گرچه سالهای قبل مسؤولان آموزش و پرورش توضیح میدادند که آدمهای موفق کنکور فقط همین40 نفر نیستند و دانشآموزان مدارس دولتی نیز رتبههای خوبی به دست آوردهاند، اما اینها همه توجیه است چون این 40 نفر به منزله ویتریناند که نظام آموزشی ما را بیرتوش نمایان میکنند.
در کنکور 1400 اما به غیر از این معضلِ ثابت، تغییراتی رخ داد که قابل تامل به نظر میرسد؛ از جمله کاهش تعداد دخترانی که رتبههای برتر را کسب کردهاند.
امسال در پنج گروه آزمایشی فقط 9 دختر حائز رتبههای برتر شدهاند در حالی که این رقم در کنکور پارسال 12 نفر و در کنکور سال98، 14 نفر بود. پسرانهشدن موفقیتها در کنکور اگر وضع همین طور پیش برود شاید از چالشهای سالهای بعد باشد.
امسال اما یک اتفاق خوب نیز رخ داده و تعداد تهرانیهایی که رتبه های برتر کنکور را به دست آوردهاند یک سوم نفرات است؛ یعنی 13 تهرانی.
این رقم در کنکور پارسال 11 نفر بود و در کنکور دو سال پیش 19 نفر و پیداست که حرف اول را دیگر فقط دانشآموزان تهران و شمیران نمیزنند و رتبههای برتر به جاهایی مثل بندرترکمن، سقز، ابهر، شاهینشهر، خوی و تربتحیدریه هم میرسد.
ما با 19 نفر از این نفرات برتر گفتوگو کردهایم که طبعا اغلب آنها پسر و درسخوانده مدارس خاص یا غیردولتی بودند.
همگی نیز پدر و مادرهایی تحصیلکرده داشتند که این پیام را میدهد که والدین بیسواد و کمسواد نمیتوانند نقشی در برترشدن بچهها داشته باشند و جالب این که عدهای از این نفرات برتر سودای مهاجرت دارند و عده دیگرشان که قصد رفتن ندارند، دست از رشتههای دهان پرکن کشیدهاند و به سوی علایقشان حرکت میکنند.
5 میلیون تومان 11 ساعت مطالعه
کلاس هفتم مدرسه فرزانگان، کلاس هشتم و نهم مدارس ارمنستان و سه سال آخر باز هم مدرسه فرزانگان.
این خلاصه تحصیلات سحر درودگر، رتبه 2 زبانهای خارجی و رتبه 157 علوم تجربی است. او با این که اهل منطقه نه چندان برخوردار تربت حیدریه است ولی وضع زندگی روبهراهی دارد و به خاطر پدر و مادرش که هر دو معلم ریاضی مدارس سمپاد هستند از کودکی خوب آموزش دیده و از کلاس دوم ابتدایی نیز در موسسات آموزشی حضور داشته است.
ظاهرا آزمونهای آزمایشی هم در موفقیت او موثر بوده، فقط حیف که او قصد دارد رتبه 2 زبانهای خارجی را نادیده بگیرد و رشته پزشکی یا دندانپزشکی بخواند.
بههرحال انتخاب با اوست و چون حق انتخاب دارد قاطعانه میگوید چون تحمل دوری ازخانوادهاش را ندارد هیچ گاه مهاجرت نخواهد کرد.
4 میلیون تومان 6 ساعت مطالعه
رتبه اول رشته زبانهای خارجی تحصیلکرده مدرسه استعدادهای درخشان در شهرستان خوی است. امیرحسین زرندی در طول یک سال گذشته به طور میانگین شش ساعت درس خوانده است. پدرش معلم بازنشسته آموزش و پرورش و مادرش داروساز است.
در رابطه با هزینههای کنکور که از او میپرسیم، امیرحسین زرندی میگوید: «حدود 4 میلیون برای کنکور هزینه کردم که بیشتر این هزینه مربوط به حضور در آزمونهای آزمایشی میشد. چون در کلاسهای بیرون از مدرسه کمتر حضور داشتم بیشتر این هزینه مربوط به کتابهای کمکدرسی میشد. از او درباره تصمیم احتمالیاش در رابطه با مهاجرت میپرسیم. رتبه اول کنکور زبان خارجی میگوید: «واقعیت این است که به مهاجرت فکر کردم. اما معتقدم باید کمی امیدوار بود و تا حد امکان در کشورمان بمانیم.»
5 میلیون تومان 8 ساعت مطالعه
کسب چنین رتبهای برای نفر سوم گروه ریاضی کنکور 1400، اتفاق عجیب و غریبی نبوده است؛ اتفاقی که هم خودش و هم پدر و مادرش که هردو پزشک هستند، انتظارش را داشتند: «تقریبا روزی هفت تا هشت ساعت درس میخواندم و همه تمرکزم را بر رشته کامپیوتر و دانشگاه مورد نظرم گذاشته بودم.»
محمد اسماعیلی در مدرسه تیزهوشان علامه حلی درس خوانده است؛ مدرسهای نیمهدولتی که به قول خودش دیگر نیازی به کلاس خارج از مدرسه نداشته است اما از تصمیم به مهاجرت که میپرسیم، او و مادرش هر دو با قاطعیت آن را رد میکنند؛ شاید چون پدر و مادر محمد هردو تجربه موفقیت در کشور را داشتهاند و راه پیش روی فرزندشان را هم روشن میبینند.
10 میلیون تومان 9 ساعت مطالعه
امیرمهدی میقانی نمیتواند شوکهشدن از رتبه تکرقمیاش را پنهان کند: «شاید ته دلم به رتبه زیر 100 فکر میکردم، اما رتبه 5 ریاضی هرگز.»
اما تلاشهای امیرمهدی نشان میدهد که لیاقت تکرقمی شدن را داشته است؛ تلاشهایی که در چند ماه آخر و نزدیک به کنکور، به بیشتر از 9 ساعت درس خواندن رسیده بود: «من در مدرسه تیزهوشان علامه حلی اراک درس خواندم و به جز یادگیری در مدرسه، تمام هزینه و تمرکزم بر روی کتاب بود.» او که مادرش خانهدار است و پدرش شغل آزاد دارد.
5 میلیون تومان 10 ساعت مطالعه
امیرمهدی زلفی، نفر اول کنکور علوم انسانی از ابهر تا دلتان بخواهد خوشمشرب و خوشصحبت است. او دیروز درحالی که سوار تاکسی و بعد هم مشغول پرداخت کرایه بود با ما حرف زد.
او شش سال در مدرسه استعدادهای درخشان درس خوانده و سال دوازدهم به سبب روش روشنفکرانه مدیرمدرسه، آزادانه هر معلم و برنامه درسی را که خواسته انتخاب کرده و گویا یکی از دلایل موفقیتش نیز همین بوده است.
پدر امیرمهدی، فرهنگی بازنشسته است و مادرش سردفتر اسناد رسمی، برای همین وضع مالی خوبی داشته و دغدغه پول ندارد.
اساسا نیز معتقد است علم را بهر کمال باید خواست نه به سودای مال. او با این طرز فکر خاص قصد دارد در دانشگاه رشته فلسفه بخواند و در آینده نیز اگر همه چیز جور باشد برای تکمیل فلسفه به آلمان برود، هدفی که به خاطرش سخت درس خوانده و به گفته خودش یک سال آخر را مثل اصحاب کهف در غار تنهایی خودش به سر برده و حالا که بیدار شده، میبیند خیلی چیزها نسبت به قبل تغییر کرده است.
5 میلیون تومان 10 ساعت مطالعه
تلفن که دو سه بوق خورد، سحر محمدی گفت الو؛ طرز حرفزدنش به بزرگسالها میمانست و اعتماد به نفس در آن موج میزد. باید هم اعتماد به نفس میداشت چون او رتبه هفتم رشته علوم انسانی در کنکور 1400 است.
دختر درسخوان و موفق زنجانی، شش سال دانشآموز مدارس استعدادهای درخشان بوده و دست آخر با معدل 19.80 دیپلم گرفته. جالب این که دیپلم او در رشته تجربی بوده ولی شجاعانه تغییر رشته داده و در کنکورعلوم انسانی شرکت کرده.
سحر میگوید از تجربی به انسانی آمده چون همیشه علاقهاش به این رشته بوده و استعدادها و تواناییهایش هم همه به سمت علوم انسانی است نه تجربی. از او میپرسیم چه جور تواناییها و استعدادهایی که جواب میدهد: «هم ادبیاتم قوی است و هم خوب حرف میزنم و خوب مینویسم.»
ظاهرا سحر محمدی سخنران قابلی نیز هست، به همین دلیل رشته انتخابی او در دانشگاه حقوق خواهد بود.
وی میگوید این رشته با روحیاتش سازگاری زیادی دارد چون فردی عدالتطلب است و برای برقراری عدالت در جامعه هرچه در توان دارد، به کار خواهد بست. او یک جمله قصار هم دارد، این که در کشورمان به هیچ وجه عدالت آموزشی وجود ندارد.
