سر آن داشتم یادداشتی با موضوع دیگری بنویسم اما نور شدید حضور شب قدر تمام عقل و هوش و اندیشیدنم را به سمت دیگری هدایت کرد، این شد که یادداشتم عنوان کنونیاش را یافت:
درک معنای لیلهالقدر، مثلا لیله القدر نهاد سینما و هنرهای دیگر مبتنی است بر معرفت بر خود این زمان شگفت به طور کلی. در مقدمه باید گفت:لیلهالقدر حقیقتی متعلق به هستی نوری و موجودی عرشی است.بدیهتا انسان مؤمن به ا... و اسلام (قرآن و خاندان رسولا... صلواتا... علیهم) و مردم اهل تقوا و ایمان، هریک در مرتبه خود فهمی از مراتب ادراک شب قدر دارند که از کلام مستقیم وحی و قرآن یا از کلام و تفسیر معصوم علیهمالسلام و راسخان در علم الهی برآمده و ما را به عالم غیب و به زمان سرمدی جاری در بطن زمان تاریخی، آثار آن، استفاده رهایشگرانه از آن و رشد در مسیر عبودیت بهوسیله آن هدایت میکند.
بدیهی است که پردهپوشان حقیقت هستی و بیبهرگان از عالم غیب، جاهلان، اهل کفر، شرک و نفاق و همه ناباوران به ا...؛ معرفت، باور و پذیرشی درباره وجود پربرکت این شب و ویژگی، خواص، حوادث و معنای آن ندارند. آنان نه به ملائک و آمد و شدشان علم و نه توان مشاهده و دیداری با آنان دارند. اصلا باوری به فرشتگان ندارند تا فرود و تنزل ملائک را افسانه نپندارند. آنان معرفتی نسبت به خلیفها...، به وجود امام معصوم، انسان کامل حی و حاضر (عج) و دارای احاطه به کل هستان و هستی ندارند تا عرضه مقدرات سال و امضای تقدیر فردافردمان را به دست مبارکش باور کنند. آنان بیخبر از نور عقل محمدی، راز نهان شبقدر وجود فاطمی و مطلعالفجر موعود (عج) میآیند، میروند و در کار خود و کار جهان محروم از هدایت نجاتبخش، اسیر ظلمات و اوهام وجود خویشاند، تا چشم بعد مرگ بگشایند که دیگر مجال تغییر اندازه وجود اسیر ظلماتشان نیست.
اما باورمندان به حوادث این شب برای فرد انسان چه فایدهای از آگاهی به وجود این زمان میبرند؟
بیتردید اولین محصول این باور و معرفت و شناخت آن، برای هر فرد عاقل، سعی در جذب بركات آن است و رحمات، بخشایشهایش و راه فائق آمدن بر مقدراتی كه بازتاب شرور، تخطی و عصیان خود ماست و در جملگی امور، واسطه فیض خلیفها...، ولی امر پروردگار یكتاست. اینها را ما از پیشوایان خرد، اهل عصمت و عالمان به اخبارشان داریم.
توقع پذیرش و بخشایش و رشد در بندگی وقتی معنادار است كه طی همه سال در حال توبه بهسر برده و عبودیت پیشه كرده باشیم. درخصوص شب قدر سینما و تلویزیون نیز چنین است.
اكنون درست در این نقطه پرسشی پیش روی ما قرار میگیرد، انسانی كه محصول زندگی اجتماعی او انواع نهادهای اجتماعی و خود جامعه است آیا این نهادها، هم شب قدر جداگانه و مستقلی دارند؟
این بحث جدی و دامنهدار بویژه در دوران انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از خواست آن مهم است. بحث عقلی و نقلی آن البته به عهده عالمان ربانی و اعاظم فحول علم دین و دارایان معرفت به شب قدر و استنباط معتبر فقیهانه است.
ما به حكم عقل و درك نسبت انسان با نهادهایی كه تاسیس میكند، مسوولیت فردی و جمعی این نهادها، سرشت كافرانه مشركانه، نفاقآلود و ظالمانه آنان و عملشان یا هستی الهی و دادگرانه این نهادها و چگونگی عملكردشان، بحث شرعی و عقلانی لیلهالقدر هنر و رسانه را میتوانیم در حوزههای علمیه بهمثابه یكی از شقوق فقه و اجتهاد كاربردی، جدی بگیریم و از اجتهاد رای، بلبشوی حاصل از آن و عواقب مهلكش اجتناب كنیم. البته تجربه 44 ساله انقلاب اسلامی كه پیش روی ماست، به ما اجازه گفتوگوی عقلایی و تخصصی در باره قدر هنر و رسانه به طور كلی، و سینما و تلویزیون به صورت خاص میدهد اما تفقه و اجتهاد نهایی به عهده فحول و دانایان نیكنام و مجتهدان ربانی است كه متاسفانه آنان، گامهای بزرگی در پاسخ به پرسش و نگرش دینی به عمل نهادها، تداوم فقه كاركردی و كاربردی امام در عصر حاكمیت انقلابی اسلام و قدرت متمركز در دست حاكم و حكمران شیعی برنداشتهاند تا راه اجتهاد رای و فساد حاصل از آن را بربندند، مسیر جدی گرفتن مدیریت قرآنی /عترتی و عاقلانه را بگشایند و به طلب بخشایش و جلب خشنودی امام زمان (عج) در كار صحیح مملكتداری یاری برسانند.
ما باید قدر و اندازه عمل نهادهای جمهوری اسلامی را چون عمل انسان در محضر خداوند و خلیفه او در زمین(عج) فهم كنیم.
مقدرات این نهادها امری شاعرانه، خیالانگیز و افسانه نیست. خیر و شر، فضایل و رذایل و بركات آن با تنزل ملائك، نسبتی قطعی دارد و مو به مو محاسبه میشود. امام زمان(عج) بر حقیقت عمل همه نهادها و نیز این سینما، این صدا و سیما، رسانهها و برنامههایشان اشراف دارد.
خیر و شر آن را جدا ملاحظه، قدر آن را معین و موجودیت آن را شایسته رشد یا فروپاشی و نابودی و دوزخ و عذاب تعیین میكند. حلال و حرام آن را میسنجد و علم، جهل و هدایتگری الهی یا سركشی، اغواگری، فسادانگیزی و گمراهسازی شیطانی آن را ذره به ذره محاسبه، اندازهاش را معین و تقدیرش را رقم میزند. گرچه ما در قلمرو شب قدر نهادهای فرهنگی حرف میزنیم اما نهادهای اقتصادی، قضایی، مقننه، سیاسی و همه نهادهای كوچك و بزرگ، مسوولان و كارگزارانشان، همچون خود افراد و مسوولان در معرض همین اندازهگیری، محاسبه دقیق و تعیین سرنوست سال به سال هستند كه محصول لحظه به لحظه زندگی، انجام دادن مسوولیت و انجام ندادن آن است و مستوجب پاداش، كیفر، بخشایش و عذاب تردیدناپذیر خواهند بود.
اگر محاسبه، مراقبه و كنترل ما با لاابالیگری روبهروست و رها كردن مجازات اهل فساد و عدم توبه از تجاوز به حق خدا و حق مردم در كار مملكت و نهادهای نظام سالها بوسیله دولتها شایع بوده، اما امام زمان عج و ملائك و روح كار تقدیر مقدرات را دمی وانمینهند. نتیجه بسیاری از فلاكتها و رشد فساد نتیجه تقدیری است كه با سركشی، عدم توبه و تداوم ساختارهای مفسد خود فراهم آوردهایم و عقلا و شرعا چارهای جز بازگشت و تغییر مقدرات با توبه و انابه در شب قدر یا در صحرای عرفه نداریم، نیز در التجاء به قبه سیدالشهدا تا ما را در مسیر منویات ولیعصر(عج) موفق به توبه كند و مقدرات محتوم موحدان را رزق ملت ایران و جمهوری اسلامی نماید.
شب قدر هنر و رسانه در جمهوری اسلامی و تقدیر سینما و تلویزیون درپی اجابت كدام دعا، چه خط و ربط و طلب استجابتی باید باشد و به استغاثه آن را بخواهد و با عمل حقیقی، بیدروغ و ریا؛ سمت و سویش را خشنودی خدا و نماینده تامالاختیارش در هستی و كره ارض قرار دهد؟
مگر روشن نیست كار فاسد در سینما و تلویزیون و عمل گناهپیشه، جهالتبار، ضدعقل، شرع و مستوجب نار كدام است و كار مصلحانه كدام؟
مگر در همه نهادها و نیز در نهاد هنر، جز درخواست از امام زمان (عج) به طور جدی و با انابه جدی، جهت قرار دادن این نهادها در زمره اهل توحید كه عمل یكتاپرستانهشان مبرور، سعیشان مشكور و ذنوبشان آمرزیده باشد و توبه از اعمال غلط و بدشان پذیرفته شود، خواست مهمتری برای مقدرات حتمی شب قدر آنان وجود دارد؟ این جز كسب رضایت امام عصر (عج) و تبعیت صادقانه از منویات ایشان در عمل هنری و رسانهای، آیا شدنی است؟
فهم وجوه مشخص انطباق كلیات بالا با موجودیت معین نهاد هنر، سینما و تلویزیون كار دشواری نیست. شك نیست كه حرامكاری در سینما و برنامههای تلویزیون، فقدان باور و پایبندی به احكام محرز الهی، نگاه نیستانگارانه، دنیاگرا، لذات نامشروع، سرگرمی فاسد، عمل لغو، بیباوری به توحید، غیب، مكارم اخلاق محمدی و هدایتهای قرآنی /اهلالبیتی علیهمالسلام در سینما و تلویزیون مایه عقوبت و عذاب است و باید دریابیم معنای مدارا با جهل همگانی؛ درغلتیدن به مغاك جهل و حرامكاری همگانی نیست، بلكه حاصل انعطاف باید رشد روح و فرهنگ دینی مخاطبان و معرفت، ایمان و عبودیت ملت باشد.
گفتوگو از مصداقهای قدر نورانی و منش الهی یا برعكس اندازههای شیطانی، مستوجب آتش و دوزخ در هنر و رسانه ما دشوار نیست. اگر به نظاره و حسابرسی دقیق اعمال به دست با كفایت امام زمان (عج) و مقدرات محتوم تردیدی نداریم، پس این ساختار مریض سینما و تلویزیونمان را كه غوطهور در دریای نگرش دنیایی، گمگشتگی و فقدان تعبد به منویات قرآنی و امام معصوم (عج) است، هرچه زودتر باید مشمول توبه و تغییر سازیم.
وجوه معین این تغییر ساختاری و راهحلهای آن، انشاءا... بهتدریج در یادداشتهای آینده بیان و تذكر داده خواهد شد و راهنما و بیانگر اصلی راهحل در اصل، نهفته در هدایت قرآن و خاندان است و مفسران امروزی آن، راهنمایی امام (ره)، رهبر معظم (دامتبركاته) و متخصصان پایبند این هدایت محسوب میشوند ! شب قدر سینما و تلویزیون و تغییر ساختار بیمار آن را جدی بگیریم و راه تسلط شیاطین، نفوس زشتكار و نهانروش را بربندیم. والسلام علیكم و رحمها... و بركاته
احمد میراحسان - پژوهشگر و منتقد سینما / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد