به گزارش جام جم، اجراهایی که حتی میتوان بهعنوان پدیده ذکر کرد، پدیدههایی از اقصی نقاط ایران. این دوره از برنامه عصرجدید ویژگیهای متمایزی نسبت به فصلهای قبلی دارد و نهتنها اجراها برای مخاطبان هیجانانگیز است بلکه مخاطبان شاهد رنگآمیزی قومیتی در این کار هستند. علاوهبر این موارد، فضای بینالمللی هم در برنامه حاکم است و اجرای افغانستانیها مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
همچنین یکی از اجراهای گروهی مربوط به خواننده دو رگه ایرانی و کرهای بود. همه این موارد نشان میدهد که برنامه عصرجدید توانسته جای خودش را در میان مردم باز کند و شرکتکنندگان برای حضور در این برنامه تلاش کنند. یکی دیگر از اتفاقات این فصل، تغییر داوران بود و به غیر از امین حیایی که از فصلهای قبل در داوری حضور داشت، ژاله صامتی، کارن همایونفر و مجید اسماعیلی جایگزین رویا نونهالی، آریا عظیمینژاد و بشیر حسینی شدند. همچنین بخشهای داوری هم با چالشهایی روبهرو بود، حتی صحبتهای داوران در برنامه عصرجدید بارها در شبکههای اجتماعی داغ شد. بنابراین ما فارغ از اینکه کدام یک از گروهها به مراحل بعدی صعود کردهاند یا نه، به برخی پدیدههای این فصل از برنامه عصرجدید پرداخته و با کارشناسان صحبت کردهایم و نظرات آنها را درباره این فصل از برنامه جویا شدیم.
دختر بچههایی با رویای پرواز
ستیلا و آنیسا دو دختر بچه از استان فارس و شهر زیبای شیراز بودند که چهارمین اجرای قسمت هشتم از مرحله مقدماتی فصل سوم عصرجدید را انجام دادند. اجرای نرم و لطیف آنها روی حلقهای که از سقف آویزان بود، نشان میداد که از قبل تمرین بسیاری کردهبودند تا با آمادگی جسمانی فراوان در این مسابقه شرکت کنند. همین موضوع باعث شد تا آنها با اعتماد بهنفس کافی سر صحنه حاضر شوند. بعد از اجرای خوبشان، چهار چراغ سفید را از آن خود کردند و در حالی که داوران از اجرای آنها به وجد آمدهبودند به تعریف و تمجید از اجرای آنیسا و ستیلا پرداختند و در نهایت زنگ طلایی برایشان نواخته شد اما این زنگ با چالشهایی همراه بود. ژاله صامتی و امین حیایی که زنگهای طلاییشان را برای دیگر اجراها زدهبودند، ابراز حسرت کردند که چرا نمیتوانند برای آنها زنگ طلایی بزنند و از دو داور دیگر مجید اسماعیلی و کارن همایونفر خواستند برای اجرای آنیسا و ستیلا زنگ طلایی را بزنند. حتی امین حیایی به شوخی خطاب به همایونفر تاکید کرد؛ نشان بده که پشت ستاره حلبی، قلبی از طلا داری! بعد از کلکل با هم، همایونفر عنوان کرد اگر من به این دختران گل که در کارشان زیبایی، مهارت، شجاعت و ظرافت داشتند زنگ طلایی ندهم، نامرد هستم و همان زمان زنگ طلایی را نواخت.
خواهر و برادری با قدرت بتونی
یکی از پدیدههای عجیب و غریب در این دوره از مسابقات حضور خواهر و برادری (فائزه و پوریا سرلک) بودند که با بازوها و دندانهایی بتنی و توانی فراتر از تصور معمول اجرای بسیار عجیب و غریبی داشتند. گروه آنها با نام ابر انسانها روی صحنه اجرا کرد. در بخش نخست فائزه با سر، کلی چوب را شکست و بعد همراه با برادرش و فقط بهواسطه گرفتن طناب با دندانهایشان جسم سنگین فلزی را بالا کشیدند. همچنین در بخشی دیگر، فائزه دو بند به بازوان خود از دوطرف وصل کرد و دو طرف دیگر به موتورهای در حال حرکت وصل شدهبود و فائزه مانع حرکت آنها شد. همچنین پوریا که به صورت معلق آویزان بود با دندانهایش وزنه بسیار سنگینی را از زمین بلند کرد. در نهایت ژاله صامتی و مجید اسماعیلی به آنها رای مثبت دادند اما حیایی و همایونفر رایهای منفی خودشان را به این خواهر و برادر اعلام کردند. در انتها کار به تماشاچیان سپرده شد و آنها هم رای سفید دادند.
غافلگیری آتشین
گروه نقاشان آتش، یکی از پدیدههای این سری از مسابقه بود که حضورشان در برنامه سروصدای زیادی به پا کرد. این گروه که با توجه به نام و همچنین ابتدای اجرایشان این حس را در تماشاگران ایجاد کردند که قصد دارند نقاشی با آتش بکشند، یکباره این تصور را بر هم زدند. نسرین تیموری، سرگروه نقاشان آتش به صورت نمایشی خود را به آتش کشید و داوران و حضار که از نمایشی بودن این عمل خبر نداشتند، دچار اضطراب شدند و تلاش داشتند به او کمک کنند. در نهایت احسان علیخانی روی صحنه آمد و توضیح داد این خانم بدلکار است و این کار جزوی از اجرای او بودهاست. کارنهمایونفر به این اجرا رای منفی داد و معتقد بود طراحی خوبی نداشتهاست اما این گروه با دو رأی مثبت از سوی امین حیایی و مجید اسماعیلی و همچنین تعداد بیشتر نظر مثبت تماشاگران به فینال قست دهم رسیدند اما در نهایت از راهیابی به مرحله نیمهنهایی بازماند.
شوخی با قدوقواره
یکی از شرکتکنندگان این سری از برنامه عصرجدید که تاکنون توجهات زیادی را به خود جلب کرده، علی برازجانی، استندآپ کمدینی از شیراز است. این شرکتکننده کوتاه قامت نظر مثبت تمام داوران این دوره از رقابت را بهدست آورد و توانست با چهار رای مثبت به فینال آن قسمت از برنامه برود و در نهایت با نظر داوران راهی مرحله نیمهنهایی شود. برازجانی، مشکلات کوتاه قامتان را دستمایه استندآپ خود قرار داد و با بیانی شیرین از دشواریهای حضور این افراد در جامعه گفت. اجرای او کارنهمایونفر را که ظاهرا از داوران سختگیر این فصل از برنامه در حوزه استندآپ کمدی است هم به خنده درآورد و سبب شد از اجرای او تعریف کند. بخشهایی از حضور او در عصرجدید در شبکههای اجتماعی هم منتشر شد و اظهارنظرهای مختلفی دربارهاش شکل گرفت.
یک عاشیق ۱۱ساله
آخرین اجرای قسمت نهم برنامه را رضا جهانی به عهده داشت؛ پسری از اهر آذربایجان شرقی که با وجود نابینایی مادرزاد، ساز مینواخت و میخواند. این پسر ۱۱ساله که قوپوز مینواخت توانست رأی مثبت مجید اسماعیلی و امین حیایی را بهدست آورد اما با ضربدرهای قرمز کارن همایونفر و ژالهصامتی روبهرو شد. به همین دلیل حضورش در فینال قسمت نهم به رأی تماشگران حاضر در سالن وگذار شد و آنها هم با رأی سفید، خواهان رفتن این شرکتکننده به فینال شدند. جهانی نتوانست به مرحله نیمهنهایی صعود کند اما توانایی او در نوازندگی با وجود نابینایی و سن کم باعث شد مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و هنرش ستایش شود.
کشور دوست و همسایه
در این سالها که عصرجدید روی آنتن رفتهاست، شرکتکنندگان افغانستانی هم در برنامه حاضر شدهاند. در این فصل اما حضور شرکتکنندگان افغانتبار پررنگتر از همیشه بود و این افراد در رشتههای مختلف حضور داشتند. از جمله آنها علیرضا محمدی، استندآپ کمدین بود که از تبار قوم هزاره افغانستان اما ساکن شورآباد تهران است.
او در اجرای خود بیشتر مسائل افغانستانیها و دشواریهایی را که آنان در کشور خود و همچنین به عنوان مهاجر در دیگر کشورها با آن روبهرو هستند دستمایه قرار داد. اجرایی که با دو رأی مثبت و دو رأی منفی همراه بود و البته با اظهارنظر انتقادی کارن همایونفر در شبکههای اجتماعی هم محل بحث قرار گرفت و همچنین با واکنش برخی چهرهها نیز همراه بود. علی، عتیق و خلیل نیز از دیگر شرکتکنندگان افغانستانی این دوره از رقابت بودند. آنها که یک گروه موسیقی را تشکیل میدادند با حضور در صحنه این برنامه به اجرای یک قطعه محلی پرداختند و با رأی مثبت داوران به جز کارن هماینفر مواجه شدند. البته همایونفر به آنان قول همکاری و ضبط چند قطعه در استودیو با هزینه خودش را داد. حضور مؤثر این افراد در فصل سوم عصرجدید نشان از یافتن برد بیشتر این برنامه در میان اقوام و حتی ملیتهای نزدیک ایران دارد.
زنگ طلایی ژیمناستها
یکی از گروههایی که تاکنون جزو پدیدههای فصل سوم عصرجدید بود، گروه پدیدههای ژیمناستیک است. کودکانی از بهارستان تهران و همچنین از مشهد که با وجود سن کم قدرت بدن فوقالعادهای داشتند و توانستند چهار رأی مثبت بگیرند. البته رأی دادن به آنها با شوخی داوران همراه بود. آنان برای اینکه در اجرای گروه نقاشان آتش غافلگیر شدند و یک جورهایی رودست خوردهبودند در این اجرا امین حیایی، کارن همایونفر و ژاله صامتی ابتدا برای شوخی رأی قرمز دادند که با بهت تماشاچیان و شرکتکنندگان مواجه شد، البته این رأیها خیلی زود به سفید تبدیل شد. در پایان هم مجید اسماعیلی با زدن زنگ طلایی صعود مستقیم این گروه را قطعی کرد. اجرای بینقص، شوخیهایی که با رأی دادن به این گروه انجام شد و همچنین زنگ طلایی باعث شد پدیدههای ژیمناستیک از اجراهای پربازدید و مورد توجه مخاطبان باشد.
پسر چوپان
بابک جوکار، اهل روستای کوشک باقری کوهمره جروق استان فارس از دیگر شرکتکنندگان راهیافته به صحنه عصرجدید بود که قطعهای لری را با آواز خواند. او بیان کرد در خانهشان تلویزیون ندارد؛ داوران را هم نمیشناسد و با ثبتنام یکی از آشنایان به این مسابقه آمدهاست. اجرای او و حرفهای متفاوتش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و البته اظهارنظر ژاله صامتی درباره اجرای جوکار و گوشزد کردن نکاتی برای بهبود کارش در فضای مجازی بازخوردهای متفاوتی را رقم زد. برخی حرفهای صامتی را حرفهای خواندند و عدهای هم آن را توهینآمیز نسبت به داشتن لهجه تلقی کردهبودند. این حرف و حدیثها پایان گرفت و توضیحاتی درباره دلایل حرفهای این نظر ارائه شد.
فضای کار برای منتخبان «عصرجدید» فراهم شود
کیوان کثیریان که از منتقدان سینما و تلویزیون است در گفت و گو با ما درباره فضای برنامه عصر جدید ، استعدادیابی و معیارهایی داوری نکاتی را بیان کرد.
کثیریان با اشاره به نبود فضای کار و فعالیت برای استعدادهایی که در برنامه عصرجدید حضور دارند، این برنامه را حلقهای از یک زنجیره بزرگ در استعدادیابی دانست. او ضمن اشاره به این موضوع که عصرجدید یک حلقه از زنجیره در استعدادیابی است، گفت: مسابقه استعدادیابی مانند عصرجدید حلقهای از یک زنجیره بزرگ است.وی ادامه میدهد: برنامهای در رسانه با مخاطب میلیونی، استعدادها را به مخاطبان معرفی میکند و مخاطب تعیین میکند از چه برنامه یا استعدادی خوشش میآید که چه استعدادی دیده شود و در بازار سرگرمی جذب شود، چون این برنامهها کاملا مخاطب محورهستند. بر اساس استقبال مردم از برنامه یا فردی که در این برنامه استعدادیابی حضور دارد، این فرد یا گروه جذب بازار سرگرمی میشود؛ چه این شخص در برنامه استعدادیابی اول شود یا اصلا از مرحله انتخابی هم صعود نکند.
کثیریان ضمن اشاره به آیندهنگری برای استعدادهایی که در این نوع برنامه بروز و ظهور میکنند، گفت: باید فضای کار برای منتخبان در این برنامهها فراهم شود.حضور در این برنامهها و نفوذ رسانهای مانند رسانه ملی باعث مشهورشدن این فرد خواهدشد اما بازار کار بعد از حضور در این برنامه یا حتی اول شدن وجود ندارد. ما نمیتوانیم یک فرد را به عنوان استعداد به مخاطب معرفی کنیم و بعد به او بگوییم دوباره به کار قبلی خود بازگردد. مثلا افرادی که تردستی میکنند بعد از حضور در عصرجدید در کجا میتوانند برنامه خود را اجرا کنند و از استعداد خود در آمدزایی داشتهباشند؟
وی افزود: در برنامه عصرجدید محدودیتهایی برای بانوان و نوازندگان وجود دارد و باید فکری به حال این استعدادها هم کرد. این برنامه باید به همه استعدادها که در گوشه گوشه ایران حضور دارند، اجازه حضور روی سن را بدهد و بتواند از این استعدادها حمایت کند یا آنها را به بازار کار مربوط به استعدادشان معرفی کند.کثیریان در پایان با اشاره به مشخص شدن معیار و اهداف برنامه عصرجدید بیان کرد: باید معیارها برای انتخاب افراد در این برنامه مشخص شود. داوران این دوره از عصرجدید معیارهای این برنامه را کمتر میدانند و تغییر داورها باعث ضعیف شدن عصرجدید شدهاست. عملا داورها به غیر از امین حیایی اشرافی روی برنامه استعدادیابی ندارند و هدف برنامه استعدادیابی را درک نکردهاند. اگر هدف کشف استعداد است، دیگر نباید برای کسی که روی سن برنامه اجرا کردهاست تعیین تکلیف کرد. باید برنامه هدف خود را بداند و وظیفه خود را به عنوان یک برنامه کشف استعداد انجام دهد.
عصرجدید، نگاه ملی دارد
شهرام گیل آبادی نویسنده، کارگردان، مدرس و برنامه ساز رادیو و تلویزیون همچنین حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون درباره اظهارنظرهای داوران ، سرنوشت استعدادهای این برنامه مواردی را در گفت و گو با ما بیان کردند.
شهرام گیلآبادی درباره ویژگیهای سری جدید برنامه عصرجدید که در ایام نوروز روی آنتن رفت، گفت: عصرجدید در سطح یک برنامه بینالمللی است و احسان علیخانی به نظر من به یک مرجع جدی برنامه سازی در تلویزیون ایران تبدیل شده و با اختلاف با سایر برنامه سازهای تلویزیون فاصله دارد.
وی ادامه داد: این برنامه اساسا نمیتواند ملاک ارزیابی کل تلویزیون قرار بگیرد چون در تلویزیون ما کاملا استثناست و دلیلش هم اطمینان حداقلی است که به یک برنامهساز شدهاست. ما در رادیو و تلویزیون برنامهسازهای فراوانی داریم که اگر اطمینان حداقلی نسبت به آنها صورت بگیرد،بدون شک میتوانیم نتیجههای خوبی داشتهباشیم و به سمت برنامههای مردمگرا حرکت کنیم.
گیلآبادی همچنین افزود: قبل از اینکه بخواهم درباره فرم و ساختار این برنامه صحبت کنم و نوع گرایشی که در فضای جامعه بهوجود میآورد، باید درباره مدل ارتباطیاش حرف بزنیم. مدل ارتباطی مردمگرایی که هم به سمت آموزشدهندگی حرکت میکند و هم به سمت هوشمندی در ارتباط و هم به سمت سرگرمکنندگی؛ یعنی ویژگیهای متعددی دارد. به نوعی این برنامه عامگرای اجتماعی که به سمت شناسایی و معرفی استعدادها میرود، ایدههای مردمگرایی را هم درون خودش دارد و همچنین ایدههای نگاه ملی را هم درون خودش دارد. درواقع یک پراکندگی در نگاهملی و همگرایی در نگاهملی را درون خودش پرورش میدهد.
این برنامهساز قدیمی رادیو درباره ویژگیهای دیگر این برنامه توضیح داد: همانطور که گفتم احسان علیخانی به یک مرجع برنامهسازی تبدیلشده و در تاریخ رسانه حتما این مرجعیت به ثبت میرسد. حال چرا این اتفاق افتاده به این دلیل است که رسانه وارد ساختاری شده که خرق عادت است نسبت به فضایی که تا الان وجود داشته و این سنتشکنی که در رسانه در حال بهوجود آمدن است، این برنامه را قابل رقابت کرده با رسانههای دیگری که همزمان خوراکهای متعدد ارتباطی رسانهای در دنیا ازجمله رسانههای فارسیزبان به مخاطبان خود میدهند.
وی درباره نقاط ضعف و قوت این برنامه هم گفت: هستی این برنامه توانست برای رادیو و تلویزیون ما نجاتبخش باشد. به نظر من یکی از مشکلات جدی در این زمینه مشکلات نظارتی است که برخی اوقات از صورت تدوینی خارجشده و صورت سانسوری به خود میگیرد و قطعهایی که دارد مشخص است نظارتی است؛ بنابراین اگر دست این برنامه بیشتر باز بود به نظر من موفقیتش دو چندان میشد؛ البته که داورها هم افراد متخصصی هستند که با توجه به اینکه فضایمجازی در کشور ما با سوءتفاهم و حبوبغضهای بیدلیل آغشته است، گاهی اوقات قضاوتهای نادرست و نصفهنیمهای را در موقعیتهای مختلف میبینیم و به نظرم داوریهای عصرجدید هم از این حبوبغضها بینصیب نماند. از این رو به عقیده من، داوریها بد نیست، ضمن اینکه بعضی آدمها نسبت به قبل پختهتر شدهاند اما میشود برای داوریها ملاکهایی تعریف کرد تا سلیقهای نشود. با این حال فکر میکنم عصرجدید با توجه به پیشینه برنامهسازی من یک پدیده برنامهسازی است.
وی در پایان هم عنوان کرد: تلویزیون ما هم به نوعی خطرکرده ولی این خطر به نوعی کامل نیست و از دید خودش خطرکردن است. در صورتی که میتواند به پایایی و پویایی بیشتر در برنامهسازی تلویزیون تبدیل شود.
تنوع اجرا و تنوع قومیتی، ویژگی سریجدید است
حسین سلطانمحمدی درباره عصرجدید نظرات متفاوتی دارد و دراینباره عنوان کرد: به نظر من تغییر داورها کمی شتابزده بود. یعنی میشد که یکییکی آنها را جابهجا کرد تا داورهای جدید صرفا با دیدن قسمتهای قبلی درگیر داوری این برنامه نشوند؛ البته نکاتی که در صحبتهای آقای اسماعیلی و خانم صامتی وجود دارد نظرات بنیادی و قابلقبولی است که متاسفانه در فضایمجازی به اغتشاش کشیده شد.
وی ادامه داد: آقای اسماعیلی با توجه به نظراتی که درباره اجراها میدهد به نوعی نقش سیدبشیر حسینی را در سری قبل دارد؛ البته روی دیدگاههای او کمتر اظهارنظر شده اما روی دیدگاههای سایر داورها بهخصوص بعضی دیدگاههای خانم صامتی در فضایمجازی اظهارنظرهای بسیاری شدهاست.
سلطان محمدی با ذکر مثالی توضیح داد: بعضی اظهارنظرهای خانم صامتی به نظرم درست بود گرچه مورد هجمه در فضایمجازی قرار گرفت. مثلا درباره چوپانی که خانم صامتی به او گفت زندگی در شهر متفاوت است و وادارت میکند لهجهات را فراموش کنی و بهگونهای دیگر رفتار کنی و لباس بپوشی و در کل بدون مقدمه نباید وارد شهر شد. این صحبتها واکنشهای عجیبی در فضایمجازی داشت. در صورتی که نظرات خانم صامتی درست بود. من فیلم بعد از اجرای برنامه این چوپان را دیدم که چطور پوشش و ظاهرش تغییر کرد. آن هم فقط با حضور یکباره در شهر و این برنامه چقدر تغییرات و تاثیرات بسیاری روی او گذاشته و مدل مو و لباسش عوض شد و حتی عینک آفتابی زد. اتفاقا من یادداشتی در این زمینه نوشته و نظرات خانم صامتی را تایید کردم اما متاسفانه در فضایمجازی مغلطه کرده و گفتند که خانم صامتی به آن شخص توهین کردهاست.
این منتقد همچنین عنوان کرد: درباره اجراها باید بگویم جدیتر و هیجان انگیزتر شده به خصوص یکی دو شب قبل و ماجرای بدلکار خانمی که خودش را به آتش کشید، من را به یاد یکی از اجراهای سری قبل انداخت که لکنت داشت و اجرای نمایشی کرد و یواش یواش خوب و روان صحبت کرد که داورها گفتند ما را فریب دادی. به هر حال هنر آن شخص بود، درست مثل همین خانم بدلکار. اگر از ابتدا میگفت بدلکار است که همه منتظر یک اتفاق خاص بودند و تا این حد غافلگیر نمیشدند. بنابراین فکر میکنم این خانم هم هنرنمایی کرد. گرچه برخی داورها خوششان نیامد. اتفاقا من در نسخه خارجی این برنامه که تماشا میکردم چنین اتفاق مشابهی را دیدم که داورها غافلگیر شدند. به هر حال در چنین برنامههایی طبیعی است.
سلطانمحمدی همچنین گفت: به نظرم تنوع اجراها در سری جدید این برنامه، مهمترین ویژگی آن بود. همچنین تنوع قومیتی در سری جدید بیشتر از گذشتهاست و آن هم جزو ویژگیهای مثبت برنامه محسوب میشود. اینکه از افغانستان هم در این برنامه اجرا داشتند، اتفاق خوبی است. از این جهت من فکر میکنم عصرجدید توانسته اتفاقات خوبی را رقم بزند.
نوشین مجلسی، فاطمه عودباشی، زینب علیپور طهرانی و احمدرضا معراجی/رسانه روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: