در دنیای صدا و تصویر کم کار شدهاید، این موضوع علت خاصی دارد؟
باید بگویم وقتی که کلمه کار در سینما، تلویزیون یا رادیو و تئاتر وسط میآید، به معنای کار گروهی است که همه کنار هم آن را شکل میدهند. جریانی که منجر میشود موضوع تبدیل به داستانی دیداری یا شنیداری شود و در معرض دید مخاطب قرار بگیرد. به گمانم مدتی است به طور کلی دنیای تصویر از تلویزیون گرفته تا سینما و تئاتر فعالیتشان کمتر شدهاست. در واقع باید بگویم ما کم کار نشدهایم بلکه امروزه کمیکارها گزینشی شدهاند. در این فضا از کارگردان گرفته تا طراح لباس و دیگر اعضای یک گروه مدتهاست گویا به شکل گزینشی انتخاب میشوند و شاید ما جزو انتخاب گزینههای جدید نبودیم.
خودتان چطور؟ مشغول کاری نیستید؟ گویا ساخت اثری را شروع کردهبودید و تدریس هم میکردید.
بله، بخشی از کاری که من از سال پیش شروع کردم به آموزش بازیگری اختصاص داشته و در اسفند همان سال هم با حضور دو خرده سرمایهگذار که بخش اعظم آن کار را خودم سرمایهگذاری کردم، توانستم کاری سینمایی را کلید بزنم. تا آخر اردیبهشت امسال هم مشغول تصویربرداری بودیم و فوقالعاده کار مشکلی بود. در این بین به تنهایی فشارهای مالی بسیاری را متحمل شدم و تا همین الان هم پسلرزههای مالی ساخت آن فیلم زندگیام را دربر گرفتهاست. علاوه بر آن کار، مستندی با عنوان «آب» را هم کار کردم و تئاتری را هم در همان سال پیش اجرا کردم. همه اینها نشان میدهد من مجبورم در حوزه کاریام فعالیت کنم و غیر از این کار دیگری برای معاش ندارم. گاهی تلاش میکنم بنویسم و همچنین چند فیلمنامه و نمایشنامه در حوزه تئاتر، سینما و بازیگری در دست دارم.
شما هنوز پایبند حوزه کاریتان هستید، این وفاداری زندگی را برایتان سخت نکردهاست؟
در حال حاضر روزگار خیلی از هنرمندان به سختی میگذرد. ما همگی جدا از اینکه یک هنرمند هستیم، در کنار خیالی که لازمه کارمان است، دو درگیری همیشگی از جنس واقعیت داریم؛ یکی حس مسئولیتی است که با دیدن مشکلات مختلف اجتماعی و... وجود دارد و دیگری انعکاس و بازنمایی این معضلات توسط هر یک از ما به صورت موثر و با طرح مسأله است. به نظر من در این میان هنرمند تبدیل به دو نفر میشود از یک طرف باید به هر دری بزند تا بتواند با وجود مشکلات اقتصادی در دنیایی که دوستش دارد، زندگیاش را پیش ببرد و از سویی خودش را مسئول میداند تا قدمی موثر برای این مسائل در حوزه گستردهتر بردارد. همه اینها در حالی است که خانهسینما و هر نهادی که برای هنرمندان وجود دارد هیچ ترسیمی برای آینده و به قولی بازنشستگی یک هنرمند ندارد. باید بگویم با تمام این مسائل خیلی از ما هنوز با امیدواری جلو میرویم.
و چه خبر از فیلمنامههایتان؟ مشخص است چه زمانی شاهد ساخت آن خواهیم بود؟
با تمامیاین اوضاع و احوال من دو فیلمنامه نوشتم و این روزها به دنبال جذب سرمایهگذار هستم تا بتوانم گروهی را شکل دهم که کنار هم ایدههایمان را روی دایره بریزیم و اثر قابل توجهی را به مخاطبانمان ارائه دهیم. جریانی که وسیلهای شود تا عدهای از قبل آن ارتزاق کنند. در حال حاضر هم پروژههای ناتمامیدارم که امید دارم در روزهای آتی به ثمر بنشیند. به هر حال امیدمان به خداست و میدانم که او هم حواسش به ما هست.
شما نقشهای مختلفی را بازی کردید اما خودتان کدام را بیشتر دوست داشتید و دلتان میخواهد نقشی را که بازی میکنید از چه جنسی باشد؟
من احساس میکنم هر نقشی طرح مشترکی بین ما و مخاطب ایجاد میکند به همین دلیل جزئیات اینکه چه نقشی را بازی میکنیم چندان مهم نیست، پیر باشد یا جوان، عاقل یا دیوانه بلکه باید آن درد مشترکی که بین ما انسانهاست را به وسیله آن منتقل کنیم، در این صورت است که نقش اثرگذاری که باید را با هر عنوان و جنسی خواهد داشت.
در واقع میگویید که مخاطب به دنبال پیدا کردن خودش در هر نقش و قصهای است.
بله، واقعیت این است که مخاطب تنها به نقش ما نگاه نمیکند بلکه به درد مشترک خود نگاه میکند و ذهنش به دنبال آن است که ببیند چه اشتراکاتی با کسی که تماشایش میکند، دارد. در اصل او هر نقشی را تحلیل و گاهی تطبیق میکند که آن شخصیت چطور در قصه از پس فلان مشکل که از قضا او هم درگیرش است، برآمده؟ به همین دلیل است که معتقدم باید محتوا چه در تصویر و چه صدا از جنس اشتراک بین مخاطب و کارهنری باشد. در مورد خودم حس میکنم گاهی این درد مشترک اتفاق افتاده است و گاهی هم به دلایل مختلفی همچون اقتضای نقش و سریال آن حرف مشترک بین من و مخاطب شکل نگرفته است. گاهی هم کارها به صورت سفارشی ساخته و این باعث میشود آنی که به دنبالش هستیم چندان اتفاق نیفتد.
شما به دنبال انعکاس چه موضوعی در کاری که میخواهید بسازید، هستید؟
من سراغ موضوعی میروم که از لحاظ علمی و تجربی در آن موفقتر بودم و اطلاعاتم دربارهاش بیشتر باشد. در این بین حس میکنم نشان دادن درد مشترک اجتماعی و موضوعات معمایی را بیشتر دوست دارم. البته فقط به دنبال شکل دادن معما و طرح آن نیستم بلکه اولویت اولم فرحبخش و سرگرمکننده بودن آن اثر است.
از بازخوردهایی که از مردم هم در این سالها گرفتید، بگویید. اتفاقی هست که هنوز مرور آن لبخند را روی لبهایتان بیاورد؟
متاسفانه بیشتر خاطرات از یاد رفتهاند و خندیدن هم در این روزها دشوار شده است. با این حال تا امروز از مردم بازخوردهای مختلفی گرفتم که من همه شان را دوست دارم. در این بین آنهایی که رفتار خالصانه دارند، بیشتر در ذهنم باقی ماندهاند، محبتها و لطفی که از ته قلبشان به من داشتند.
اگر بخواهید یک سؤال از خودتان بپرسید و به آن پاسخ دهید، چیست؟
من از خودم سوالی ندارم و خیلی سعی کردم در پرسش خود و پاسخ به آن جوابی پیدا کنم. شاید این همان سؤال بیپاسخ باشد چرا که خیلی وقت است این پرسش و پاسخ ادامه دارد و خیلی از خودم سؤال میکنم. در این بین چیزهایی هم هست که نمیتوانم به سؤال شما پاسخ دهم.(با خنده)
پیشبهسوی فراموشی
وقتی از من و امثال من برای حضور در کارها دعوت نمیکنند، مسأله مهمی در حال رخ دادن است که باعث میشود امروز دیگر خیلیها را در این فضا نبینیم. حتی من علت این اتفاق را هم نمیدانم و گاهی میپرسم آیا دوره ما به سر آمدهاست؟ یا دلایل دیگری دارد؟ با همه اینها امروز به محتوای غنی و متنوع نیاز داریم و لازم است جلوی تکرار در بخشهای مختلف از جمله انتخاب بازیگران و حتی محتوا گرفته شود.
منبع: ضمیمه قابکوچک روزنامه جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