصصان وزارت و استفاده از آخرین دستاوردها و تکنیکهای علمی در انجام پژوهشها و فعالیتهای آن.
تعریف پروژههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حوزههای مأموریتی وزارت بهویژه میراث فرهنگی و استفاده از تمامی ظرفیتهای کارشناسی موجود در کشور.
گسترش مطالعات تخصصی در زمینه میراث فرهنگی مشترک با کشورهای همجوار، یا به عبارت دیگر حضور کارشناسان و متخصصان کشور در حوزه ایران فرهنگی به منظور تقویت روابط و تعاملات فرهنگی و همگراییهای منطقهای.
توجه علمی و تخصصی به حوزههای گردشگری و صنایع دستی با بهکارگیری متخصصان این حوزهها و تعریف رابطه صحیح و منطقی میان سه حوزه به منظور دستیابی به اهداف کلان وزارتخانه.
سپردن مسؤولیت این وزارتخانه مهم فرهنگی ـ اقتصادی به افراد متخصص و آگاه برای هدایت آن در سطوح عالی، میانی و کارشناسی که میتواند متضمن انسجام ملی و خوداتکایی مالی برای کشور باشد. سوابق موجود حکایت از آن دارد که متأسفانه دولتها در امر فرهنگ که به سلامت روح و روان جامعه مرتبط است، احساس نیاز چندانی به افراد متخصص نمیکنند و غالبا افراد غیرمتخصص و ناآشنا را به چنین مسؤولیتهایی میگمارند.
حال آنکه در حوزههایی که با روح جامعه در ارتباط است میبایست از متخصصان این حوزه بهرهمند گشت. امید است دولت جنابعالی برای هدایت این حوزه که بسیار حساستر از سایر حوزههاست، از متخصصان امر استفاده نماید.
ج) طرحهای بنیادین:
تلاش برای نهادینه کردن توجه و صیانت از میراث فرهنگی بهعنوان معرفت عمومی از طریق تبلیغ در رسانههای جمعی؛ قرارگرفتن در برنامههای درسی در سطوح مختلف آموزشی و ساخت فیلمها و برنامههای تلویزیونی برای تبیین این امر که حفاظت از میراث فرهنگی وظیفهای ملی است.
توجه و تبلیغ برای صیانت از میراث فرهنگی، مادی و معنوی از طریق بخشهای مرجع جامعه نظیر مراجع عظام تقلید، ائمه جمعه و جماعات و شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری.
الزام همه دستگاههای اجرایی برای تهیه پیوست فرهنگی بهویژه مطالعات میراث فرهنگی برای تمامی طرحها و پروژههای عمرانی.
گروه ایران روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد