از این هنرمند آثار متعددی در حوزه کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده که ازجمله آنها میتوان به مجموعه هشت جلدی مصور «پهلوانان»، «حکایات ملانصرالدین» و «هفتمین ازدواج سرهنگ» اشاره کرد.
با توجه به اهمیت ژانر کمیکاستریپ یا داستان مصور بهعنوان ابزاری شاد در جهت یادگیری و افزایش خلاقیت کودکان و از آنجا که این ژانر هنوز در کشور ما جا نیفتاده و ناشران کمتر به سراغش میروند با عربلو به گفتوگو نشستیم و این فرصتی شد تا او گلایههایی را درباره کمکاری در ژانر کمیکاستریپ و وضعیت ایران در تولید داستان مصور نسبت به دنیا مطرح کند.
این نویسنده کودک و نوجوان در ابتدای بحث، به جایگاه کمیکاستریپ یا داستانهای مصور اشاره میکند و میگوید: از سالها پیش اصرار و تلاش بسیاری برای رونق کمیکاستریپ در ایران داشتم و برای تحقق آن از مجله رشد شروع به فعالیت کردم. البته همان زمان هم بودند کسانیکه میگفتند کمیکاستریپ، ذهن مخاطب کودک و نوجوان را تنبل میکند.
به این علت که کودک و نوجوان بهجای تصویرسازی در ذهنش، تصویر را پیشروی خود میبیند و همین مساله جلوی ذهنیتسازی کودک را میگیرد اما گمان من بر این بود که مخاطب کودک و نوجوان از طریق کمیکاستریپ درک بهتر و عمیقتری از داستان میکند؛ چرا که از این راه فضاهای داستانی را بیشتر در ذهن مخاطب میتوان ترسیم کرد. متاسفانه این صنعت در کشور ما بسیار افول کرده و به آن اهمیتی داده نمیشود. ما از این سبک عقب ماندهایم و نتوانستهایم از ظرفیتهای خوب آن استفاده کنیم. هر اندازه کمیکاستریپ یا همان داستانها و لطیفههایی در قالب تصویر در فرهنگ ایران، غریب و ناآشناست در فرهنگ جوامع پیشرفته ملموس و شناخته شده است؛ ضمن اینکه در دنیا نه تنها برای کودکان و نوجوانان بلکه برای بزرگسالان هم کمیکاستریپ انجام داده میشود.
یک هنر هزینهبر و تخصصی
به گفته عربلو، کمیکاستریپ در معادل فارسی قطعههای تصویری نامیده میشود اما تعریفی که او شخصا برای آن قائل است؛ قالبی است که در آن شخصیتها حرکت دارند و تصویرگر و نویسنده در آن به کمک یکدیگر این قالب را شکل میدهند. به نوعی قصههای تصویری است که مخاطب به کمک تصویر، قصهها را درک میکند، نه نوشته. این نویسنده عوامل متعددی را مسبب افول کمیکاستریپ در کشور میداند و توضیح میدهد: عوامل متعددی در نبود موفقیت کمیکاستریپ در ایران دخیل است؛ نخست اینکه ما نویسنده کمیکاستریپ نداریم. در ایران هر نویسندهای که توانایی داستاننویسی دارد، گمان میکند، میتواند کمیکاستریپ هم بنویسد اما اینطور نیست؛ ضمن اینکه کمیکاستریپ هزینهبر است، چرا که فریمهای زیادی نیاز دارد و از آنجا که تصاویرش رنگی است هزینه تولیدش بالا میرود. وقتی هم که هزینه تمام شده کتاب بالا میرود شاید فروش چندانی در بازار نداشته باشد. بنابراین ناشران به علت ترس از بازنگشتن پولشان، به سراغ این حوزه نمیروند.
باید سرمایهگذاری فرهنگی کنیم
او در پاسخ به این پرسش که از آنجا که چهرهنگاری بخشی جداییناپذیر از تصویرگری است آیا در مورد معصومین (ع) با محدودیتهایی در این خصوص مواجه هستیم، تصریح میکند: معمولا نخستین ملاک انتخاب کتاب از سوی کودکان وجود تصاویری در آنهاست؛ آنهم تصاویری که تنوع رنگی بسیار زیادی داشته باشد. این تصاویر در کتابهای کودک و نوجوان در خدمت فهم بهتر و دقیقتر وقایع و مضامینی است که در محتوای نوشتاری کتاب موجود است. کمیکاستریپ یا تصویرگری برای قصههای تاریخی، جنگی و اکشن کاربرد فراوانی دارد. در داستانهای دینی و مذهبی هم مانند دیگر داستانها میتوان از کمیکاستریپ استفاده کرد و چه بسا اگر در این آثار از عنصر تصویر بیشتر استفاده شود شاهد استقبال فراگیری از سوی کودکان و نوجوانان نسبت به این داستانها و قصص باشیم اما در مقوله چهرهنگاری معصومین، سالهاست که با مشکل مواجه هستیم. در این باب جلسات متعدد و فتواهای زیادی هم از مجتهدین گرفته شده و بههرحال باید برای این مساله فکری کرد. به اعتقاد من نمیتوان چهره معصومین را تصویرگری کرد اما شاید بتوان از طرق دیگری راهحلی برای این موضوع پيدا کرد. مثلا با قرار دادن هالهای نورانی در اطراف ایشان سعی در تفهیم قداستشان کنیم. این نویسنده و مترجم با اشاره به نقش برجسته ادبیات در شکلگیری شخصیت کودک اظهار میکند: حوزه گسترده فرهنگ در تربیت و رشد کودک بسیار تاثیرگذار است. متاسفانه ما سرمایهگذاری شایستهای در حوزه فرهنگی انجام ندادیم. درحالیکه فرهنگسازی در ذهن کودک باعث میشود تا او توانایی حل و فصل مشکلاتی را که بعدها در مسیر زندگیاش قرار میگیرد، پیدا کند. زمان این فرهنگسازی دقیقا در کودکی است که ذهن آماده است. عربلو در پایان درخصوص وضعیت داستانهای کمیکاستریپ در ایران نسبت به دنیا، خاطرنشان میسازد: زمانی که در بنیاد ادبیات داستانی مسؤولیت داشتم کارگاهی تعبیه کردم که به بررسی ژانر کمیکاستریپ در ایران بپردازد و در نهایت متاسفانه به این نتیجه رسیدم که در این زمینه از دنیا خیلی عقب هستیم. بالاخره باید دید آيا میتوان موانع پیشرو را برطرف یا کمتر کرد. مثلا اگر در چاپ رنگی، تصویرها گران تمام میشود به صورت سیاه و سفید این کار را انجام داد یا نویسنده خوب تربیت کرد یا ناشران را به کار در این حوزه ترغیب کرد یا ... . به هرحال هر چند در ادبیات کودک و تصویرگری به مرتبه خوبی در دنیا رسیدیم اما در کمیکاستریپ بسیار عقب هستیم.
نویسنده و تصویرگر، مکمل هم هستند
از این هنرمند میپرسیم که در داستانهای کمیک استریپ نقش نویسنده پررنگتر است یا تصویرگر و او اینطور پاسخ میدهد: هر دو مکمل یکدیگرند. نویسنده کمیکاستریپ با نویسنده معمولی فرق دارد. کار نویسنده کمیکاستریپ مانند فیلمنامهنویسی است که یک مرحله قبل از فیلم است و نویسنده باید مهارت نوشتن داشته باشد، فضاها و زاویهها و توضیحات کامل را به تصویرگر بدهد. نویسنده و طراح در کمیکاستریپ دو بالی هستند که باید با یکدیگر هماهنگی کامل داشته باشند. اگر نویسنده نتواند فیلمنامهای قوی بنویسد، دست تصویرگر بسته است و متقابلا تصویرگر اگر از مهارت و ذوق برخوردار نباشد، نمیتواند تصویر درخوری ارائه دهد. بنابراین هر دو طرف در یک درجه از اهمیت قرار دارند.
ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد