این تصویری کوتاه از اتفاقاتی است که در زورخانه و برای ورزشکاران آن رقم میخورد اما همه آن نیست. زیرا زورخانه برای خودش فرهنگ دارد و قصهها میتوان از آن گفت.
قصه گلریزانهایی که در آن بر پا و کمک حال ناتوانان شده است. همچنین احترام به ریش سفیدان و زنده نگهداشتن نام پهلوانانی که گرچه نیستند، اما قاب عکسشان به دیوار است و مرام پهلوانی که از خود به یادگار گذاشتند، هنوز هواخواه دارد.
اگر یک بار هم پایمان را در این فضا نگذاشته باشیم، باز شنیدن از این فرهنگ و حال و هوا برایمان شیرین است. برای بزرگداشت این یادگار که از گذشتگان به ما رسیده، ۱۷ شوال سالروز پیروزی سپاه اسلام در جنگ خندق به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای گرامی داشته میشود تا این ورزش و فرهنگ که دستگیری و تواضع قرین آن است، پویا و زنده بماند.
رسانه یکی از مهمترین ارکانی است که میتواند برای تداوم حیات این فرهنگ قدم بردارد. سوای برنامهها و حضور فعالان این رشته در قاب تلویزیون، در آثار نمایشی مواردی داشتیم که قصههایشان با محوریت این آیین کهن روی آنتن رفته و برخی هم فقط در چند سکانس زورخانه را تصویر کردند.
گاهی این تصاویر عاری از خلاقیت و سراسر کلیشه شد و گاهی هم در دل مخاطبان جا باز کرد. نگاهی به تعدادی از این آثار داشتیم و همچنین نظر شهرام خرازیها، منتقد آثار نمایشی را هم درباره کم و کیف پرداختن به فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای در سریالهای تلویزیونی را پرسیدیم .
معتمد بازارچه
سریال برادر که رمضان چند سال پیش روی آنتن شبکه دو رفت؛ در چند قسمت فضای زورخانه را به تصویر کشید. پدر خانواده که یک حاجی خوشنام در بازار بود هرازگاهی به زورخانه میرفت و در گود چرخی میزد تا ذهنش را آزاد کند و راهی برای حل مشکلات خود و خانوادهاش بیابد. این سریال گرچه به صورت مستقیم ارتباطی با فضای پهلوانی نداشت اما مثل تعدادی از آثار، از این حالوهوا در شخصیتپردازیهایش بهره میبرد.
گلریزانی برای حیدر خوش مرام
از آثار حسن فتحی که در پیوند با این فرهنگ و ورزش باستانی زورخانهای روی آنتن رفت، «شب دهم» بود. در این قصه هم که در زمان پهلوی اول و ممنوعیت اجرای تعزیه روایت میشد، در قسمتهایی شاهد بود حیدرخوشمرام و یاور به زورخانه میآمدند و از مرشد قدرت با بازی حسین خانیبیک طلب کمک میکردند. در یکی از قسمتها آیین گلریزاندر این سریال به تصویر کشیده شد.
کینه و رفاقت
یکی از سریالهای دهه ۸۰ یعنی «سایه آفتاب» به کارگردانی محمدرضا آهنج در بخشهایی از قصه و به فراخور آن وارد فضای زورخانه در محلهای قدیمی میشد. زورخانه در این سریال مامنی برای شخصیتهای پریشانی بود که میآمدند و با مرشد برای حل مشکلاتشان به درددل مینشستند. نقش ریشسفید را عنایت بخشی بازی میکرد و بازیگران جوانی مثل حامد بهداد و پژمان بازغی به او تکیه میکردند.
ریشهداری فرهنگ پهلوانی در اساطیر ایران
ریشهداری فرهنگ پهلوانی در اساطیر ایران شهرام خرازیها ، منتقد تلویزیون و سینمافرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای ریشه در اساطیر ایران دارد. بسیار هم تقدیس و ستایش شده و علیرغم اینکه در دهههای گذشته خیلی کم به آن پرداخته شده است، در میان مردم کشور، جایگاه بالایی دارد.
تغییر سبک زندگی و هجوم مدرنیته سبب کمرنگتر این فرهنگ در جامعه نسبت به گذشته میشود. ما جامعهای سنتی بودیم و سالهاست در مرحله گذار از سنت به مدرنیسم هستیم. نه کامل سنتی هستیم و نه کاملا مدرن. ورزش پهلوانی و باستانی مقولهای کاملا سنتی است که با این حال، وجود خود را در این گذار حفظ کرده، اما اگر کمرنگ شده به دلیل تسلط و هجوم مدرنیته است که هر روز هم بیشتر میشود. ما در این زمینه کم کار بودیم و گویی در برابر مدرنیته و در مقوله پرداختن به آثار تصویری مبتنی بر فرهنگ زورخانه عقبنشینی کردیم. البته این هنر نمایشی و همچنین زورخانهها هنوز در ایران فعال و مورد توجه بخشی از جامعه هستند و برای هر چه بیشتر پویا نگهداشتن آنان خوب است که در رسانهها به ویژه آثار تلویزیونی شاهد این فرهنگ در بافت قصهها باشیم.
اگر به آثار نمایشی که سعی در بازنمایی این فرهنگ داشتند نگاهی بیندازیم میبینیم که در فیلمها و سریالهای قدیمی ایرانی به موضوع ورزش باستانی و هنر پهلوانی بیشتر پرداخته شده است و در این خصوص در دهههای اخیر کم کار شدیم. بخشی از این کمکاری شاید به دلیل مسائل شرعی و نوع پوشش پهلوانان در زورخانهها باشد. اما همچنان نشانههایی از آن در قصهها دیده میشود و قابل نادیده گرفتن، نیست. همانطور که تعزیه را نمیتوان نادیده گرفت.
باوجود توجه کم به این مقوله باز به دلیل ریشه داشتن آن در قلب و فرهنگ کهن مردمان ایران زمین، زنده است. این فرهنگ و ورزش هیچوقت پاک نمیشوند. در سینمای پس از انقلاب خیلی کم به ورزش زورخانهای پرداخته شده است. معدود فیلمهایی داریم که میتوانیم به آنها اشاره کنیم. در تلویزیون وضعیت بهتر به نظر میرسد و تعداد سریالهایی که در آن به این فرهنگ و ورزش پرداخت شده، بیشتر از سینماست. اما میشود گفت هم تلویزیون و هم سینما در این زمینه کم کار بودند و حق مطلب آنچنان که باید ادا نشده است. وقتی کارگردانهای سریالهای تلویزیونی در قصههای خود به فضای زورخانه و فرهنگ مختص به آن ورود پیدا میکنند با استقبال مخاطبان مواجه میشوند. پس تجربههای موفقی داشتیم که تکرار آن میتواند همچنان جواب دهد.
این زمینه ظرفیت زیادی برای خلاقیت وجود دارد. ورزش باستانی به لحاظ ریتم، موسیقی، ساختار بصری و محتوای فرهنگی میتواند دستمایه و سوژه بسیار مناسبی چه در زمینه سریالهای تلویزیونی و چه در حوزه هنر نقاشی و ساخت آثار پویانمایی باشد.
پهلوانکشی در دل تاریخ
«پهلوانان نمیمیرند» یکی از مهمترین آثاری است که قصه خود را با تمرکز بر فرهنگ پهلوانی در دوره قاجار روایت کرد. این سریال به کارگردانی حسن فتحی دهه ۷۰ روی آنتن رفت. قصه درباره چند پهلوان و ماجرای انتخاب پهلوان اول بود که پس از رسیدن به این سمت، به قتل میرسیدند. ماجرا برای یافتن قاتل ادامه پیدا میکرد و در قسمت آخر این راز گشوده شد.
کبادهکشی پوریای ولی
در برنامههای کودک و همچنین پویانماییهای ایرانی هم زندگی پهلوانان به نمایش گذاشته شده است. برای نمونه مجموعه پویانمایی «پهلوانان» با محوریت شخصیت پوریای ولی، یل جوانمرد و خوشنام ایرانی سالهاست روی آنتن میرود. این سریال که تماشاگرانی هم میان بزرگسالان دارد، مرام پهلوانی پوریا و جایگاه افسانهای او میان مردم را نشان میدهد.
نوشین مجلسی - گروه رسانه روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد