با وجود سالها فعالیت در عرصه بازیگری، مخاطبان تلویزیون همچنان شما را با نقشتان در سریال او یک فرشته بود به یاد میآورند و بهنظر میرسد تبدیل به جدیترین نقشآفرینیتان تا امروز شده است؟
قبل از بازی در سریال او یک فرشته بود، چون کار کودک کرده بودم، بچهها دوستم داشتند و زیاد در اطرافم در رفت و آمد بودند اما پس از پخش سریال دیگر از من میترسند(میخندد).
همین موضوع بیانگر اهمیت نقش شیطان در سریال و البته بازی تاثیرگذار و بهیادماندنی شما در قالب این شخصیت است اما در سالهایی که از ساخت و پخش سریال میگذرد بارها از بازی در نقش شیطان اظهار پشیمانی کردهاید، چرا؟
شیطان در سریال او یک فرشته بود یک نقش کاملا منفی و سیاه بود. هیچ خصلت و نکته مثبتی در این شخصیت نمیشد سراغ گرفت. البته خود نقش ذاتا جذاب بهنظر میرسید و هر بازیگری را برای ایفایش وسوسه میکرد اما همین نقشهای مطلقا سیاه ممکن است بازیگر را در خود گرفتار کند و فرصتهای دیگر را از او بگیرد. متاسفانه این اتفاق پس از پخش سریال برای من افتاد و با موجی از پیشنهادها برای نقشهای مشابه مواجه شدم. همه پیشنهادها به نقشهای منفی ختم میشد. این درحالی بود که من قبل از او یک فرشته بود، نقشهای خاکستری و حتی مثبت زیادی را در فیلمها و سریالها بازی کرده بودم. اما فقط برای نقشهای منفی و سیاه تماس میگرفتند که طبیعتا نمیپذیرفتم، در نتیجه حضورم در عرصه بازیگری بهنسبت گذشته خیلی کمرنگ شد.
اما نقشهای منفی هم میتوانند برای یک بازیگر اعتبار بههمراه بیاورند. در تاریخ سینما هم بازیگرانی را داریم که بهواسطه نقشهای منفی جاودانه شدهاند.
من هم با نقشهای منفی مشکلی ندارم. اتفاقا بازی در نقش منفی در قیاس با نقش مثبت کار سختتری هم است و برای بازیگر چالشهای بیشتری دارد. بازیگر برای درآوردن نقش منفی خیلی بیشتر باید تلاش کند و از خودش مایه بگذارد. مشکل من با کلیشه شدن در قالب نقشهای منفی است. اینکه توقع داشته باشند فقط نقش منفی بازی کنی و همه پیشنهادها در این راستا باشد برای بازیگر خوشایند نیست وگرنه نقش منفی نه تنها برای خود بازیگر جذاب است که میتواند باعث دیده شدن تواناییهای او هم بشود.
روزی که علیرضا افخمی پیشنهاد بازی در نقش شیطان یا همان آقای سرابی را در سریال او یک فرشته بود به شما داد برای پذیرش نقش تردید نداشتید؟
اتفاقا خیلی مردد بودم، حتی ابتدا پیشنهاد را رد کردم اما بعد با خودم فکر کردم که این هم نقشی است مثل همه نقشها. اتفاقا میشود چنین نقشی را به چشم یک فرصت دید. فکر میکنم بهخوبی هم توانستم نقش را بازی کنم. همین که هنوز بچهها از من میترسند، نشان میدهد در ایفای نقش موفق بودهام. گلایه من به این دلیل است که همهچیز زیر سایه این نقش قرار گرفت و حتی سابقهام نادیده گرفته شد. من قبل از سریال او یک فرشته بود نقش کمدی هم بازی کرده بودم.
به نظرتان سهم و تلاش خود بازیگر در بیرون آمدن از زیر سایه یک نقش چقدر میتواند باشد؟ به عبارت دیگر، خود او تا چه میزان میتواند در شکستن کلیشهها و پدید آوردن فرصتهای جدید تاثیر بگذارد؟
نقش خود بازیگر غیرقابلانکار است اما به شرطی که تهیهکننده و کارگردانی هم پیدا بشود که ریسک کند و یک نقش تازه و متفاوت را به او پیشنهاد بدهد. باید فرصتش پیش بیاید تا بازیگر نشان دهد که تواناییهای دیگری هم دارد و مثلا میتواند نقش مثبت یا خاکستری هم بازی کند اما زمانی که دیگران حاضر نیستند ریسک کنند و یک نقش متفاوت را پیشنهاد دهند دیگر کاری از دست بازیگر ساخته نیست و فقط باید منتظر فرصت بماند.
جالب آنکه شخصیت سرابی یا همان شیطان با وجود منفی بودن مطلق در عمل از برخی شخصیتهای مثبت بیشتر به چشم مخاطب آمد و تاثیرگذارتر بود؟ این موضوع، هم نشان از پردازش درست کاراکتر دارد و هم بازی خوب شما.
من برای ایفای این نقش هرچه میتوانستم و از دستم برمیآمد انجام دادم. همین که میبینم مردم سریال را اینقدر دوست دارند باعث خوشحالیام میشود. سریال او یک فرشته بود برای اولینبار یک شمایل قابل لمس از شیطان ارائه داد. قبل از این سریال، همه چیز در مورد شیطان در حد تصور و خیال بود. فکر میکنم علت اصلی ملموس بودن شیطان برای مخاطب هم به همین موضوع بازمیگشت. از طرف دیگر بسیاری از مردم هنگام تماشای سریال احساس میکردند امثال سرابی را در زندگی زیاد دیدهاند و در چنین موقعیتی قرار گرفتهاند اما خودشان متوجه نبودهاند.
سریال او یک فرشته بود همچنان یکی از آثار نمایشی محبوب و پرمخاطب مناسبتی تلویزیون است، بهخصوص در ژانر ماورائی. هنوز هم مردم این سریال را با وجود تکرارهای متمادی با علاقه و کنجکاوی دنبال میکنند. بهعنوان یکی از بازیگران این سریال، چه دلایلی را برای این جذابیت و گیرایی متصور هستید؟
سریال سوژه بکری داشت که قبلا به آن پرداخته نشده بود. این سوژه هنوز هم طراوت خودش را دارد. قصه هم به زیبایی نوشته شده بود. شخصیتپردازی مناسبی هم روی کاراکترها انجام شده بود که باعث میشد مخاطب با آنها همذاتپنداری کند. از سوی دیگر، بازیگران توانایی هم در سریال حضور داشتند و نقشآفرینیها خیلی خوب بود. البته نباید از کارگردانی مسلط آقای افخمی هم گذشت.
این روزها چه میکنید و مشغول چه کاری هستید؟
فعلا هیچ. آخرین کارم سریال «آتش سرد» آقای ابوفاضلی بود که تا اواخر بهمن سال گذشته درگیرش بودم. بعد از آن بیکار هستم. البته خودم دوست دارم همیشه کار کنم اما پیشنهاد خوب ندارم. این روزها همه بهدنبال بازیگران جوان هستند و دیگر کمتر به بچههای قدیمی کارکشته فرصت بازی میرسد. هر چند فکر میکنم مردم با بازیگران قدیمی بیشتر خاطرهدارند.
زهرا صلواتی - رسانه / روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد