ضمیمه نوجوانه روزنامه جام جم برگزار می کند

کارگاه تابستانه با طعم نویسندگی خلاق

بُزی که شیر است!

الو! صدا میاد؟ آهان! یه‌لحظه فکر کردم قطع شد. ببین! فیلم «پدرخوانده» رو دیدی؟! مال این کارگردانه؛ «چیزکاپولا»! اسم گروهشون چیه؟ آفرین! مافیا! اینجام همینه! هرچیزی رو که نمی‌دونند چی به چیه، بهش چندتا چیز می‌چسبونند؛ یکیش همین مافیاست! آره! آره! اینهایی که تو داری می‌گی هم هست؛ «دست‌های پشت پرده» و «عاملانِ فلان» و «مسببانِ بهمان»! حالا توی نشر، چند دسته مافیا داریم که یکی‌ش مافیای کاغذه! چه‌کار می‌کنند؟ هیچی! مثلا مثل زمین‌خوارها که زمین می‌خورند، کاغذ می‌لمبانند؛ عینهو بز! ببین!  مثل سینمای ایران که از ابتدای اختراع سینما توسط برادران رایت، همیشه مشکل فیلمنامه داشته، نشر این مملکت هم از ازل مشکل کاغذ داشته و الی یوم‌القیامت خواهد داشت. هر کی هم گفت حل می‌شه، بگو «آره! تو راست می‌گی».
کد خبر: ۱۳۷۴۲۱۹
نویسنده رضا احسان‌پور - قفسه کتاب

اصلا صدی به نودِ آدم‌هایی که در مورد کاغذ تز می‌دهند، خودشون نفسشون از جای گرم درمیاد! آدمی که افتاده باشه ته چاه که تز نمی‌ده؛ داد و هوار می‌کنه که یکی درش بیاره. ببین! بذار یه چیز خنده‌دار بگم آمپرت بکشه پایین؛ چند وقت پیش یه بابایی می‌گفت قراره در بحث تولید کاغذ، خودکفا بشیم. آره! جون تو راست می‌گم. منم اولش باورم نشد تا این‌که توی فجازی خوندم. تیترش رو که دیدم اولش فکر کردم مطلب طنزه ولی وقتی خوندم دیدم نه! خدایی این‌حد از فانتزی و سوررئالیسم رو توی فیلم‌های بالیوودی هم نمی‌شه پیدا کرد. دقیقا همینه که تو می‌گی! خوبه که نگفته قراره قطب صادرات کاغذ در منطقه و دنیا و بعدش لابد کهکشان  راه شیری بشیم! 
ببین! از من به تو نصیحت؛ با دم مافیا بازی نکن! فکر نکن چون کاغذیه، می‌شه جرش داد! نه عزیز دلم! دم این شیر کاغذی، جوری با لبه‌های تیزش خط‌خطیت می‌کنه که می‌شی عینهو بارکد شابک پشت جلد کتاب! ماها دور از جونت، برای این آقایون مافیا، در حکم کفتاریم؛ اگه خیلی خاطرمون رو بخواهند، بعد کاغذخوری‌شون، هرچی موند رو ول می‌کنند برای ما تا خیرِ سرمون باهاش کتاب چاپ کنیم. همین که کاغذ گیرت میاد برو خداتم شکر کن؛ حالا هر قدر و هر کیفیت و هر قیمت و هرکوفتی که هست. 
ببین! شاعر می‌گه «به کاغذی که تو را می‌دهند قانع باش»! شاعرش کیه؟ خودم! هنوز مصراع دومش رو نگفته‌ام! آره عزیز دلم! زمونه شاعرم کرده؛ شعر نگم چه‌کار کنم؟ برم با مافیا بجنگم که زن و بچه‌ام سفره خالی تماشا کنند؟ تهش چی گیرشون میاد؟ عمرم رو بذارم پای این دردسرها که فوقش یه بسته کاغذ آچهار گیر ورثه‌ام بیاد و روش اعلامیه فوتم رو چاپ کنند؟! الو!

منیع: ضمیمه قفسه روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
کری‌خوانی صبح‌گاهی

گفت‌وگوی جام‌جم با هاشم بیگ‌زاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو

کری‌خوانی صبح‌گاهی

نیازمندی ها