حضور زنان نه تنها در واقعه کربلا بلکه سوگواریها و روایتگریهای پس از حادثه در شام و مدینه و آیینهای عزاداری در طول تاریخ حتی جایی که گمانش را نمیکنید، جریان پیدا کرده است. آوازه این عزاداری بزرگ و حزنانگیز طی دهههای گذشته و زمانی که از رسانههای مجازی و غیرمجازی خبری نبود، از طریق راویانی که گردشگران و جهانگردان بودند به آنسوی مرزهای این سرزمین شیعی رسیده است. جالب است بدانید که مادام «کارلا سرنا»، نخستین زن جهانگردی است که سال۱۲۵۶ به ایران سفر کرد. سفر او به ایران با ایام محرم مصادف شد. به همین دلیل بخشی از سفرنامهاش به خاطرات خواندنی از آداب و رسوم عزاداری ایرانیها برای سالار شهیدان مربوط میشود.
این زن جهانگرد ایتالیایی درباره اهمیت محرم و عزاداری ایرانیان اینگونه نوشته است: «در دهه اول ماه محرم، شاه و رعایایش لباس عزا به تن میکنند. رنگهای سیاه نماد سوگواری شناخته میشود، ولی بسیاری از مردم کمربندهایی به همین رنگ با نقشهای نارنجی دور کمر میبندند. مردان طبقات پایین به عنوان علامت عزا، دامن پیراهن خود را بیرون گذاشته و دکمه یقه آن را باز میکنند.»
مادام کارلاسرنا در بخش دیگری از مشاهداتش به ساختار و تزئینات داخلی تکیه دولت، یعنی محل برگزاری تعزیه در ماه محرم، اینگونه اشاره میکند: «نحوه تزئین و آرایش تکیه در اوقات برگزاری تعزیه، در نوع خود تماشایی است. از قالیها، پارچههای منقش دیواری، منسوجات، گلهای مصنوعی، آیینهها، شمعدانهای چندشاخه و چلچراغها برای زیباتر جلوه دادن آن استفاده میشود. دیوارها با نقاشیهایی به سبک عجیب و غریب و با رنگهای مختلف تزئین شدهاست. در وسط تکیه نیز جایگاه بلندتری به نام سکو قرار دارد که آنجا را با فرشهایی پوشاندهاند که صحنه نمایش است و به بازیگرها اختصاص دارد. جایگاههایی برای نشستن افراد خاص، مانند شاه و زنان حرمسرایش، در تکیه تدارک دیدهشده و تماشاچیها در صحن تکیه، در قسمت در ورودی عمومی آن، روی زمین مینشینند. یک طرف تالار برای مردها و یک طرف دیگر آن برای زنهاست.
تعداد زیادی بچه هم برای تماشا به آنجا میآیند. سقاها سبو به دوش و کاسه به دست به یاد تشنه لبان خاندان علی (ع) میان مردم آب قسمت میکنند.» بد نیست این را هم بدانید که حالا بیش از یک قرن از ساخت نخستین تکیه دولت میگذرد. این ساختمان که حالا اثری از آن نمانده از سالن اپرای لندن الهام گرفته شدهبود. ساخت این تکیه که بزرگترین تماشاخانه تهران هم محسوب میشود، به سال ۱۲۴۸ برمی گردد که در آن دوران به دستور ناصرالدین شاه، با مشورت و همراهی دوستعلی خان معیرالممالک و با سرمایهای ۳۰۰ هزار تومانی، در کنار عمارت بادگیر کاخ گلستان آغاز شد و تا سال۱۲۵۳ طول کشید.