«جام‌جم» از آخرین جزئیات سریال «آزادی مشروط» می‌گوید:

کمدین‌های ده‌نمکی راهی بیمارستان شدند

گفتگو با مهران مهام درباره لزوم بازنگری تصویر خانواده معیار

خانواده ایرانی بدون سفره و گردهمایی

خانواده نقطه آغاز آدم‌هاست و برای آنان که تجربه زیستن در خانواده‌ای سلامت دارند، جایی برای سبک کردن دل و آرام گرفتن است. به‌تازگی از روز خانواده عبور کردیم، روزی برای تکریم این نهاد مهم و تاثیرگذار در جامعه که می‌توان ریشه بسیاری از آسیب‌ها و حتی درمان‌شان را در آن جست‌وجو کرد.
کد خبر: ۱۳۷۴۲۳۶
نویسنده نوشین مجلسی - گروه رسانه

به گزارش جام جم آنلاین، در تلویزیون بنا به ذائقه مخاطبان ایرانی، تعداد سریال‌های خانوادگی کم نیست، ولی آن‌که این سریال‌ها تا چه اندازه توانسته‌اند تصویر دقیقی از خانواده امروز ایرانی که تغییرات زیادی نسبت به نمونه‌های سنتی داشته است را به نمایش بگذارند، جای حرف دارد. خانواده معیار گاهی در سریال‌ها به شعار نزدیک می‌شود و آن‌گونه به نمایش درمی‌آید که نمونه‌هایش را کمتر در اطرافیان‌مان می‌بینیم. مهران مهام، تهیه‌کننده سریال‌هایی، چون نرگس، طلسم‌شدگان، خانه به‌دوش، ترش و شیرین، ترانه مادری، متهم گریخت، دلنوازان، بوتیمار و... که بیشتر آن‌ها قصه‌هایی با محوریت خانواده داشتند، در گفتگو با جام‌جم از تغییر ساختاری این نهاد، آسیب‌های نوظهور و همچنین شیوه مخاطب‌پسند و موثر در به تصویر کشیدن خانواده معیار در قصه‌های تلویزیونی می‌گوید.

نمی‌شود گفت همه خانواده‌های ایرانی در سراسر ایران شکل تازه‌ای از ارتباط با یکدیگر را تجربه می‌کنند و دیگر پایبند به سنت‌ها نیستند، اما می‌توان ادعا کرد شکل خانواده و اهمیت گردهمایی‌هایی خانوادگی نسبت به گذشته تغییر کرده است. این‌که اساسا ماندگاری برخی رسوم خانوادگی در دنیای امروز تا چه اندازه لازم و کارآمد است، حرف دیگری است، ولی در اینجا مقصود ارتباط سالم و موثر خانوادگی است که ادعا می‌شود این روز‌ها رنگ باخته است. مهران مهام، تهیه‌کننده سریال‌های تلویزیونی در گفتگو با خبرنگار جام‌جم از این اتفاق و همچنین شیوه صحیح بازنمایی آن در آثار نمایشی می‌گوید: فضای ارجاع‌شده از پایتخت و مراکز استان‌ها به شهر‌های دیگر هم سرایت کرده است. متاسفانه از شهر‌های بزرگ الگوبرداری شده است و در بیشتر شهر‌ها شاهد هستیم که خانواده دارد آن نقش کانونی سابق را از دست می‌دهد. این اتفاق آسیبی است که فقط با ابزاری، چون نمایش درست نمی‌شود و باید برایش فرهنگسازی شود.

او ادامه می‌دهد: سفره ایرانی از خانواده‌های‌مان جمع شده است. خاطرم هست که روز نخست عید همه باید خبردار خانه مادر جمع می‌شدند. الان این رسم اجرا نمی‌شود. نمی‌گویم همه جا نیست، چون اساسا وقتی درباره طرحی صحبت می‌کنیم، باید جامع یا فراگیر باشد. پس نمی‌توانم بگویم این رسوم کاملا از بین رفته است، اما اگر درصد بگیرید، قطعا کم شده است. پای سفره ایرانی، پدر و مادر راس می‌نشستند و بقیه اعضای خانواده پایین سفره گرد هم می‌آمدند. یادم هست پدرم ده تا مهمان با خودش به خانه می‌آورد و مادرم به قابلمه در حالی که غذای چندانی در آن باقی نمانده بود، اشاره می‌کرد و می‌گفت برای شام بمانید، غذا هست! من به داخل قابلمه نگاه می‌کردم و با خودم می‌گفتم مادرم چقدر شجاع است! اگر بمانند چه کار می‌کند؟! حالا آن سفره‌های بلندبالا و آدم‌هایی که دورش می‌نشستند، کمتر شده است.

این تهیه‌کننده درباره نمایش این تغییر در آثار نمایشی و ترویج ارتباط موثر و مثبت اعضای خانواده با همدیگر بیان می‌کند: معمولا دیدگاه رسانه‌های فرهنگی این است که آن سفر‌ها را نشان دهید تا مردم دلتنگی کنند و برگردند. ولی من فکر می‌کنم باید آسیب جمع شدن این سفره‌ها دیده شود. دور سفره نشستن که از آن گفتم به نوعی همایش خانواده بود. در این همایش مادر به عنوان محور خانواده وقتی به صورت بچه‌اش نگاه می‌کرد، اگر می‌دید حالش خوب نیست از او دلیل را جویا می‌شد. ولی الان در بسیاری از خانواده‌ها دختر از در که می‌آید، برای خودش ساندویچ خریده و در اتاقش غذا می‌خورد. مادر خسته بوده و خوابیده است. پسر خانواده در تلفن همراهش سیر می‌کند. در تعطیلات تابستان به اغلب خانه‌ها که سر بزنید، بچه‌ها با پلی‌استیشن در اتاق‌های خود سرگرم هستند و بیرون نمی‌آیند. پدر و مادر فرصت نمی‌کنند با فرزندان‌شان حرف بزنند. پس زمانی را برای با هم گذراندن ندارند. ما باید آسیب این رفتار‌ها را در آثار نمایشی به تصور بکشیم و نشان دهیم با جمع شدن سفره ایرانی، دچار چه معضلاتی در خانواده و سپس جامعه خواهیم شد.

خوب‌ها و بد‌ها کنار همدیگر

مهام درباره فعالیت‌هایی که در این‌خصوص و برای نمایش این آسیب‌ها در سریال‌ها صورت گرفته، عنوان می‌کند: از دید من اصلا آسیب‌های از بین رفتن همایش خانواده را نشان نداده‌ایم. برخی معتقدند باید در آثار نمایشی همه چیز را خوب نشان دهیم تا مخاطب به همان حال و هوای خوب خانوادگی برگردد. ولی من می‌گویم باید خوب و بد را کنار همدیگر نشان داد. باید خانواده معیار را مقابل خانواده آسیب‌پذیر به تصویر بکشیم و نشان دهیم در هرکدام چه اتفاقاتی می‌افتد. نباید از نشان دادن معضلات ترسید. لازم است به خانواده‌ها هشدار‌دهیم.

رصد خانواده‌ها مثل یک جامعه‌شناس

تهیه‌کننده «دردسر‌های عظیم» با اشاره به دلایل بروز این آسیب‌ها می‌گوید: یکی از علل بروز این آسیب‌ها گسترش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است که نه فقط کودکان و نسل جوان، بلکه حتی میانسالان را هم درگیر کرده است. در همه فضا‌های عمومی و خصوصی، افراد با گوشی‌های همراه خود سرگرم هستند. فضایی که غالبا خوراک مناسبی در اختیار کاربران قرار نمی‌دهد. برای مثال من تا کنون از اینستاگرام خبر خوب دریافت نکرده‌ام. می‌توانم بگویم ۹۰ درصد خبر بد می‌گیرم و ۱۰ درصد خبر علمی، اکتشافی و نصیحت. او می‌افزاید: البته نظر من مبارزه با فناوری نیست، ولی متاسفانه مثل رانندگی که بدون جاافتادن فرهنگ استفاده از اتومبیل، ماشین وارد ایران شد؛ فرهنگ استفاده از فضای مجازی را هم بلد نیستیم. من به‌واسطه شغلم باید مثل یک جامعه‌شناس، اما به صورت عملی و از نزدیک با اتفاقاتی که در خانواده‌ها و جامعه می‌افتد، آشنا باشم. برای همین سعی می‌کنم با دقت رفتار خانواده‌ها را رصد کنم تا بهتر در سریال‌ها آن را به تصویر بکشم. این روز‌ها پدر و مادر‌ها برای دوری فرزندان‌شان از آسیب‌های بیرون از خانه، ترجیح می‌دهند او در خانه با گوشی، ایکس‌باکس و... بازی کند. در حالی که خود این و سایل هم می‌توانند آسیب‌زا باشند و اعضای خانواده را از همدیگر دور کنند. باید قصه‌ای باورپذیر با نمایش آسیب‌های روز خانواده به مخاطبان ارائه دهیم و خانواده معیار را به‌گونه‌ای نشان دهیم که غیرقابل دسترس جلوه نکند. این مهم با شناخت جامعه به دست می‌آید.

خانواده معیار چگونه است؟

گاهی برای به تصویر کشیدن معضلات روز خانواده‌ها در مقابل نشان دادن خانواده‌های معیار یا نسبتا سالم، کارگردانان و نویسندگان اسیر کلیشه و شعارزدگی می‌شوند و آنچه در قالب قصه مقابل چشمان مخاطبان نقش می‌بندد، بی‌ارتباط به فضای واقعی زندگی است. همین مسأله باعث می‌شود مخاطب با خانواده معیار قصه ارتباط برقرار نکند و اتفاقا آن را پس بزند. مهام در این‌باره می‌گوید: مشکلاتی که در نگارش و طراحی محتوای بدون شعار خانواده معیار در سریال‌های تلویزیونی داریم، باید حل شود. مثلا در مجموعه‌هایی مثل «خانه به دوش» یا «متهم گریخت» خانواده معیار را به دور از کلیشه‌های رایج نشان دادیم و برای همین باورپذیر و دوست‌داشتنی از آب درآمد. خانواده ماشاا... و هاشم، مسأله نان دارند، اما معتقد به حلال‌خوری هستند. کنار هم جمع می‌شوند و به هم کمک می‌کنند. این خانواده‌های دوست‌داشتنی سفره می‌اندازند و دور هم غذا می‌خورند. خانواده‌های اصیل ایرانی که می‌شناسیم، شبیه همین‌ها هستند. این سریال‌ها بار‌ها روی آنتن رفتند و همچنان مخاطبان دوست‌شان دارند. یکی از دلایل کوچ شخصیت هاشم اگزوز در سریال متهم گریخت، تنها نبودن دخترش در تهران است. او به خاطر خانواده‌اش به پایتخت می‌آید، اما آسیب می‌بیند. می‌توان گفت این خانواده‌ها در عین باورپذیری و آسیب دیدن، معیار هستند.

منبع: روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها