دهمین اجلاس رایزنان فرهنگی در تهران پس از یکدهه وقفه در حال برگزاری است. برگزاری این اجلاس مولد دغدغههای مهمی در عرصه دیپلماسی فرهنگی و مناسبات ما با جهان امروز است.
واقعیت امر این است که شرایط زمانی و تحولات عرصه بینالملل ما را به سمت تحول پیش میبرد. جریان نظام سلطه در حوزه فرهنگی به بنبست رسیده وافول فرهنگی غرب به واقعیتی غیرقابلانکار تبدیل شده است. سوال و دغدعه اصلی ما این است که با توجه به وجود رقابتی راهبردی در حوزه روابط بینالملل و نقش قدرت نرم و فرهنگی کشورها در صیانت از داشتهها و مواجهه با هجمه رقبا و دشمنان، اکنون باید از چه زاویه و نگاهی مناسبات فرهنگی جهان را مورد نگرش و تحلیل قرار داد؟ بر همگان مسجل است که انقلاب اسلامی ایران، منبعث از گفتمانی اصیل و پویاست که مروج استقلال و در تعارض با وابستگی و انفعال است. بر این باور هستیم که در عرصه جهانی، باید سخنان جذاب و پیامهای گویا و فطری انقلاب اسلامی ایران را از مجاری فرهنگی و با استناد به ابزارهای قابلدرک برای جهانیان عرضه کرد. تقویت تاثیرگذاری موثر گفتمانی و فرهنگی ما در عرصه جهانی، فراتر از یک الزام محسوب میشود. در اینجا ما از «تحولگرایی» در عرصه فرهنگ سخن میگوییم. تحولگرایی به معنای بازتعریف ظرفیتها و دغدغهها و تعریف ماموریتهای جدید، عملیاتی و موثر در حوزه روابط بینالملل است.
جهت درک این تحولگرایی، باید منازعه فرهنگی جاری در جهان و خصوصا در سطح منطقه را درک کنیم. دیالکتیک دو گفتمان در این عرصه مشهود است: نخست گفتمانی که ذاتا سلطهگر است و ترویج مداخلهگرایی و تسلیمپذیری دربرابر زور را وظیفه و ماموریت خود قلمداد میکند. منشأ و مصدر این گفتمان در غرب و شبکه وابسته به آن است. القای حس یأس، ناامیدی، انفعال و بازدارندگی ازجمله اهداف و ماموریتهای این مجموعه است. در برابر این گفتمان، گفتمان دیگری وجود دارد که سخن از بازگشت انسانها به خویشتن و عدم سلطهپذیری آنها میگوید. گفتمانی که اصالت آن پس از ۴۳سال بر همگان عیان گردیده و هرگز تحت تاثیر هجمهها و تهدیدات فرهنگی و غیرفرهنگی دشمنان قرارنمیگیرد. حضرت امامخمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) مروج گفتمان تسلیمناپذیری دربرابر غرب هستند.
در اینجا گفتمان اداره ملتها باید مورد بررسی قرار گیرد و اجازه ندهیم که ملتهای منطقه با توان فرهنگی و سابقه درخشان تمدنی دربرابر جریانی که خاستگاه واگرایانه خود را به منطقه میخواهد تحمیل کند، شکست بخورند. اکنون ما وارد دوران جدید و تحولگرایی در عرصه دیپلماسی فرهنگی شدهایم. روایتهای موثر و جریانساز از انقلاب اسلامی و ایران یکی از محورهای اصلی در طرح تحولگرا به شمار میرود. باید این حقیقت را مد نظر قرار داد که گفتمان انقلاب اسلامی برای دنیا جذاب است، درحالیکه روایتهای نو در دنیا از ایران اسلامی سانسور میشود. به همین دلیل روایتگری اقدام غیرقابلانکاری است و سازمان فرهنگ و ارتباطات میتواند روایتگر موثری از ایران واقعی باشد. قطعا این تحولگرایی بهصورت جدی در دستورکار سفرای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.