تغییر در نگاه، سازمان، نیروها، مدیریت، اهداف، افق تولید، محتوای تولید، تربیت هنرمند، نوع روایتگری و چشمانداز روایت از ستم منطقهای و جهانی و... گفتیم این تغییر بنیادین با تبیین امروزین بهترین مبانیش را در معارف و هدایتها و سخن امام مییابد .اکنون مایلم با تکیه به وصایای امام، تصویر روشنتری از مبانی و افق تغییر ارائه کنم. سینمای ما بدون گسست از مبانی مدرنیته و استواری بر مبانی اسلام و اصول روشنگری امام هرگز سینمایی فسادستیز نخواهد شد و همواره در نقش ستون پنجم براندازی خواهد ماند.
نکته اول: پایه حرکت امام در زمین و زمان دنیایی، دعوت به جدی گرفتن عالم غیب و باطن و ابدیت است که سبب عبودیت خالص معبود میشود. این نیکخواهی و سفارش برای پاکسازی سینمای ایران هم ضروری است. در سینمای ما مراعات این تقوا و ایمان برای انجام تکلیف اصلی است و این هدایت برای مؤمنان و اهل سینمای سالم، آتش گناه و فساد را دور میدارد و آنان را با حق همنشین و قرین میکند.
نکته دوم: عصاره وصیت امام(ره) همان وصیت رسولا... است: انی تارک فیکم الثقلین کتابا... و عترتی اهلبیتی فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. برای سینمای مؤمن این سفارش حیاتی است.این اساس گشودگی وصیت امام و بیپایانی و مبین پایان باز امام است که از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت را دربر میگیرد، به یمن تمسک به کتابا... و عترت رسولا...(ص) و جداییناپذیریشان. تا هر زمان قرآن هست، ولیا... هم هست و سینما با پیوند با این سرچشمههای پاک روایاتش را از داستانهای زندگی انسان عمق میبخشد و فهم خود را از ظلمات و پوچی میرهاند.
پس مهمترین وصیت امام، توحید و برای اهل ایمان اتصال و جدانشدن از بقیها... الاعظم است. او برای گریستن و صدا زدن نیست، برای آن است که در برداشتن هر گام جهت کسب رضای خدا، همراه قرآن دستاویز اصلی ما باشد و در هر فعل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، فردی و اجتماعی، این پیوند با دو ثقل یعنی با کلام خدا و اهلالبیت (امروز امام زمان(عج)) سفارش بیحد و حصر و بیپایان امام راحل است. نه برای نمایش در رسانه به وقت مراسم سالانه انقلاب یا رحلت امام؛ بلکه برای هر عمل در زندگی روزمره و هر کنش کشورداری و هر امر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نه با فرمولهای دگم و سطحی و احساساتی، بلکه با تفقه و اجتهاد صحیح نخبه و ربانی و پیروی جوانان در این راه از ولیفقیه عادل، آگاه و عالمان اهلمعارف صمدانی. سینما در انتقال این حقیقت و روایت آن در متن داستانهای زندگی میتواند راه خلاقانهاش را بیابد.
نکته سوم: در وصیت امام بلافاصله اشاره به آنچه شده که بر این دو ثقل از سوی دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر گذشته و میگذرد. همین امروز طاغوتیان همان راه دیروزی دشمنان خدا را با هزار بار بازی و وانمودههای پیچیده جهانی تا اعماق روح و ذهن افراد مردم و جوانان ادامه میدهند. امام میفرماید قلم و زبان از شرح ستمی که از سوی طاغوتیان متفرعن و شیطانی بر این دو ثقل و در اصل بر بشریت میرود و میگذرد عاجز است و چشم امام زمان(عج) و همراهان صدیقش، خون گریه میکند. چگونه سینمای ما شرح این درد را برتابد. در هر ستم امروزی بر انسان در جهان رد پای ستم بر اهلبیت(ع) و پاکی و معصومیت وجود انسانی هویداست.
نکته چهارم: اشاره معرفتبخش وصیتنامه امام به آخوندهای خبیث و همدست قدرت جائر جهانی است. همین اسلام انگلیسی که فیلم بانوی بهشت میسازد. همینها که در شبکه شیطان و بیبیسی با انقلاب اسلامی میستیزند و برای بازیگر عنکبوت مقدس پیام تبریک میفرستند. این آخوندهای دنیاطلب، همدست فرعون عصر و مانع مبارزه با طاغوت و عمل مستقل رهاییبخش مسلمانان و جهاد با سلطهگران بیحیا و فسادانگیزند و از درون و بیرون مانع انجام دستورات الهیاند و با قیافه ذیصلاح به جهاد جدی با قدرتهای جهانخوار و دشمن خدا خیانت میکنند و راه دوستی با کفار محارب و سازش و سرسپردگی را هموار میکنند. به آنان میفرماید فساد نکنید با بیآزرمی میگویند ما اصلاح طلبیم. نوع امروزیشان لیبرالهایی به اصطلاح اسلامی از جنس پان ترکیستها و متحجرانی چون وهابیون از این دستند و در همه جا و در جامعه ما نفوذ دارند.
نکته پنجم: امام در وصیتنامه به رابطه درونی و ذهنی و بیرونی و عینی منحرفان داخلی با قدرتهای شیطانی چپ و راست تاکید میورزد و سینمای ایران کانون این رابطه است. تغییر این وضع، ضروری الزامی است.
نکته ششم: امام راه نجات اصیل را اتکا به فقه اصیل جعفری فراتر از فقه مصطلح در حوزهها میداند، یعنی فقهی زنده برای پاسخ به پرسشهای اساسی عصر ما و زندگی اسلامی ما. چون قرار نیست در عصر غیبت ما اسلام در عمل فردی و اجتماعی امروز را ترک و مسائل را با نگاه کافران مدرن حل کنیم.
نکته هفتم: رود بیپایان وصیت امام به سبب اتصال به همین دریا و اقیانوس قرآن و فقه خاندان، موسوم به فقه جعفری است و بزرگترین خسران سینمای ما محرومیت از تفقه علمای بزرگ و توسعه گفتمان فقیهانه در حل مسائل سینماست.
نکته هشتم: مفتخر بودن امام به فقه اثنیعشری بهخاطر همین ژرفای دانایی زنده و امکان معجزهآسای آمیزش ریشهداری در سنت و بالگستری عقلی و نقلی در پاسخ به مسائل زنده و درجهان بودن و توان تغییر در قواعد شیطانی عصر غیبت در هر دوره و دوران ما و قدرت مبارزه با جهل وحشی طاغوتیان مستکبر است.
چگونه ارکان گشوده و زنده وصیت الهی/سیاسی امام را میشود فراموش کرد وقتی در همان صفحات نخست و همه صفحات این روح فقه زنده را فریاد برمیآورد.
بعد از آنکه امام در وصیتنامه صفحه۳ طی بندی تاکید میفرماید که ما مفتخریم ائمه معصومین ما در راه تعالی اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل (در شرایط داشتن عده) یکی از ابعاد آن است در حبس و تبعید به سر برده و در راه براندازی حکومتهای جائر و طاغوتیان زمان خود شهید شدند و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و... دفاع سینما و روایت سینمای ما از معصومیت اولین وظیفه هدایت سینمایی است.
نکته نهم: امام(ره) در وصیت نامه از حقوق رشد زنان و نه به فحشا کشیدن شان دفاع میکند. سپس به مجاهدان و جانبازی اقشار ملت و بانوان و زنان پیر و جوان و خرد کلان و تلاش زنان همدوش مردان یا که بهتر از آنان اشاره میکند و آنان را به جنگ با خرافات و موانع جهادشان فرا میخواند و از واجبات میداند که اینان برای نفی محرومیتهای نامشروعی بکوشند که دشمنان و ناآشنایی دوستان از حقیقت احکام اسلام و قرآن سبب آن بوده و تفکر فئودالی را به جای اسلام نشانده و زنان را محروم از رشد کرده است. امام، اجرا نشدن اسلام را از زمان غاصبان و بهویژه سلسله جنایتکار بنیامیه تا عصر کنونی وسیله مناسب در دست شیاطین برای به فساد کشاندن زنان و سوءاستفاده از آنان برای فاسد کردنشان و کل جامعه میداند و در اینجاست که کل ملت و زنان را برای جهاد علیه قدرتهای کافر ظالم و متجاوز میستاید.
امروز به روشنی میبینیم فساد و فحشای سینمای شیطانی چه بر سر زنان در جهان و ایران آورده و دوری از نگاه امام سینمای ما را به چراگاه شیطان بدل کرده است.
نکته دهم: سخنان شدید امام درباره رسانههای شیطانی و دنبالهروهای داخلی متحجر و لیبرال و چپ و راستشان، نشان درک عالی و انقلابی امام از عمل رسانههای محارب جهانی و تکالیف رسانهای ماست که جداگانه دربارهاش گفتوگو خواهم کرد. اینجا بگویم عملکرد رسانهای ما نیازمند نقد جانانهای است، اما فیالفور به یک سند زنده جنایت رسانهای،هنری، سینمایی به عنوان مصداق نبوغ جهانشناسی امام در وصیتنامه و قدرت رهبریش برای امروز و فردای حرکت ما اشاره میکنم. منظورم مرحله جدید جنگ سینمایی شیطان بزرگ، علیه رب یگانه، دین خاتم او و علیه وعده تضمینشده عدل جهانی و ظهور کامل عدالت جهانی این دین است .
نورافشانی بر بازی شیطانی
یکی از گشودهترین میراثهای بیپایان امام(قده) که گشایش بزرگی برای حال و آینده ما و جهاد اهل ایمان و نیز رهایی سینما را در خود نهفته دارد و باطل السحر همه افسونزاییها و جادوی سیاه قدرتهای ظلمانی جهان و شیاطین و اجنه کافر و سینمای «نیست انگارانه» و فاسد غرب در قلوب است، همین وصیت الهی سیاسی روح اللهی روحا... است. تو گویی همه مغاکهای هلاکت بار، همه بازیهای فسادانگیز و وانمودههای ستمخیز بردگیآور و فریبای نظم خونریز و سلطهجو و چپاولگر غرب و شرق و افسون وانمودههای سینما و رؤیای غرب همین امروز را افشا میکند و نور خود را بر حقیقت گیم شیطان میپاشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد