ماجرای هولناک این جنایت از شهریورماه ۱۳۸۹ و با مراجعه پسر جوانی به پلیس آگاهی تهران فاش شد.
این پسر در جریان شکایت خود به مأموران گفت: «پدرم سوءظن شدیدی به مادرم داشت و سر این موضوع همیشه با هم اختلاف داشتند. آخرینبار هم بهدلیل همین سوءظن دستوپای مادرم را با زنجیر بست و چنگکی را در شکم او فرو کرد. روز بعد هم برای من و خواهرم بلیت گرفت و ما را به مسافرت فرستاد. وقتی از مسافرت برگشتیم مدعی شد مادرمان از خانه فرار کرده و خبری از او ندارد. بههمین دلیل به موضوع مشکوک هستیم و احتمال میدهیم پدرمان بلایی سر مادرمان آورده باشد.» پساز این شکایت مأموران راهی خانه هاشم شده و او را بازداشت کردند. این مرد در تحقیقات منکر قتل همسرش شد و ادعای فرار او از خانه را مطرح کرد اما در بازرسی از خانه چند سیدی پیدا شد که در آن ۱۰۰ ساعت فیلم شکنجه همسرش ضبط شده بود.
با کشف این سیدی، شکی برای پلیس باقی نماند که لیلا توسط همسرش به قتل رسیدهاست. با افشای اینموضوع، هاشم دوباره بازجویی شد و اینبار به قتل همسرش لیلا اعتراف کرد.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم بهمنماه ۱۳۹۴ پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه اولیایدم مقتول که فرزندان و مادرزن متهم بودند برای او تقاضای متفاوتی را مطرح کردند.
مادر مقتول برای دامادش حکم قصاص خواست اما دختر و پسرش تقاضای مصالحه کردند. آنها اعلام کردند اگر پدرشان خانهای که دارد را بهعنوان دیه به نام آنها کند از شکایت خود صرفنظر کرده و رضایت میدهند.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و با انکار قتل با چنگک گفت: «فهمیده بودم لیلا با یکی از مردهای فامیل ارتباط دارد. برای همین اجازه نمیدادم از خانه خارج شود. البته چند باری از دستم فرار کرد به همین دلیل دستبند و پابندی درست کردم و وقتی از خانه بیرون میرفتم او را به لوله گاز میبستم. چنگک جنبه تهدیدی داشت و با آن فقط او را تهدید میکردم. روز حادثه وقتی به خانه رسیدم، دیدم سیدی فیلمی که از ارتباط زنم بهدست آورده بودم گم شدهاست. او گفت خانوادهاش سیدی را با خود بردهاند. عصبانی شدم و چند سیلی به او زدم. روی زمین افتاد و نمیدانم چطور شد که مرد.»
این اعترافات در حالی در جلسه دادگاه مطرح شد که هاشم پیش از این در جلسه بازجویی مدعی شده بود: «روز قتل خیلی عصبانی شدم چنگک را در بدن زنم فرو کردم و فریاد زدم با همین تو را از سقف آویزان میکنم. جلوی دهانش را گرفتم و گفتم خفهات میکنم میخواستم او را بترسانم. به بچههایم نیز گفتم اگر همکاری نکنید با شما هم همین کار را میکنم. زنم که بیهوش شد رفتم دوش گرفتم اما وقتی برگشتم دیدم مرده است.»
متهم درباره انتقال جسد همسرش نیز گفت: «بعد از اینکه فهمیدم لیلا مرده است با برادرم تماس گرفتم و ماجرا را تعریف کردم او گفت جسد را ببر در جاده چالوس مخفی کن. اول میخواستم خاکش کنم اما نتوانستم برای همین در جنگلهای عباسآباد رهایش کردم.»
این در حالی است که پلیس در محل رها کردن جسد مقتول چند تکه استخوان پیدا کرده بود که با آزمایش دیانای مشخص شد متعلق به مقتول است.
متهم همچنین درباره درخواست فرزندانش برای دریافت دیه هم گفت: «مگر بچه از پدرش دیه میخواهد؟ دیه برای آنها مادر میشود؟ من خانه و ماشینم را میفروشم و به آنها میدهم اما این پول را دیه حساب نکنند.» پس از کشوقوس فراوان بین شعبه دادگاه و دیوانعالی کشور و پس از سه بار رسیدگی و در حالی که ادعای خیانت مقتول هیچوقت ثابت نشد، هاشم به قصاص محکوم شد اما با گذشت چهار سال از صدور آخرین حکم و تایید آن در دیوانعالی کشور، اولیایدم برای بخشش یا اجرای حکم هیچ اقدامی انجام ندادهاند.
بههمین دلیل قاتل در نامهای به دادگاه خواستار تعیین وضعیت خودش شد که پس از رسیدگی به این درخواست و با توجه به گذشت سالها از صدور حکم قطعی و پیگیری نکردن موضوع از سمت اولیایدم، قضات رای دادند متهم میتواند تا زمان تعیین تکلیف از سوی اولیایدم با قرار وثیقه میلیاردی آزاد شود.
محمد غمخوار - دبیر حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد