او در سال ۱۸۷۳ میلادی در شهر سیالکوت در ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. او تحصیلات عالی خود را در رشتههای فلسفه و حقوق در دانشگاههای انگلستان و آلمان به اتمام رساند و با توجه به اشرافی که به علوم اسلامی و مکاتب فلسفی شرق و غرب داشت، توانست همچون پل ارتباطی در جهت درک بهتر مبانی فلسفه شرق و غرب باشد. اقبال یکی از فیلسوفان بزرگ اسلامی است که منبع فکرش از قرآن سیراب میشود. آنچه که از اقبال یک چهره متمایز و ممتاز میسازد استعمارستیزی او در دوران سلطه استعمار انگلستان بر شبه قاره هند و اشعار بیبدیل وی برای بیداری مسلمانان و مردمان تحت ستم است. اقبال بیآن که زبان فارسی را به شکل رسمی و آکادمی خوانده باشد به این زبان اشعار فراوانی سروده که به گفته اهل فن بخشی از شاهکارهای ادب فارسی هستند. علامه اقبال افکار بلند خود را در قالب اشعاری برای اصلاح جامعه مسلمانان و به حرکت در آوردن آنها باقی گذاشت. اقبال هیچگاه خود را شاعر نمیدانست بلکه شعر را ابزاری برای بیان افکار و بالا بردن ضریب نفوذ مفاهیم میدانست.
سفارت پاکستان در تهران سهشنبه گذشته میزبان جمعی از شاعران پاکستانی و ایرانی بود و محفل مشاعرهای به مناسبت صد و چهل و چهارمین سالگرد ولادت علامه محمد اقبال برگزار کرد.
سناتور ولید اقبال، نواده دکتر علامه محمد اقبال مهمان ویژه این رویداد بود و جمعی از شاعران پاکستانی و ایرانی همچون ابراهیم نوری، علی داوودی، احمد شهریار، صائب جعفری، عباس ثاقب، علیرضا قزوه و علیمحمد مودب به میزبانی رحیم حیات قریشی سفیر پاکستان در این مراسم حضور داشتند و با ادای احترام به علامه اقبال به شعرخوانی پرداختند.
تاثیرات اقبال در وحدت بین مسلمانان
سناتور ولید اقبال در این مراسم به تشریح نقش اشعار اقبال در بیداری روحیه آزادی و وحدت بین مسلمانان شبه قاره هند پرداخت و بر مفهوم عشق از منظر علامه محمد اقبال تأکید کرد.
همچنین رحیم حیات قریشی سفیر پاکستان نیز در سخنان خود بر نقش مهمی که اشعار فارسی اقبال لاهوری در ایجاد انگیزه برای مردم در جریان انقلاب اسلامی ایران داشت، تاکید کرد.
علیرضا قزوه، شاعر و نویسنده نیز در بخشی از این مراسم شعری قرائت کرد. او در سروده خود شعرایی مانند حافظ، سعدی و مولانا را در کنار هم قرار داد و نام علامه اقبال را در ادامه کار این بزرگان شعر فارسی آورد. قزوه معتقد است آنچه علامه اقبال انجام داده در ادامه رسالت فردوسی، حافظ و سعدی بوده است.
ضرورت ارتباط بیواسطه فرهنگی با کشورهای همسایه
این شاعر در گفتوگو با خبرنگار ما درباره ضرورت برپایی مراسم فرهنگی میان کشورهای همسایه میگوید: علاقهمندم برپایی این محفل شعر را از جنبه دیگری بررسی کنم. عموما سفارتخانهها در ذیل یک رابطه دولتی با یکدیگر در ارتباط هستند و این اتفاق حتما باید از کانالهای رسمی دولتی رخ بدهد، اما در عین حال معتقدم بهتر است در مورد کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و ... که اشتراکات فرهنگی بسیاری با آنها وجود دارد، این ارتباط با بدنه فرهنگی جامعه بیواسطه محقق شود.
وی ادامه داد: من در این برنامه به عنوان کارشناس فرهنگی سازمان ارتباطات یا رایزن فرهنگی دعوت نشده بودم، بلکه حضورم در این برنامه به عنوان یک شخصیت ادبی و فرهنگی اتفاق افتاد و به دلیل علاقه به علامه اقبال، فرزندان و نوادگانشان که واقعا دوستداشتنی هستند و در احترام به همزبانی و همفرهنگی با پاکستان در این مراسم حاضر شدم و در همین برنامه هم کتاب دیوان غزلیات بیدل که کار مشترک من و آقای دکتر طباطبایی است را به نوه ایشان هدیه دادم.
نوه علامه اقبال؛ یک شخصیت فرهنگی مسلط
این شاعر و نویسنده با تاکید بر اینکه پیش از این ولید اقبال را ندیده، میگوید: نوه علامه اقبال شخصیت فرهنگی مسلط و بسیار خوبی دارد. در این برنامه هم سفیر پاکستان صحبتهای بسیار خوبی کرد و احترام خاصی به مقام معظم رهبری گذاشت که قابل تقدیر است. این رابطهها بسیار خوب است و باید بتوانیم آن را با ادبیان کشورهای دیگر نیز توسعه دهیم.
قزوه با اشاره به اینکه کارهای زیادی برای بزرگداشت علامه اقبال انجام شده که قابل تامل است، یادآور میشود: من تهیهکننده فیلم مستندی درباره اقبال بودم که در شش قسمت به زبان انگلیسی ساخته شد و در این مستند و با «جاوید اقبال» فرزند علامه اقبال و نوه دیگر ایشان «منیب اقبال» دیدار کردیم؛ همچنین در پاکستان نیز چندین محفل شعری با حضور شاعران در دانشگاهها برگزار شد و ارتباط خوبی بسیار با آنها داشتیم.
البته چند سال قبل نیز با حضور سفیر اسبق پاکستان و «افتخار عارف» رئیس وقت اکو بزرگداشتی برای علامه اقبال در حوزه هنری برگزار و از تمبر ایشان هم رونمایی کردیم که نوه دیگر ایشان «صلاح الدین اقبال» در آن برنامه حضور داشت.
قزوه معتقد است؛ علاوه بر اینکه این تعاملات باید در بدنه رسمی کشور و از کانالهای رسمی باشد اما برخی برنامهها مانند مشاعره و گردهمایی ادبی باید به واسطه اهل فرهنگ پیگیری شود و خیلی خوب است که این ارتباطات بینالمللی و فرهنگی میان مسؤولان و شخصیتهای فرهنگی ایجاد شود.
ایجاد روابط فرهنگی در راستای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی
او ادامه میدهد: ما میتوانیم روابط خوبی در منطقه و کشورهای همسایه ایجاد کنیم، این روابط در راستای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی تعریف میشود و خیلی خوب است که به این سمت برویم؛ البته نه به آن صورت که در برخی سفارتخانههای اروپایی در ایران با شیطنت سراغ شخصیتهای ضدنظام میروند و به آنها میپردازند؛ متاسفانه این سفارتخانهها به شخصیتهای بیهویتی که جمهموری اسلامی ایران را قبول ندارند یا به آن توهین میکنند بها میدهند. من در آن جمعها شرکت نخواهم کرد زیرا میخواهند با اهداف شومی به ما نزدیک شوند و باید حواسمان به آنها باشد، اما در مقابل باید به فکر تقویت بدنه فرهنگی و ارتباطاتی با کشورهایی مانند پاکستان و ... باشیم و اینها هستند که میتوانند به صلح و دوستی دامن بزنند.
شما ببینید چطور فردی مانند محمد اقبال چراغدار زبان فارسی و باعث پیوند دو کشور میشود و در هر شهری خیابان یا مدرسهای به نام اقبال نامگذاری شده که بسیار باارزش است. البته معتقدم متقابلا چنین برنامههای فرهنگی هم باید در لاهور، اسلامآباد و ... برگزار شود.
نام تو سرمایه اقبال ماست
علیمحمد مودب، دیگر شاعر ایرانی که به عنوان مهمان در این محفل حضور داشت در بخشی از این مراسم شعری با این مضمون خواند؛
«بیخودیات آینه حال ماست
نام تو سرمایه اقبال ماست
مُشت گِل ما ز تو شد کیمیا
جان و دل ما ز تو شد پر بها
شرق که در خواب گران، غرق بود
خواب گران، مرگ تن شرق بود
این تنه را فکر تو هشیار کرد
زمزمه شعر تو بیدار کرد
برگ بر اندام بهارش شکفت
لاله به لاله سخن از یار گفت
زمزمه ذکر شهیدان شرق
شعله زد از چشمه ایوان شرق
عاقبت این واقعه توفان کند
جان و جهان را پر از ایمان کند»
شعر ساختارهای فکری را درونی میکند
مودب درباره اهمیت برپایی محفلهای شعر میان شاعران و اهالی ادب کشورهای مختلف در توسعه روابط فرهنگی به خبرنگار ما میگوید: شعر به ویژه در میان ما ملتهای شرق در جایی قرار دارد که درونیات آدمی شکل میگیرد؛ این شاعران بودند که رفتارهای ما را در طول تاریخ ساختند، درست است که متفکران در حوزههای دیگر ساختارهای فکری ایجاد میکنند اما شعر این ساختارها را درونی میکند و مردم نیز آن را میپذیرند.
مودب معتقد است؛ «شعر» میان کشورهایی مانند ایران و پاکستان حوزه مهم اشتراک انسانی است، چنانچه فردی مانند اقبال آنقدر موثر است که همین امروز بسیاری از رهبران سیاسی، فکری و اجتماعی ما تحت تاثیر اندیشه اقبال هستند و به نوعی اقبال در بخشی از ساحت اندیشه و فکر ایرانی بسیار جدی است و به همین دلیل برپایی چنین نشستهایی به ما پیوندهای اصیلی را یادآوری میکند که با ملتهای اصیل همجوار خودمان داریم که از این منظر اتفاق بسیار مبارکی است.
این شاعر تاکید میکند که برپایی چنین نشستهایی میتواند در حل بحرانهایی که بر اثر توطئه دیگران میان همسایهها ایجاد شده است، بسیار موثر و کارآمد باشد.
علامه اقبال ایران را لحظه نجات شرق میداند
علاقه و دلبستگی علامه اقبال به ایران بر کسی پوشیده نیست، او تحت تاثیر شاعر نامدار ایرانی «مولانا»ست و در بسیاری از سرودههایش از او وام گرفته است. مودب درباره دلبستگی اقبال به ایران اینطور میگوید: اقبال ایران را لحظه نجات شرق میداند و حتی در مورد تهران اشعاری دارد و میگوید اگر روزی تهران جایگاه اصیل خودش را پیدا کند سعادت به دنیا رو خواهد کرد.
مودب ادامه میدهد: این نگاه اقبال به ایران و تهران ناشی از تفکر اوست؛ او در حوزه فلسفه و اندیشه فردی جدی است و آثار غرب و شرق را خوانده و اگر چیزی میگوید مبتنی بر احساس نیست و برای ایران و ایرانی جایگاه خاصی قائل است و اتفاقا از این منظر، اقبال است که به کشورهای منطقه آگاهی میدهد که باید متوجه ایران بود و برای خود ایرانیها هم اقبال به منزله آگاهیبخش و هشداردهندهای است که آنها را به اصل خودشان متوجه میکند.
صبا کریمی / روزنامه جام جم