به طور خلاصه باید بگویییم رویکرد شناختی بهواسطه پل زدن با علوم مختلف توانسته است یک اثر را با تکیه بر متن، نویسنده و مخاطب آن بررسی کند و دروازهای را برای نگاه کردن به متون ادبی بگشاید چراکه براساس این رویکرد، نقد ساختار خود را از ساختار وجودی انسان، درک چیزها در جهان و نیز چگونگی تجربه جهان بهواسطه بدن، مغز، سلولها و رشتههای عصبی میگیرد. در این رویکرد میان متن، خواننده و نویسنده بهواسطه بررسی مغز و نظریههای خوانش پلی زده میشود، به گونهای که خواندن به عنوان عملکردی شناختی در نظر گرفته میشود که مغز و ادبیات را به هم مرتبط میکند.
خوانش و تفسیر متون ادبی به درک بهتر متن منجر میشوند و انسان از خلال تفسیر امکان مواجهه با پیچیدگیهای زندگی را درون متن پیدا میکند. این تفسیر به خودآگاهی و وسعت دید مخاطب میانجامد؛ درنتیجه، پیوند لاینفک ادبیات و انسان را نمایان میکند. درواقع، تفسیر ادبیات یک کنش اجتماعی قلمداد میشود که باعث میشود دانش، تمرکز، تجربه و شناخت مخاطب گسترش پیدا کند. درنتیجه، نقد ادبی را میتوان قلمرویی از دانش معرفی کرد که بهواسطهی آن معیارهایی در اثر ادبی مورد سنجش قرار میگیرند که با سرشت انسان در ارتباط هستند.
اهمیت طرح واره ها در رویکرد شناختی
این رویکرد در دنیا شناخته شده است اما در ایران پژوهشگری که چندسال است با استفاده از این رویکرد، سعی در تحلیل و بررسی متون ادبی دارد، لیلا صادقی است که خود هم شاعر و داستان نویس است و هم زبان شناسی شناخته شده است.
او در گفت و گو با جام جم، درباره این رویکرد و کتاب سه جلدی تازه منتشر شده اش، توضیحاتی داد. صادقی نخست تعریف ساده تری از این رویکرد داد و گفت:ررویکرد شناختی، رویکردی تجربه گراست و این گونه به دنیا نگاه میکند که انسان، به خاطر شکل فیزیکی بدنش و نوع تعاملی که با جهان پیرامون خود دارد، جهان را یک جور خاص میفهمد و دریافتهایی که دارد بخاطر شکل بدن و ویژگیهای محیط و دنیای اطراف، جور خاصی دریافت میشود و این دریافت، شناخت و ادراک انسان را میسازد و یک سری الگوهای ذهنی برای انسان به وجود میآورد که اسم این الگوهای ذهنی طرح وارهها هستند.
صادقی در بیان اهمیت طرح وارهها، میگوید: این طرح وارهها باعث میشوند انسان بتواند دنیای اطراف خود را مفهومیسازی کند و در واقع ریشه تفکر و زبان همین مفهومیسازی طرح وارهها هستند. هدف رویکرد شناختی این است که بفهمد از طریق زبان چه طرح وارههایی وجود دارد و انسان به واسطه چه الگوهای طرح واره ای دنیای اطراف خود را میشناسد.
اما این رویکرد چگونه به ادبیات و نقد ادبی ربط پیدا می کند. صادقی دراین باره می گوید: هدفی که از کابرد رویکرد شناختی در ادبیات وجود دارد این است که خیلی از نظریههای مختلف موجود، زاییده ذهن انسان است اما در رویکرد شناختی سعی شده نظریه ادبی ومعیارهای آن و امکان بررسی متون ادبی ، با توجه به ویژگیهای بدن انسان و محیط اطرافش و ابزارهایی که باعث میشود فهم و دریافت انسان ساخته شود؛ فراهم بیاید.
چرا بومی کردن یک رویکرد اهمیت دارد؟
این نویسنده و منتقد ادبی درخصوص ویژگی های کتاب سه جلدی که به تازگی منتشر کرده است، ادامه می دهد: در این سه جلد من تلاش کردهام این ابزارها را معرفی کنم و یک سری نمونههای بومی ادبیات ایران اعم از شعر و داستان را بررسی کنم و نشان دهم که با ابزارهای شناختی میتونیم سراغ تحلیل متون ادبی برویم و متن را واکاوی کنیم. قبلاً دو سه کتاب در حوزه شناختی ترجمه کرده بودم ولی اگر مثالهای کتاب بومی باشد و مباحث با شرایط بومی خودمان تحلیل شود، به مخاطب کشور خودمان بیشتیر میتواند کمک کند. مقالات آن کتابهای ترجمه شده،بومی خودمان نبود و درک مستقیم برای مخاطبان به سختی ایجاد میشد. من دراین کتاب، هم از ادبیات کلاسیک مثل خیام و عطار و هم از ادبیات نو از شعر براهنی، رؤیایی، بیژن الهی، فرازانه قوامی، بهاره رضایی و خیلی شاعران دیگر و در زمینه داستان از صادق چوبک، صداق هدایت، بیژن نجدی، احمد حسن زاده، شیوا مقانلو و خیلیهای دیگر مثال آورده ام و متون آنها را به عنوان نمونه آورده و مثال زده ام.
وی درباره اهمیت این کار چنین توضیح می دهد: از آنجایی که نظریه شناختی بر این باور است که یک سری همگانیها یا اشتراکات چه در زبان و چه در تفکر، بین همه انسانهای دنیا وجود دارد و دلیل آن، بدن آنهاست پس این ابزارها میتوانند ابزارهای مشترکی باشند که میتوانند در نقد ادبی همه متون به کار روند اما به خاطر تفاوتهایی که در محیط فرهنگی وجود دارد، برخی تفاوتها نیز به وجود میآید که این تفاوت ها بخاطر فرهنگ ویژه هستند و در یک فرهنگ یک شکل، و در فرهنگ دیگر به گونه ای دیگر هستند. به همین خاطر بررسی ادبیات بومی خودمان در معرفی این رویکرد خیلی اهمیت داشت. بخصوص اینکه این رویکرد را نخستین بار خود من در سال 1387در مقاله ای که در مجله نقد ادبی منتشر شد، معرفی کردم و بعد از آن هم به مرور بیشتر روی این رویکرد کار کردم و آن را به صورت مقالههای مختلف منتشر کردم تا اینکه امروز با یک کتاب سه جلدی میتوانم بگویم تا جایی که در توانم بوده است سعی کرده ام جنبههای مختلف این رویکرد را معرفی کنم گرچه اقیانوسی است که من توانسته ام یک قطره آن را بیان و منتشر کنم و جای کار زیادی در این باره هنوز هست.
آرش شفاعی/ روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد