گفتوگوی تفصیلی با امیررضا واعظ آشتیانی دربرگیرنده برخی حقایق پررنگ فوتبال ایران است؛ فوتبالی که انتخاباتی جنجالی را همین فردا (هشتمشهریور) پیش رو خواهد داشت.
با حواشی مربوط به انتخابات فدراسیون فوتبال، یک تابستان جنجالی را پشت سر گذاشتیم و حالا همه به اتفاقات مجمع هشتم شهریور چشم دارند.
این اتفاقات و مباحث که در این مدت درباره انتخابات فدراسیون فوتبال رخ داد میتوانست اصلا وجود نداشته باشد یا در واقع روند میتوانست خیلی آرامتر باشد و منصفانهتر و منطقیتر جلو برود. برخی مواقع کوتاهی در تصمیمگیریهای به موقع باعث میشود فضاسازی به وجود بیاید و شرایط به گونه دیگری پیش برود و حتی افراد برای استیفای حقوق خودشان مجبور شوند موضوعات را پیگیری کنند. یکی از بحثها در زمان ثبتنام خود ما رقم خورد و چگونگی و فرآیند ثبتنام با اتفاقاتی همراه شد.
به نظر میرسد برخیسعی دارند چانه فوتبال را کوچک بگیرند. حالا نمیدانیم چه هدف و چه منافعی پشت سر این قضیه قرار دارد، اما فوتبال ما قطعا از این تصمیمات آسیب میبیند. نظر شما در این باره چیست؟
این اتفاقات مختص فوتبال نیست. ما در رابطه با ورزش هم گاهی میشنویم که چانه ورزش را کوچک میگیرند. هر سازمان، تشکیلات و هر نهادی که همه چیز را محصور به یک گروه و جریان کند، چانه کوچک میشود، چرا که بضاعت فکری محدود دارند و اگر بنا باشد آنها چرخاننده مداوم باشند هیچ نوآوری رقم نمیخورد و هیچ اتفاق جدیدی هم به وجود نمیآید. سازمان و فدراسیونی موفق است که پویا و کارآمد باشد. در واقع فکرها و اندیشههای نو در آن دیده شود. امروز ورزش تنها نفس خود مسابقه دادن نیست. همین آقایان که چانه را در مجموعه فوتبال و ورزش کوچک میگیرند میگویند ورزش یک صنعت است. خب اگر اعتقاد دارید ورزش صنعت و اقتصاد است چرا آن را فقط محصور به خودتان کردهاید؟ فرد اقتصادی یا فرهنگی هم باید در آن باشد.
در واقع شما ایراد آییننامهای به این وضعیت دارید؟
ببینید تا زمانی که نگاه ما یکطرفه باشد، وضع همین است. مثلا صرفا فقط بگوییم در فوتبال برد و باخت مهم است. تا زمانی که فقط به این فکر کنیم که باید به جامجهانی برویم و برگردیم، هیچ اتفاق خوبی برای ما نمیافتد. اگر نگاه ما چنین باشد از آن فرهنگ، اقتصاد و صنعتی که مدام از آن صحبت میکنیم هیچ خبری نخواهد بود. توصیه من به وزارت ورزش این است؛ اجازه ندهند اساسنامههایی که مینویسند دارای مواردی باشد که ورود افراد کارآمد در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی را محدود کند. مثلا در همین اساسنامه فدراسیون فوتبال موردی هست که شامل بنده نمیشود، ولی دلیلی ندارد که، چون شامل من نمیشود انتقاد نکنم. آنها میگویند اگر کسی میخواهد کاندیدای فدراسیون فوتبال شود باید چهار سال سابقه ورزشی داشته باشد. این یعنی چه؟ در واقع منظور این است که هیچکسی نتواند وارد شود. یعنی اگر فردی خلاقیت و نوآوری دارد، سدی برای او ایجاد کنند. کسانی را سراغ داریم که از فضای خارج از ورزش وارد آن شدهاند و اتفاقا موفق هم بودهاند. افرادی هم بودند که موفق نبودهاند و از این دست افراد نباید استفاده کرد و این جسارت باید وجود داشته باشد که آنها را پس بزنیم. در ورزش هم ورزشیهایی بودهاند که ناکارآمد بودند. پس چانه خودتان را در فوتبال و ورزش کوچک نگیرید. این چانه را باید باز بگذاریم. وقتی که باز بگذاریم میتوانیم افراد کارآمد را جذب و در عرصههای مختلف استفاده کنیم.
موضوع این است که بدانیم آیا عزم ارادهای برای این کار وجود دارد یا خیر. الان خیلیها بر این باورند که یک سری اتفاقات در مسیر مهندسی کردن انتخابات رقم خورده تا شخص خاصی برنده شود. با علم به این موضوع و اینکه فضایی عادلانه برای رقابت وجود ندارد، خود شما چرا به انتخابات ورود کردید؟
من هیچ علاقهای برای ورود به این موضوع نداشتم. مدتها با آقای اسدی درباره این موضوع صحبت میکردیم. ولی علت اینکه روز آخر وارد شدیم این بود که میخواستیم ببینیم چه کسانی ثبتنام میکنند. وقتی یقین پیدا کردیم این اتفاق تعریف شده و مهندسی شده است، ورود کردیم. ما میخواستیم به افکار عمومی و مردم بگوییم که عدهای باندباز، گروه باز و قبیلهگرا به دنبال مصادره کامل این فوتبال هستند. یک عده که مسبب اوضاع امروز هستند و کسانی که فکر میکنند بابت صعود به جامجهانی خیلی افتخار کسب کردهاند و باز هم میخواهند متولی فوتبال این مملکت باشند. تمام کسانی که کاندید شدهاند از هیات رئیسه گرفته تا ردههای پایین در اوضاع امروز فوتبال سهیم هستند. ۲۲ دوره لیگبرتر در فوتبال کشور به اسم حرفهای برگزار شده است. اینها باید بگویند در کجای این ۲۲ دوره تولید دانش انجام شده است. آیا در حوزه فوتبال به لحاظ فنی پیشرفت داشتهایم؟ اصلا بگویند در حوزه فرهنگی چقدر تاثیرگذار بودهاند و در رابطه با مسائل اجتماعی همینطور. در حوزه اقتصاد چقدر اثرگذاری داشتند؟ جز اینکه پول مفت مملکت را خورده و روز به روز هم فوتبال را گرانتر کردهاند. سالانه ۵هزار میلیارد تومان در فوتبال کشور هزینه میشود. نمونهاش استقلال و پرسپولیس هستند که برای همین فصل بیش از ۷۰۰میلیارد تومان هزینه کردهاند. این فوتبال را روز به روز گرانتر میکنند تا به کجا برسند؟ شما به جام جهانی رفتید و آمدید، چقدر توانستید اسپانسر بگیرید و درآمدزایی کنید؟ کشورها وقتی به جامجهانی میروند یکی از کارهای بزرگی که انجام میدهند این است که درآمدزایی میکنند. افتخار این آقایان این است که فیفا مثلا این مقدار پاداش دلاری را به آنها داده است. اما این پاداش را به همه میدهند. نکته جالب توجه اینکه جامجهانی رفتن زمانی افتخار بود که از آسیا یک یا دو تیم میرفت، نه الان که پنج تیم صعود میکند. الان قدرتهای برتر فوتبال آسیا کدام تیمها هستند؟ ایران، عربستان، استرالیا، کره و ژاپن و نهایتا عراق. تیم شاخص دیگری هم داریم؟ حالا اصلا میگوییم چین و بحرین هم هستند. از بین این هشت تیم، پنج تیم میخواهند به جامجهانی بروند باز هم نمیخواهید جزو آن پنج تیم باشید؟ حداقل اگر میخواهید از عملکرد خود دفاع کنید حرفهای درست و درمان بزنید، منطقی دفاع کنید. نگویید افتخار ماست که در زمان ریاست ما دو دوره به جامجهانی رفتیم. حالا من میپرسم در همان دو دوره قبلی چه چیزی عاید شما شده است؟ میگویند ما رفتهایم تجربهاندوزی کنیم. خب ما پنج دوره رفتهایم فقط برای تجربه اندوزی؟ این تجارب کجا مستند شده است؟ کجا تولید دانش کردهاید؟ به مربیان فوتبال در لیگبرتر نگاه کنید. اینها کجا ریکاوری میشوند؟ اینها از جیب خودشان خرج میکنند که بروند کلاسهای مربیگری؟ چند نفر از اینها زبان انگلیسی بلد هستند؟ چند کلاس مربیگری تراز اول در ایران گذاشتید تا اساتید برجسته دنیا در آن تدریس کنند؟ از کنار همه هزینههایی که برای کیروش و دیگران کردید چند مربی پرورش دادید؟ و خیلی مسائل دیگر. من امروز تمام این تنشهایی را که ایجاد میشود فقط از چشم کمیته اخلاق میبینم، چون سکوت این کمیته کاملا مصلحتآمیز و بیمعناست.
سوال این است که اگر کمیته اخلاق کوتاهی کرد باید به کجا شکایت برد؟
این سوال خیلیهاست. عدهای میگویند اگر کمیته اخلاق کوتاهی کرد، در مجمع فدراسیون فوتبال باید درباره آن تصمیمگیری شود. مجمع چکار میتواند انجام دهد؟ کمیته اخلاق را فلک کند؟ باید تدبیری وجود داشته باشد که اگر کمیته اخلاق در وظایفش کوتاهی کرد چه باید کرد؟ الان تخلف آشکاری ایجاد شده و شکایت رسمی هم انجام گرفته. به قول خودشان تمبر هم باطل شده. چرا سکوت کردهاند؟ گذاشتهاند انتخابات تمام شود و بعد اقدام کنند؟ همین الان باید کاری کنند، هیچ اتفاقی هم نمیافتد. هیچ ضرری هم برای مملکت ندارد. این شجاعت کمیته اخلاق است که در صورت رویت تخلف حکم صادر کند حتی اگر انتخابات به هم بخورد. خب به هم بخورد. کمیته انتخابات مر قانون را رعایت نکرد و ما هم شکایت کردیم. اکنون وقت رسیدگی است. شجاعت این است. شجاعت این نیست که با کار غیرقانونی مماشات کنید.
البته لازمه اتخاد تصمیمات شجاعانه داشتن استقلال رای است. موافقید؟
همینطور است. دوخت و دوزی انجام گرفته بود، اما پیشبینی این که واعظ و اسدی هم وارد انتخابات میشوند، نداشتند. گاهی اوقات از بیخردی برخی افراد متاسف میشوم. اگر کارهای بودم میگفتم واعظ و اسدی بیایند، چون به هرحال این انتخابات مهندسی شده است و اینها رای نمیآورند. آن وقت میایستیم و به آنها میخندیم! یعنی همین خردمندی را هم نداشتند. من شخصا ورود کردم تا معادلات را به هم بزنم. اگر تایید هم میشدم قبل از انتخابات انصراف میدادم.
پس شما هم معتقدید انتخابات فدراسیون فوتبال، انتخابات سالمی نخواهد بود؟
این تحلیل من است. شاید عدهای به تحلیل من ایراد بگیرند. دلیلی ندارد نظرات یکی باشد. ما آمدیم بازی را به هم بزنیم. وگرنه من نه نیازی به فدراسیون دارم و نه امثالهم. نامههایی هم که از فیفا و AFC به فدراسیون فوتبال میآید کمی شبههبرانگیز شده است. در مجموع هر وقت به بزنگاههایی مثل انتخابات میرسیم از این نامهها میآید. این چه چیزی را نشان میدهد؟ نشان از مهندسی بودن اوضاع نیست؟ برخی فیفاهراسی در ایران راه انداختهاند و متاسفانه برخی از مسئولان ما در حوزههای مختلف هم آن را باور کردهاند. در این چند سال با فوتبال و فرهنگ این مملکت چه کردند؟ مدام هم از این میگویند که دولت از فوتبال کنار بکشد. خب پول شما را در فوتبال همین دولت میدهد. پول بیتالمال را میگیرند و حرف هم میزنند. چرا فوتبال را ارزان نمیکنند؟ در کشورهای آمریکای جنوبی که مهد فوتبال هستند لیگ بسیار ارزانتری نسبت به ما دارند. بازیکنان تراز اول خودشان را صادر میکنند که درجه ۳ آنها به ما میرسد. آنها لیگ را ارزان کردند تا بخش خصوصی سرمایهگذاری کند. حالا ما هم در ایران لیگ را ارزان کنیم تا بخش خصوصی سرمایهگذاری کند. در ایران هر چه پول بیشتر میآورند، فوتبال را گرانتر میکنند. چرا فوتبال ایران را ارزان نمیکنند؟ چون اژدهای هفت سری که از آن یاد میشود یک سرش در فوتبال حرفهای ماست. نه انضباط دارند و نه برنامه. هدف هم ندارند. وقتی هم هدف نداشته باشند عاقبتش همین میشود که میبینید. عاقبتش این میشود که یک مربی ۱۵سال است با یک روش کار میکند.
این گرانی بیش از حد و اندازه فوتبال، طبیعتا فساد هم با خودش میآورد.
بله دقیقا. یک سرمربی چرا باید ۴۰ میلیارد بگیرد؟ در فوتبال حرفهای دنیا پول کیلویی خرج نمیکنند، اما ما اینجا نشستهایم و فقط بلدیم خودمان را با خارجیها مقایسه کنیم. اگر عرضه ندارند مدیریت کنند، نگویند نمیشود. عرضه نداشتن خودشان را به پای این نگذارند که نمیشود. در کشورهایی که ساز و کار صادرات بازیکن دارند در درآمد ناخالص کشورشان بین دو الی سه درصد نقش ایفا میکنند. ولی اینجا از این خبرها نیست و هر سال شاهدیم دستمزد بازیکنان بیشتر میشود. مگر میشود بازیکنی از قیمت ۵۰۰ میلیونی به ۵ میلیاردی برسد. چه خبر است؟ مگر چه اتفاقی قرار است بیفتد. فوتبال حرفهای زمانی شکل میگیرد که بخش خصوصی پای کار بیاید. همین امروز دولت بگوید دیگر تیمداری نمیکنم، خیلی از مدعیان باید بروند خانه و روپایی بزنند. نه نگاه اقتصادی دارند و نه فوتبالی و منصفانه. یک عده هم یاد گرفتهاند با پول بیتالمال خودشان را عزیز کنند. ولی اگر به آنها بگویید دو زار از جیب خودتان خرج کنید زیر بار نمیروند. حداقل کار مدیریتی را درست انجام دهند. الان انتخابات هم برگزار شود و هر کدام از این آقایان هم انتخاب شود هیچ اتفاقی نمیافتد، چون قبلا امتحان خود را پس دادهاند. فوتبال ما نیاز به تحول اساسی دارد.
خاطرتان هست خود شما استقلال را با چه بودجههایی میبستید؟
فصل اول، استقلال چهار بازی را گذرانده بود و من بازی پنجم بود که آمدم. هفدهم جدول بود، اما در همان فصل قهرمان شدیم. ما با هشت میلیارد بودجه تیم را بستیم. از این هشت میلیارد نزدیک ۶۰ درصد را سازمان تربیت بدنی از تبصرهای به ما داد. فصل دوم ۵۰۰ میلیون تومان به آن بودجه اضافه کردیم. در واقع ما بودجه برای باشگاه تعریف کرده بودیم.
۱۲-۱۳ سال از آن زمان میگذرد و تورم بسیار بیشتر شده است. امسال که رقم قرارداد بازیکنان استقلال منتشر شد و عددها به ۳۷۰ میلیارد تومان رسید، اولین چیزی که به ذهنتان رسید چه بود؟
یک دستهایی فوتبال را گران میکنند. در حالت خوشبینانه میگویم برخی مدیران به دلیل ناآگاهی به این دام افتادهاند. خدا رحمت کند آقای عباس انصاریفرد را. قبل از آغاز فصل به او گفتم برای اینکه بازیکنان بازار گرمی نکنند به یکدیگر لیست بدهیم تا یک وقت بازیکنان قیمت خودشان را افزایش ندهند.
برای اولین بار بود که چنین اتفاقی میافتاد؟
بله هیچ بازار گرمی نبود. فقط یک بازیکن نزد من آمد. آقای آرفی بود و گفتم من ۲۲۰ میلیون شما را قیمت میگذارم. گفت پرسپولیس بیشتر میدهد. من هم گفتم بفرمایید بروید آنجا. به پرسپولیس رفت. حالا عملکردش بماند. فقط همین یک مورد بود. آن سال محمد محمدی، کیانوش رحمتی، حنیف عمرانزاده، امیرحسین صادقی، سیدمهدی سیدصالحی و چند بازیکن دیگر را گرفتیم و اصلا هم بازارگرمی نبود. اصلا فضاسازی بین دو باشگاه نبود که فلان بازیکن بگوید پرسپولیس یا استقلال مرا میخواهد.
این روزها بحث پرونده فساد در فولاد مبارکه هم حسابی داغ است. آن عدد و رقمهای عجیب و البته ردپای چند چهره فوتبالی...
بله! تحقیق و تفحصی درباره فولاد مبارکه انجام گرفته است و به هر حال اتفاق میمونی نبوده است. عدهای هستند که همیشه میخواهند با بیتالمال خودشان را عزیز کنند. برخی افراد شرافت خود را میفروشند یعنی دنیایشان بیشتر ارزش دارد تا آخرتشان. اگر کسی فکر آن دنیا را کند سمت این کارها نمیرود. همین گزارش تحقیق و تفحص مجلس مرا یاد قرارداد مربیای انداخت که در آن برهه ابتدا قراردادش را فسخ کرد و بعد با سه برابر قیمت آن را امضا کرد. خرجهای متفرقه دیگری هم بود. هر چه فکر میکنم متوجه میشوم ما آدمهای شجاعی نیستیم. افرادی هستند که از قانون جلوتر میروند و ضایع کننده حق دیگران محسوب میشوند، اما به همین افراد میگویند شجاع. از طرف دیگر به کسانی که در چارچوب قانون حرکت میکنند ناتوان و ترسو میگویند. فاجعه همین جاست. در حالی که اعتقاد من بر این است که اگر دیگران کاشتند و ما خوردیم، حالا وظیفه ماست که بکاریم تا دیگران بخورند. منظور این است که درست بکار، درست برداشت کن تا این خط ادامه داشته باشد. نه اینکه غلط بکار و آشغال درو کن. این فرآیند غلط است. دوستانی که اسامی آنها در پرونده اخیر رویت شد، قطعا باید سعی کنند دلایلی متقن برای کارهایی که کردهاند، بیاورند. بعضی مواقع کارهایی را میبینیم دیگران انجام دادهاند و همراه با اشتباه بوده و اثرات منفی به جا گذاشته است. باید تلاش کنیم تقصیرکار آینده نباشیم.
در واقع تبعات یک سری تصمیمات اشتباه تا سالهای زیادی باقی میماند؟
بله، باقی میماند. حالا امروز سعی کنیم مقصر آینده نباشیم. قبلیها این اشتباه را کردند و ما نکنیم. آزمون و خطا زمانی اتفاق میافتد که عقلانیت و دانش وجود نداشته باشد. آزمون و خطا آفت هر سازمانی است و عاقبتش این میشود که تصمیمی گرفته شده و امروز عدهای به ورزش آسیب میزنند. ما باید امروز کاری کنیم که آیندگان بابت اشتباهات ما متحمل سختی نشوند و آنها هم تشویق شوند که برای آیندگان خود تصمیم خوب بگیرند.
یک جامجهانی دیگر در راه رسیدن است. به نظر میرسد باز هم هیچ بهرهای از این تورنمنت نخواهیم برد. نظر شما چیست؟
ببینید فوتبال ایران پنج دوره به جامجهانی رفته، اما هنوز مستند این حضورها را جایی ثبت نکردهایم. بهره فرهنگی یا اقتصادی ما نسبت به این موضوع چه بوده است؟
این بار جام جهانی در قطر است. از زمانی که قطر به عنوان میزبان انتخاب شد مدام میگوییم از لحاظ گردشگری، فرهنگی، اقتصادی و ... کارهای زیادی انجام خواهیم داد، چون قطر در همسایگی ماست. حتی صحبتهایی شد که ما هم میتوانیم میزبانی بگیریم که البته بیشتر شبیه شوخی بود. بعد گفتند از فضای جزیره کیش استفاده کنیم تا جذب توریست انجام شود. به جام جهانی نزدیک میشویم و هیچ کدام از این کارها انجام نشده است.
چون خلاقیت وجود ندارد و نگاههای ما کاملا سنتی است. باید متحول شویم. برخی شوخی میکنند و میگویند از خارج مدیر بیاوریم، ولی اگر مدیر هم بیاوریم با فرهنگ ما نمیتواند کار کند. این حرفها شوخی است. فدراسیون فوتبال یا حوزههای دیگر باید از نگاههای نو بهره ببرند. وقتی میگویند در فوتبال و ورزش را روی افراد متخصص نبندید معنا و مفهومش همین است. تا زمانی که یک عده نشستهاند و مثلا میگویند فوتبال را به فوتبالیها بسپارید وضع ما بهتر از این نخواهد شد. این نشانه عقبافتادگی ماست. دنیا در سال ۱۹۸۰ میلادی همه این حرفها را جارو کرد و گذاشت کنار. الان روسای فدراسیونهای کشورهای مختلف بسیار قلیل هستند که قهرمان همان رشته باشند. همه افراد سیاسی و اقتصادی به شمار میروند. کمیته المپیکها هم اصولا با ریاست افراد سیاسی روبهرو هستند. واقعا نمیدانم این حرف یعنی چه که فوتبال را به فوتبالیها بدهید. پله را در برزیل مدتی به عنوان وزیر ورزش گذاشتند، اما خیلی سریع او را برکنار کردند، چون دیدند خرابکاری میکند. ما مدیر و برنامهریز میخواهیم. ما هدف گذار میخواهیم، مدیر کارآمد میخواهیم. به تحول نیاز داریم. تحول ریشه توسعه و پیشرفت است.
خبر تائید صلاحیت مهدی تاج هم سرانجام اعلام شد. برآورد شما به عنوان کسی که از بیرون قضایا را میبیند چگونه است؟ تایید صلاحیت تاج را به حق میدانید یا ناحق؟
من در یک برنامه تلویزیونی در حضور خودشان صحبت کردم و گفتم شما در گذشته چه کردید که میخواهید باز ورود کنید؟ چه چیزی را جا گذاشتید؟ چقدر خوب است افراد یاد بگیرند در هر سازمانی که کار کردند کارهایشان به یادگار بماند، حالا چه خوب و چه بد. برگشتن دوباره اصلا معنا ندارد. به ایشان گفتم چه تحصیل جدیدی کردید که میخواهید از علم آن برای ریاست استفاده کنید؟ من نسبت به برخی از اعضای مجمع همچنان نگاه مثبتی ندارم و اعتقادم بر این است که آنها یک باند هستند. در تمام کشورهای دنیا مهندسی انتخابات انجام میشود و پشت پرده کارهایی رقم میخورد، اما به گونهای عمل میکنند که صدای فیفا در نمیآید. شما فکر نکنید باند، قبیله و گروه در اروپا نیست. آنجا هم وجود دارد. ولی پرچم یک کشور را که در اختیار آن باند نمیگذارند. با کمک یک فرد توانا و کارآمد کار مهندسی را انجام میدهند. این فرد عرضه اجرا کردن برنامهها را طبق هدف دارد. ما برعکس عمل میکنیم. اینها باز میخواهند بیایند که چه گلی به سر فوتبال ما بزنند؟ چه دانشی عرضه کنند؟ چه بهرهوری انجام دهند؟ اصلا ساز و کار عرضه کردن فوتبال را دارند؟ دانش این عرضه کردن را دارند؟ اگر دانش دارند از جسارت برخوردار هستند؟ اصلا باور به انجام این موضوع وجود دارد؟ مدام حرف از بخش خصوصی میزنند؟ مگر بخش خصوصی پولش را از سر راه آورده که بیایند سالی ۱۰۰میلیارد خرج کنند و هیچی هم در آن نباشد و تیمشان پنجم یا ششم شود؟ به هر حال کسی که پرونده باز قضایی دارد نمیتواند در انتخابات شرکت کند. همین اتفاق برای بلاتر هم افتاد. چون پرونده باز قضایی داشت نتوانست در انتخابات فیفا شرکت کند. با این مسائلی که گفتم آیا برخی از افراد شایستگی این را دارند که بیایند و مسئولیت بگیرند؟ حالا من نام شخص خاصی را نمیآورم. هر کسی میخواهد باشد. تعارفی وجود ندارد. ولی خوشحالم که درست تشخیص دادم که باید ورود کنم و این معادله و این بازی را نشان دادم. همچنان پیگیر کمیته اخلاق هستم. این کمیته هم قبل از انتخابات رای نمیدهد، چون خودشان هم جزئی از این داستان انتخابات هستند.
شرایط انتخابات را چطور میبینید؟
برداشت من این است که مجمع برای برگزاری انتخابات به تفاهم نرسد. من اینطور فکر میکنم. حق مجمع است که این کار را بکند و بگوید ما نسبت به افراد شرکت کننده اقناع نیستیم. امکان دارد که این قضیه هم نباشد. چون دو سال بیشتر به پایان زمان چهار ساله باقی نمانده است. احتمال وقوع هر دو اتفاق وجود دارد. البته هر کدام از این کاندیداها انتخاب شود اتفاقی برای فوتبال نمیافتد. چون من جنس این افراد را شجاع، تحولگرا و توانا نمیبینم. اراده مبارزه با پلشتیها و زشتیها در این افراد وجود ندارد. آنها بی شک یک روند عادی را با همین دست فرمان تا پایان این دوره طی میکنند.