12 میلیون تومان 11 ساعت مطالعه
نفر چهارم کنکور ریاضی، نهتنها از شرایط کرونایی امروز به عنوان مانعی برای موفقیت یاد نمیکند که خانهنشینشدن را عاملی برای بالا بردن ساعت مطالعهاش میداند: «شاید خندهدار به نظر برسد اما شرایط کرونا باعث شد که زمانی را صرف رفت و آمد به مدرسه نکنم و بیشتر از ده یازده ساعت در خانه درس بخوانم.» اینطور که معلوم است، تکرقمی شدن در کنکور، اصلا هدف دور از دسترسی برای پارسا نوروزینژاد نبوده است: «مطمئن بودم موفق میشوم چون در کنکورهای آزمایشی هم رتبههای خوبی به دست آوردم.» اما حرف از هزینه که میشود، او همه هزینهها را مختص خرید کتاب میداند و ادامه میدهد: «به جز هزینه مدرسه، هرچه هزینه کردم برای خرید کتاب بود.» اما پارسا احتمال ادامه تحصیل در دانشگاه دیگر کشورها را میدهد اما واژه مهاجرت را برای این کار نمیپسندد: «قصد مهاجرت ندارم اما استفاده از امکانات خوب کشورهای دیگر و برگشت به کشور، چرا که نه!»
20 میلیون تومان 12 ساعت مطالعه
انگار رتبه یکشدن، خوشحالی متفاوتتری نسبت به دیگر رتبههای تکرقمی دارد؛ احساسی که نیما ابوالحسنی رتبه یک علوم تجربی این روزها تجربهاش میکند. البته پدر کارمند و مادر معلمش هم این روزها همین حس را تجربه میکنند. اینطور که معلوم است، سیر صعودی درسخواندن نیما در سالهای دهم و یازدهم و دوازدهم، چنین نتیجهای را برایش به ارمغان آورده است: «آنقدر که در روزهای نزدیک به کنکور، نزدیک به 12 ساعت درس میخواندم.» او که در مدرسه استعداد درخشان شهید مدنی درس خوانده معتقد است کنکور تنها خواندن نیست بلکه باید با آن زندگی کرد: «یعنی با کوچکترین تلنگری مصمم به 10 ساعت درسخواندن نشویم و بعد افت کنیم؛ موفقیت در کنکور، نتیجه یک زندگی عقلانی است.» اما نفر اول کنکور تجربی، انتخابی به دور از چیزی که ما تصور میکنیم ندارد: «میخواهم پزشکی دانشگاه تهران بخوانم.»
4 میلیون تومان 10 ساعت مطالعه
پدرتحصیلکرده حوزه، مادر استاد معارف دانشگاه و کلا مذهبی؛ این چکیده وضعیت خانوادگی جواد عبدیایی نفر دوم کنکور علوم انسانی است.
او در یکی از مدارس غیردولتی که تربیت اسلامی دارد، درس خوانده و برای موفقیت در کنکور هم هر چه در توان داشته صرف کرده فقط به این دلیل که این افتخار را نصیب آدمهای مذهبی و انقلابی کند. جواد با این که مدال طلای المپیاد ادبی را نیز دارد و میتواند در هر رشته و دانشگاهی درس بخواند ولی قصد کرده در دانشگاه تهران رشته علوم تربیتی بخواند، بعد هم اگر شد برای فرصت مطالعاتی به شمال شرق اروپا برود و دوباره به کشور برگردد. او یک جوان خاص است و میگوید اصلا به رشته علوم انسانی آمده تا تابوشکنی کند و نشان دهد برخلاف تصورعمومی فقط آدمهایی که ریاضی ضعیفی دارند به این رشته نمیآیند.
6 میلیون تومان 8 ساعت مطالعه
سپهر فرندی رتبه یک هنر امسال است. درس برای کنکور را آنطور که خودش میگوید از سال یازدهم شروع و تابستان پیش از کنکور یعنی تابستان 99 هم خواندن را به صورت جدیتری دنبال کرده است. انتخاب اول کنکور هنر امسال رشته موسیقی است و به همین دلیل حجم قابل توجهی از زمان درس خواندن او برای تمرین عملی صرف شده است.
پدرش بازنشسته اداره ثبت اسناد و مادرش خانهدار است. اومیگوید در مدرسه استعدادهای درخشان زنجان درس خوانده است.
سپهر فرندی از هزینههای کنکور به جامجم میگوید: «طبیعتا کنکور هزینههایی دارد، برآورد دقیقی از هزینهها ندارم اما شاید حدود پنجشش میلیون میشد» درباره مهاجرت نفر اول کنکور هنر میپرسم. میگوید: «طبیعتا به موضوع مهاجرت فکر کردهام اما تصمیمی برای آن ندارم و میدانم که میخواهم در حال حاضر در ایران بمانم.»
10 میلیون تومان 10 ساعت مطالعه
انگار کسب رتبه 2 در کنکور، نتیجهای نیست که مادر پارسا فتحی که پزشک عمومی و پدرش که فوقتخصص خون کودکان است از آن شگفتزده شده باشند: «پارسا همیشه درسش خوب بود؛ آنقدر که در آزمونهای پیش از کنکور هم همیشه رتبه تکرقمی به دست میآورد و این نتیجه، قابل پیشبینی بود.» پارسا که در مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی درس خوانده معتقد است بیشترین هزینهای که برای کنکور کرده است، هزینههای مربوط به خرید کتاب بوده؛ آنقدر که مادر پارسا میگوید کتابی نبود که پارسا بخواهد و ما آن را برایش تهیه نکنیم: «در واقع هرچه در این مدت هزینه شد، هزینه انواع و اقسام کتابهایی بود که البته به موفقیت پارسا کمک زیادی کرد.» اما حرف از مهاجرت که میشود، هیچکدام به آن روی خوش نشان نمیدهند؛ انگار در برنامهریزیهای آیندهشان جایی برای مهاجرت از کشور وجود ندارد.
15 میلیون تومان 12 ساعت مطالعه
رتبه سوم کنکور هنر امسال هم به شکل عجیبی قصد دارد در رشته موسیقی ادامه تحصیل بدهد. پریا الستی هم از تابستان سال گذشته با میانگین روزی دو ساعت آغاز به درس خواندن برای کنکور کرده و در ماههای پایانی حتی به 12 ساعت در روز هم رسیده است. او تحصیلکرده هنرستان غیرانتفاعی خرد است.
پدرش مهندس و مادرش فارغالتحصیل مامایی است. هنریها هم همواره از هزینههای بالای کنکور این رشته گلایه دارند، پریا الستی هم در این رابطه میگوید: «نسبت به رشتههای دیگر هزینه من هم بالا بود هر چند هیچوقت حساب نکردم اما خرید کتابهای غیردرسی و حضور در آزمون و ... چیزی نزدیک به 15 میلیون خرج روی دست ما گذاشت.»
50 میلیون تومان 8 ساعت مطالعه
آرین آور، رتبه 6 علوم تجربی بدون هیچ تعارف و شکستهنفسی، آنقدر به تلاشهایش اعتقاد داشته است که خودش را لایق رتبه زیر 50 میدانسته است: «من در مدرسه غیرانتفاعی علامه طباطبایی درس خواندم و در روزهای تعطیل، زمان درسخواندنم به بیش از 8 ساعت هم میرسید.» درسخواندنی که به قول خودش بیشتر از 50 تا 60 میلیون تومان برای او و خانوادهاش هزینه داشته است؛ هزینههایی که صرف مدرسه و کتاب و آزمون شده است. اما آرین که قصد تحصیل در رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی را دارد، از مهاجرت به عنوان موضوعی که همیشه در گوشهای از ذهنش وجود دارد میگوید: «به آن فکر میکنم اما فعلا تمرکزم را بر موقعیت امروز میگذارم تا ببینم در آینده
چه پیش خواهد آمد.»
5 میلیون تومان 13 ساعت مطالعه
همین امروز که ترانه خسروجردی بابت رتبهای که در کنکور به دست آورده، خوشحال است، مادرش در آیسییو بیماران کووید - 19، مشغول طبابت است: «پدر و مادر من هردو پزشک هستند؛ اما من در زمان انتخاب رشته، با در نظر گرفتن شرایط شغلی و علاقهام، رشته ریاضی را ترجیح دادم.»
رشتهای که امروز و با کسب رتبه ششم، ترانه را به هدفش که مهندسی کامپیوتر است، بسیار نزدیک و تقریبا رسانده است.
او که در مدرسه تیزهوشان فرزانگان1 مشهد درس خوانده است، میگوید که ساعات مطالعهاش در بعضی روزها به بیشتر از 14 ساعت هم رسیده است: «پیش از برگزاری کنکور فکرش را میکردم که بتوانم تکرقمی شوم، اما کنکور امسال آنقدر سخت بود که بعد از برگزاریاش کمی به شک افتاده بودم.» شکی که البته حقیقت پیدا نکرد و او را به هدفهایش نزدیک کرده است: «مثلا اینکه ممکن است مهاجرت کرده و تحصیل در دانشگاههای کشورهای پیشرفته را هم تجربه کنم.»
7 میلیون تومان 7 ساعت مطالعه
برق دانشگاه شریف، آن چیزی است که این روزها، محمدجواد احمدپور، رتبه هفتم کنکور ریاضی به آن فکر میکند و آمادهاش میشود: «مهمترین اصلی که در موفقیت من تاثیرگذار بود، آرامش بود؛ آرامشی که با شرکت در کلاسهای مختلف و توجه به میزان زمان مطالعه دیگر دوستانم و مسائل حاشیهای دیگر آن را خدشهدار نکرده و به هدفم فکر کردم.» آرامشی که به قول خودش، آن را از مادر فرهنگی و پدر بازنشستهاش گرفت و توانست با تمرکز بر آموزشهای مدرسه تیزهوشان اژهای2 و سنجش در آزمونها، آن را حفظ کند: «البته که انتظار رتبه 7 را نداشتم ولی خب میدانستم که نتیجه بدی نمیگیرم.» محمدجواد فعلا به رشته مورد علاقه و دانشگاه شریف فکر میکند اما میگوید: «احتمال اینکه بخواهم بعد از دوره لیسانس مهاجرت کنم، خیلی برایم دور از ذهن نیست.»
14 میلیون تومان 8 ساعت مطالعه
نفر دوم کنکور هنر امسال هم اهل موسیقی بوده و قرار است در این رشته ادامه تحصیل بدهد. بهنود امیری در مدرسه تیزهوشان شهید سلطانی کرج تحصیل کرده و آنطور که میگوید از مرداد سال گذشته به طور میانگین روزی هفت هشت ساعت را پای درس گذاشته است.
مادرش کارمند تامین اجتماعی و پدرش در کار احداث نیروگاههای خورشیدی است و علاقهمندی به هنر را وامدار خانواده مادریاش است.
بهنود امیری میگوید بیشترین هزینه برای کنکور مربوط به حضور در کلاسهایش بوده، او میگوید: «شاید نزدیک به 10 میلیون تومان برای کلاسها هزینه کردم و هزینه کتابها هم که آنقدر بالاست که معروف شده است. فکر کنم نزدیک به 4 میلیون هزینه کتابهای کمکدرسی و منابع آزادم شد.» رتبه دوم کنکور هنر هم به مهاجرت فکر کرده و برای خودش شرطی دارد. او میگوید: «اگر بتوانم به صورت مستقل در کشورم زندگی کنم و درآمد کافی هم داشته باشم در ایران میمانم. اما میدانم که این موضوع خیلی دور از ذهن است».
5 میلیون تومان 10 ساعت مطالعه
باربد محمدی که با کسب رتبه هفتم در کنکور تجربی، قصد تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه تهران را دارد، از تلاشهایش برای چنین نتیجهای میگوید: «زمانی که بیشتر از 10 ساعت در روز درس میخواندم، همیشه به این روزها فکر میکردم؛ خدا را شکر که نتیجهاش را هم گرفتم.» او که در مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی تحصیل کرده است، معتقد است که به جز هزینه مدرسه که انصافا مبلغ ناچیزی بوده، هزینه دیگری برای موفقیت در کنکور نکرده است. اما پدر باربد مهندس کامپیوتر و مادرش دبیر ادبیات است؛ خانوادهای که به نظر میرسد حتی با در نظر گرفتن جایگاه علمی فرزندشان هم تصمیمی برای ترغیب او به مهاجرت ندارند. آنقدر که پدرش میگوید: «ما که چنین پیشنهادی را به او نمیدهیم اما فعلا برای تصمیمگیری نهایی زود است و این باربد است که باید
تصمیم نهایی را بگیرد.»
50 میلیون تومان 12 ساعت مطالعه
آیناز مارالی، رتبه 4 علوم تجربی هم مثل برخی دیگر از داوطلبان، شرایط کرونا را توفیقی اجباری برای بهتر درسخواندنش میداند و میگوید: «من در مدرسه نمونه دولتی تلاش هادی شهر در شهرستان آذربایجان شرقی درس خواندم؛ اما فکر میکنم کرونا نهتنها تاثیر خاصی در عملکردم نداشت بلکه باعث شد بتوانم زمان مطالعهام را تا مقدار زیادی بالا ببرم.» اما انتخاب پزشکی دانشگاه تهران، پیشبینی سختی برای هدف نهایی رتبه چهارم کنکور تجربی نیست؛ هدفی که برایش انرژی و البته هزینه زیادی کرده است: «من برای اینکه بتوانم به پزشکی دانشگاه تهران برسم، بیشتر از 50 میلیون در این سه سال تحصیلی هزینه کردم که بخش زیادی از آن صرف خرید کتاب شده است.»
گروه جامعه روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد