شما هم تجربه کار برای مخاطب کودک را دارید و هم تجربه کار برای مخاطب نوجوان و در سریال پلاک دو هم به نوعی برای مخاطب بزرگسال کار کردید. خودتان کدام فضا را دوست دارید؟
به نظرم موفقیت میتواند در هر برنامهای باشد به شرطی که آن برنامه مناسب شما باشد. من پیشتر تجربه کار برای نوجوان را داشتم و مخاطب نوجوان داشتم و بعد کار کودک کردم و مخاطبم کودک بود. حالا در سریال پلاک دو مخاطبم بزرگسال است و در همه کارها نیز سعی کردم مسیری را بگشایم برای ارتباط بیشتر با مخاطب. واقعیت این است باید دید آیا برنامهای که عهدهدار همکاری با آن هستی، مناسبت هست یا نه. شاید واقعا برنامهای به من پیشنهاد شود که موضوع آن برنامه را دوست داشته باشم و سعی میکنم برنامه را به سمت اجرایی بهتر ببرم و گاهی هم اصلا کاری را دوست ندارم و قبولش نمیکنم.
پس درمجموع معتقدید همه کارها سختیهای خاص خودشان را دارند و الزامی به این ندارید حتما فضای خاصی را تجربه کنید؟
اگر کاری را به لحاظ بافت متن و ساختار دوست داشته باشم یقینا بهتر میتوانم به آن کمک کنم و این میتواند در تمام گونههای برنامه یا سریالسازی باشد. اینکه حد و مرز بگذارم فقط برنامه کودک یا نوجوان اجرا کنم را قبول ندارم و اینکه فقط بخواهم برای مخاطب بزرگسال کار کنم هم قابل قبول نیست. دلم میخواهد در چارچوب تواناییهایم پیشنهادهای خوب یا بهتر را پذیرفته و تجربه کنم.
به نظر میرسد شما همیشه به نوعی سعی دارید منطبق با نیاز مخاطب، پیش بروید، درست است؟
تلاش میکنم و متناسب با مخاطب، خودم را تطبیق میدهم. با توجه به اینکه مخاطبم چه رده سنی است و خودم هم قرار است چه کاراکتری داشته باشم، رفتار مخاطب هدف را تحلیل میکنم و چیزهایی که مخاطب دوست دارد را وارد کار میکنم تا بتوانم مثمرثمر باشم. در سریال پلاکدو، بحث درباره یکی از مفاهیم روانشناسی با نام هوش هیجانی بود و دراین مسیر سعی کردیم با مخاطبان گفتوگوی نمایشی داشته باشیم. طبیعی است قبل از تولید،سعی کردم اطلاعاتم را درباره مفهوم برنامه و هدفی که به دنبال القای آن است، بالا ببرم و سپس به شناخت شخصیت و پررنگ کردن ویژگیهای مختلف آن بپردازم.
بهعنوان بازیگری که تجربه سریالهایی مثل افسانه هزار پایان و مثل هیچکس را دارید، فکر میکنید از منظر بازیگری سریال پلاکدو، چطور از آب درآمده و آیا کیفیت بازیها قابل قبول است؟
در ترکیب بازیگران سریال ولو به صورت مهمان هم که شده، شماری از چهرههای سرشناس بازیگری را داشتهایم که همراهی آنها هم قوت قلب برای بازیگران جوانتر است و هم باعث میشود مخاطبان سریال افزایش بیابند ولی از نظر کیفیت کلی بازیگریها، باید بگویم سریال هماهنگ و خوبی شده است که بهخصوص درایجاد موقعیتهای لازم برای پیامدهی به مخاطب، نسبتا راضی کننده است و مخاطبان را از خود نمیرنجاند و باعث میشود مخاطب هم لذت ببرد و هم اینکه چیزی یاد بگیرد.
پیامدهی توأم با سرگرمسازی ازجمله پرریسکترین ساختارها برای برنامه یا سریالسازی است که هر لحظه یک اشتباه ممکن است سریال را به دام شعار بیندازد. برایاینکه لحن سریال، شعاری نشود چه کردید؟
بسیار سعی کردیم دور شعار را خط کشیده و به مخاطب شعور این را بدهیم که هوش، هیجانی چیست و چگونه در زندگی عادی خود باید از این مفهوم در جهت بهتر شدن اوضاع استفاده کند. شعاردهی در درامهایی که میخواهند از نظر عمقی، پیام خود را ارائه کنند، چندان کاربردی ندارد و ممکن است به ضرر کلیت کار ختم شود پس چه بهتر که اصلا سراغ شعار نرویم و به جایش برایجاد علت و معلولهای داستانی قوی کار کنیم و بازیهای قوی را در سریال داشته باشیم که مخاطب راحتتر با کار ارتباط گیرد.
تجربه کار اجرا چقدر حین بازیگری به شما کمک میکند که بتوانید در برخی نقاط عطف با بداهههای خود، جریان سریال را مؤثرتر کنید؟
بازیگری و اجرا هر دو نیاز به تفکر و تأمل روی سوژه دارند. در بازیگری با سناریویی روبهرو هستید که براساس آن تصمیم میگیرید باید چه پیشینهای از نقش و فراز و فرودهای آن ارائه کنید و در کار اجرا هم اگر بخواهید در کار، موفق حاضر شوید احتمالا باید متنی آماده داشته باشید که بشود با تمرکز بر آن به سمت اجرای هوشمندانه بروید. واقعا نمیشود بدون پیشبینی احتمالات بهسمت اجرا یا بازیگری رفت و طبیعی است که اجرا، قدرت تصمیمگیری در لحظه و مدیریت شرایط خاص را به شما میدهد، چون در اجرای زنده همه چیز جلوی دوربین رخ میدهد و دیگر مجالی برای قطع و ضبط مجدد نیست کمااینکه در بازیگری هم نمیتوان به مجرد اینکه چیزی از نظر خودمان خوب است، آن را وارد درام کرد و همه چیز باید با تعامل کارگردان پیش برود.
منبع: ضمیمه قابکوچک روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد