عشق به امام حسین(ع) و یارانش به قدری در وجود همه نهادینه شده که سن و سال و جایگاه اجتماعی هم نمیشناسد. هر کسی تلاش میکند که در این ایام قدمی بردارد. اما اینکه در دهههای گذشته و دقیقتر بگوییم صد سال قبل مردم این ایام را چگونه برگزار میکردند و سوگواریها به چه شکلی بود را شاید خیلی از ما ندانیم. شبکه دو پخش مجموعه مستندی به نام «یک قرن با حسین» را از ابتدای ماه محرم آغاز کرده که در گروه معارف اسلامی شبکه دو سیما و با مشارکت مرکز رسانهای سازمان تبلیغات اسلامی تولید شده است. این مجموعه با نگاه به تاریخ عزاداری مردم ایران در صدسال گذشته، ناگفتهها و زوایای پنهانی از فراز و فرودهای آیینهای عاشورایی را در یک قرن روایت میکند. مهدی زنگنه، نویسنده و کارگردان این مجموعه مستند است که در گفت و گو با جامجم ویژگیهای این مستند را عنوان کرد که شاید برای شما هم خواندنی و جذاب باشد. پس در این گفت و گو همراه ما باشید.
چطور شد که به فکر ساخت چنین مجموعهای با این مضمون و محتوا افتادید؟با نگاهی به تاریخ عزاداری مردم ایران در ۱۴ قرن گذشته به این نکته پی میبریم که صدسالی را که سال پایانیاش را طی میکنیم و قرنی که بر ما گذشت، قرنی است که رویشها و تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی مردم ایران در تناسب با آیینهای عاشورایی بسیار پررنگتر و متفاوتتر از قرون گذشته بوده است.
تفاوتی که گفتید از چه نظر است؟
ما در هیچ قرنی به اندازه قرنی که سال آخرش را طی میکنیم، شاعر عاشورایی و شاعر آیینی نداشتیم. در هیچ قرنی به این اندازه واعظ و سخنران در ایران نداشتیم. در هیچ قرنی به این اندازه مداح هم نداشتیم و از همه مهمتر اینکه به این اندازه حسینیه، تکیه و هیات و محافل مذهبی نداشتیم.
به نظر شما که در این زمینه تحقیق کردهاید و مجموعه مستندی را هم ساختهاید دلیل این اتفاق چیست؟
یک بخشی از آن به جمعیت برمیگردد که در طول این سالها جمعیت ایران بیشتر شده است. البته به تناسب جمعیت هم ما میبینیم که در این صد سال اتفاقات متعددی در این سالها به نسبت قرون گذشته افتاده است که آن هم دلایلی دارد. به هر حال ما از قرن اول هجری تا قرن سوم که آلبویه روی کار میآیند، حکومت شیعه نداشتیم که سر کار آمده باشند اما از این دوره به بعد میبینیم که بازارها روزهای تاسوعا و عاشورا تعطیل میشود و عزاداریها به این شکل رسمی میشود. دوباره بعد از آلبویه ما با حکومتهایی مواجه هستیم که حکومتهای شیعی نبودند. از دوره صفویه و قاجاریه و پهلوی تا به امروز به هر حال سلطنت شیعی بوده؛ ولی باز همان تاثیرات قرون قبل وجود داشته و نکته مهمتر اینکه حتی اگر در گذشته عزاداریهای پررنگی وجود داشته ما هیچ سند تاریخی از آن و چگونگی عزاداری در گذشته را نداریم. در لابهلای سفرنامه سیاحان غربی گزارشهایی آمده که در دوره صفوی عزاداری و دستهجاتی بوده یا در دوره قاجاریه تکیه دولت وجود داشته اما خیلی از زوایا همچنان برای ما پنهان است.
میتوانید در این زمینه مثالی هم بزنید؟
بله. ما هیچ سندی مبنی بر اینکه اشعار نوحهخوانیها در گذشته با چه آهنگی خوانده میشده نداریم. چون چیزی ضبط نشده که امروز در اختیار داشتهباشیم. چون ضبط نبوده و فقط یک جاهایی گرامافون آمده بوده.
بخشهای مهمی از تاریخ معمولا سینه به سینه به نسل ما رسیده. آیا در زمینهای که شما مثال زدید هم این اتفاق نیفتاده تا به منبع موثقی دسترسی داشته باشیم؟
نه. البته از اواخر قاجار به این طرف این اتفاق افتاده اما باز به آن میزان نتوانستیم دسترسی به منابعی در این زمینه داشته باشیم. چون نتنویسی رسمی است که محصول دو سده اخیر است. چون در ایران کسی نت نمینوشته. همه چیز سینه به سینه به نسل بعد میرسیده. اما نکتهای که باید بگویم این است که اساسا نه در حوزه نوحهخوانی و مرثیهخوانی، در حوزه موسیقی هم خیلی از نغماتی که در گذشته بوده امروز به ما نرسیده است. چون در دورههایی حکومتها مذهبی و به همین جهت با موسیقی مخالف بودند. اتفاقا نکته جالب همین است. مرحوم روحا... خالقی که استاد موسیقی ایران است در کتابش جمله جالبی دارد: «آنچه از میراث موسیقی ما به ما رسیده آن نغماتی است که در تعزیهها خوانده میشده.»
ظاهرا اصولا مهمترین نوع عزاداری در گذشته برگزاری همین تعزیهها بوده است.
تعزیه پرطرفدارترین آیین عزاداری از اواخر صفویه به این طرف بوده تا دوره قاجاریه. در دوره قاجاریه تعزیه به اوج شکوفایی و بالندگی میرسد اما میبینیم که در اواخر دوره قاجاریه و بعد از دوران پهلوی روضه ممنوع میشود. یعنی سال ۱۳۱۴ رضاخان روضه را ممنوع میکند. این مجموعه اتفاقات باعث شد ما به این نتیجه برسیم که باید مجموعه مستند جامعی را درباره اتفاقاتی که در بحث آیینهای عاشورایی افتاده بسازیم. چه در حوزه نوحهسرایی و چه در حوزه منبر و چه در حوزه تحولات سیاسی و تاثیر هیاتها در مسائل سیاسی. بهعنوانمثال ما اتفاق مهمی مثل ۱۵خرداد ۱۳۴۲ داریم که کاملا برگرفته و برآمده از بدنه هیاتها و آیینهای عاشورایی است. یکی از مهمترین عناصر شکلگیری انقلاب اسلامی هم در سال ۱۳۵۷ همین هیاتها و دستههای عزاداری بود. چنین اتفاقاتی در این صدسال افتاده، یعنی از سال ۱۳۰۰ تا سال ۱۴۰۰ را بررسی کردیم در مقطعی ممنوعیت روضهخوانی داشتیم. از طرفی مهمترین انقلاب قرن برآمده از هیاتهاست. هشت سال جنگ با تکیه بر آداب و رسوم و فرهنگ هیاتها سرپا میماند. این فرآیند کلی ما را بر آن داشت که مستند «یک قرن با حسین» را بسازیم.
این مجموعه در چند قسمت طراحی شده و تا چه زمانی پخش آن ادامه خواهد داشت؟
این مجموعه ۱۹قسمت است که از ابتدای ماه محرم پخش آن آغاز شده و روزهای پنجشنبه و جمعه ساعت ۲۱ از شبکه دو پخش میشود.
علاقهمندان به تماشای مجموعهها و فیلمهای مستند با شبکه مستند آشنایی بیشتری دارند. به نظر شما شبکه دو تا چه حد بستری مناسب برای پخش این مجموعه است؟
شبکه دو شبکهای است که بههرحال بدنه جامعه و خانوادهها با آن ارتباط دارند. بنابراین فکر میکنم بستر مناسبی برای پخش چنین مستندی است. ما در این مجموعه وارد دو موضوعی شدیم که از دو جهت خطیر است. یک وجه آن وجه عزاداریها و آداب و رسوم عاشورایی است و ماجرا ماجرای امام حسین(ع) و شهدای کربلاست که این موضوع به اندازه خودش خطیر است. دوم بحث تاریخ است. یعنی ما داریم تاریخ عزاداری این صد سال را میگوییم و اصولا چون تاریخ در بستر مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد، آن هم سختیها و نگرانیهای خودش را دارد. مستند از این وجوه کار سخت و حساسی بوده و هست. نکته این است که واقعا در تلویزیون باید به مسائل جدی پرداخته شود. اما متاسفانه چه در حوزه مستند و چه در حوزه داستانی نمیتوانیم خیلی به مسائل جدی بپردازیم. انگار ترسی وجود دارد که ما وارد حوزههایی که نزدیک به خط قرمزهاست نمیشویم. اتفاقا باید واقعیتهای تاریخی را به مردم بگوییم. در این صورت است که مردم خودشان تشخیص میدهند چه کسی کار درست را انجام داده و چه کسی کار اشتباه.
میتوانید مثالی هم ذکر کنید؟
ما نباید بترسیم از اینکه بگوییم رضاخان زمانی که هنوز شاه نشدهبود دسته عزاداری راه میانداخت و در خیابانها گل به سر میمالید و نوحه میخواند و سینه میزد. در صورتی که ما این قضیه را در این مجموعه مستند گفتیم. یعنی در قسمتهای ابتدایی این مستند به این موضوع به طور کامل پرداختیم. اتفاقا این مساله در خاطرات امام خمینی(ره) هم هست. بنابراین اگر نگاه تک بعدی به تاریخ داشته باشیم، مردم دیگر با نگاه تکبعدی ارتباط برقرار نمیکنند. ما وقتی حقایق تاریخی را به مردم بگوییم آنها به تلویزیون اعتماد میکنند. شما وقتی اغلب برنامههای تاریخی را تماشا میکنید به قدری شبیه هم هستند که انگار یک نفر نویسنده همه متنها بوده. چون همه نگاه تکبعدی به تاریخ داشتند و از بازگوکردن تاریخ ترسیدهاند. ما تلاشمان در این مستند این بود که یک سری حقایق تاریخی را بگوییم.
با توجه به صحبتهای شما و مستندی که ساختهاید میتوان نتیجه گیری کرد که تلویزیون این بستر و شرایط را فراهم کرده اما فیلمسازان هستند که برای خودشان خط قرمز ایجاد میکنند. چون شما به عنوان کارگردان توانستهاید حقایقی را بیان کنید.
یک بحث به خودسانسوری فیلمسازها برمیگردد و بحث دیگر هم مدیران هستند. به عنوان مثال لطفی که مدیران شبکه دو به ما داشتند باعث شد این مجموعه ساخته شود. یعنی حرفهایی را بزنیم که تا به حال زده نشده. یعنی این یک تعامل دوطرفه بین تیم تولید و مدیران شبکه بود. البته ما حرف خیلی عجیبی نزدیم اما خب عدهای خودشان ترس و نگرانی از گفتن یکسری حقایق دارند. وگرنه تاریخ هیچ وقت پنهان نمیماند. بنابراین نباید از گفتن آن بترسیم.
برای ساخت این مجموعه به چه منابع موثقی دسترسی داشتید تا بتوانید به آنها استناد کنید و مورد هجمه عدهای هم قرار نگیرید؟
یک بخش از منابع ما کتابهایی بود که منتشر شده و به آنها دسترسی داشتیم. از طرفی مهمانانی که در برنامه دعوت کردیم کارشناس هستند. از جمله دکتر ولایتی یا دکتر موسی حقانی و... ضمن اینکه همه بحث ما به سالهای ابتدایی برنمیگردد. به زمان جنگ و انقلاب هم رسیدیم که از آقای آهنگران یا حدادیان دعوت کردیم. چون بحثهایمان متنوع است، از کارشناسان متنوعی هم به برنامه دعوت کردیم. حتی در بخشی از این مستند به بحث نوآوریهایی که در این دو سه دهه اخیر داشتیم رسیدیم که از آقای هلالی دعوت کردیم. بنابراین از چهرهها و نسلها و تیپهای مختلف در برنامه داریم که با آنها گفت و گو کردیم.
در این مدت که مشغول ساخت این مجموعه بودید، از نظر خودتان کدام بخش جذابتر است و مخاطبان هم ارتباط بیشتری با آن برقرار میکنند؟
ما قسمتهایی داشتیم درباره آیینها مثل آیین چارپایهخوانی که سنت قدیمی عزاداری در بازار است. ممکن است این بخش برای عدهای جذابتر باشد. چون ما معمولا عزاداری هیاتهای خاصی را دیدیم. در صورتی که آداب و رسوم بسیاری در عزاداریهای عاشورایی وجود دارد که شاید کمتر به آنها پرداخته شدهباشد. یا آیین میانداری یا دو دمه خوانی و...
به قومیتهای مختلف هم در این زمینه پرداختهاید؟
بله به عنوان مثال قسمتی از این برنامه صرفا مربوط به آذریهاست و عزاداریهایشان و چهرههای برجستهای که در این زمینه دارند یا عزاداری مردم جنوب و آیینهایی که دارند و تاثیرات آنها روی مداحیهای زمان جنگ را هم بررسی کردیم.
در این صدسالی که شما تاریخ را بررسی کردید، دوران شکوه عزاداریها مربوط به چه تاریخی است؟
غیر از دوره ممنوعیت روضهخوانی که شش سال به طول انجامید، همیشه عزاداریها در اوج بوده. فقط شکل و شمایلش تغییر میکرده. یعنی در دورهای عزاداریها در اوج شکوه اما در فضای سیاستزده است و هیاتها بیشتر از اینکه بخواهند فضا را محزون کنند به اعتراض میپرداختند و اشعار حماسی میخواندند.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم