این به آن معنا نیست که انواع تاکتیکهای هوشمندانهای وجود ندارد که بتوانید از آنها برای هک کردن راه خود به سمت موفقیت در رسانههای اجتماعی استفاده کنید اما هر کاری که انجام میدهید، نباید نیاز به انسانی کردن برند خود را از دست بدهید.
بازاریابی سنتی مرده است
بازاریابی همهجا هست. تلویزیون را روشن کنید، اینترنت را مرور کنید، هر جا که بروید، تبلیغاتی را خواهید دید که هزینه آن از طریق بودجه بازاریابی پرداخت شده است اما آخرین باری که تبلیغی برای چیزی دیدید و درواقع تصمیم به خرید آن گرفتید چه زمانی بود؟ حالا به این فکر کنید.
آخرین باری که چیزی را خریدید - مانند یک آهنگ، چند لباس یا یک سفر - چون توسط دوستان یا افرادی که به صورت آنلاین دنبال میکنید به شما توصیه شده بود، چه زمانی بود؟ پیام کلیدی در اینجا این است: در عصر جدید رسانههای اجتماعی، بازاریابی سنتی مرده است. خب، پس شما میخواهید محصول خود را بفروشید. مثلا یک جفت کفش ورزشی. رویکرد سنتی و بدیهی این است که تبلیغات چاپی و آنلاین زیادی ایجاد کنید که به زور به مردم میگویند «همین الان آن را بخرید». اما این نوع پیامرسانی تهاجمی مردم را خشمگین میکند: هیچکس خرید اینگونه را دوست ندارد. منظور این است که هدف شما نباید «بازاریابی» باشد. باید کاری کنید مردم در مورد برند شما با یکدیگر صحبت کنند. رسانههای اجتماعی یک راه فوقالعاده خوب برای ترغیب آنها به انجام این کار است.
برخی از بهترین بازاریابهایی که با آنها روبهرو شدهایم، افرادی هستند که ما را در چند پلتفرم رسانههای اجتماعی، از لینکدین گرفته تا توییتر و فیسبوک، دنبال میکنند. این بازاریابها با ما تعامل میکنند، ما را میشناسند، بخشی از زندگی ما میشوند و تنها زمانی سعی میکنند به ما چیزهایی بفروشند که بدانند زمان مناسب است.
مثلا فرض کنید برای یک کلاس تناسب اندام توصیههایی میخواهیم. یکی از این بازاریابان ممکن است پیامی مستقیم به ما بدهد که در مورد کلاس خودشان است و این دقیقا پیامی خواهد بود که نادیده گرفتن آن بسیار سخت است.
بازاریابی رسانههای اجتماعی به لمس شخصی، آن عنصر ارتباط انسانی واقعی نیاز دارد. این مسأله در مورد داشتن میلیونها فالوئر نیست، بهویژه در فیسبوک، جایی که تنها یک درصد از افرادی که صفحه یک کسبوکار را «لایک» میکنند، یک پست را به صورت ارگانیک میبینند. بلکه در مورد درگیر کردن افراد، صحبت کردن و شناختن آنهاست.
بازاریابی سنتی همیشه حرف زدن است، نه گوش دادن. رسانههای اجتماعی میتوانند مؤثرتر باشند زیرا انعطافپذیرتر و شخصیتر هستند و در اصل، اجتماعیتر، همانطور که از نام آن پیداست.
با انسان بودن صدای خود را برجسته کنید
فیلم Cast Away رو دیدی؟ به طور خلاصه، تام هنکس در یک جزیره گیر کرده و نمیتواند با کسی ارتباط برقرار کند، پس شروع به صحبت با توپ والیبالی میکند که آن را ویلسون مینامد.
پستهای بد رسانههای اجتماعی میتوانند کمی شبیه به آن باشند، انگار که فریاد میزنید اما کسی به شما گوش نمیدهد. اما مسأله این است که شما واقعا تنها نیستید. مردم در اطراف شما هستند. شما فقط باید در مورد نحوه مشارکت آنها کار کنید.
چطور این کار را انجام میدهید؟ چگونه میتوانید مردم را وادار کنید تا با برند شما در رسانههای اجتماعی درگیر شوند تا در نهایت با کالاهای ورزشی بیجان صحبت نکنید؟ پاسخ این است که انسانتر باشیم. پیام کلیدی در اینجا این است: با انسان بودن و تعامل، صدای خود را برجسته کنید.
یک راه سریع این است که از دنبالکنندگان خود سؤال بپرسید. سوالاتی مانند «بهترین چیزی که اخیرا خریدهاید چیست؟» یا «ایموجی مورد علاقه شما چیست؟» ممکن است ابتدایی به نظر برسد - و هستند - اما هنوز هم جرقه گفتوگو را برمیانگیزند که مهمترین چیز است. همچنین میتوانید حقایق یا نکات جالب مربوط به محصول خود را به اشتراک بگذارید. آموزش مردم و همچنین سرگرم نگه داشتن آنها دو راه مطمئن هستند.
هرکاری که برای جلب توجه مردم انجام میدهید، باید آن را نیز پیگیری کنید به عبارت دیگر، باید اجتماعی باشید. این به آن معناست که پس از پست کردن یک محتوا به جای درگیر شدن با پاسخهای افراد از آنها برای پاسخ دادن تشکر کنید. همچنین میتوانید چتهای گروهی را برای افرادی که میشناسید و از کار شما قدردانی میکنند، راهاندازی کنید که به عنوان قلاب تعامل شناخته میشوند. این مسأله باید تضمین کند که پست شما به طور گسترده منتشر میشود. بهعلاوه، دریافت تعاملات اولیه باعث میشود که الگوریتم شبکه اجتماعی فکر کند که پست شما محبوب است و همین امر باعث افزایش بیشتر دسترسی آن میشود.
شما همچنین باید یک رویکرد تحلیلی به هر بخش از فرآیند داشته باشید. این به آن معناست که نهتنها میزان موفقیت پستهای خاص را اندازهگیری کنید بلکه همچنین تصمیم بگیرید که در وهله اول در کدام پلتفرم پست به اشتراک بگذارید. حفظ حضور در رسانههای اجتماعی کار بسیار سختی است بنابراین باید زمان خود را فقط در پلتفرمهایی سرمایهگذاری کنید که جمعیت هدف شما واقعا از آن استفاده میکند. در غیر این صورت، ممکن است با یک توپ والیبال صحبت کنید!
کلید موفقیت در حضور آنلاین شخصیت است
در سال 2018، زنجیره معروف آمریکایی بینالمللی خانه پنکیک - IHOP - تصمیم گرفت اوضاع را تغییر دهد و نام خود را IHOB بگذارد. (B) بحثبرانگیز مخفف «برگرها» بود - همانطور که میتوانید حدس بزنید، آنها تمرکز منوی خود را تغییر میدادند.
ممکن است فکر کنید «چه فرصت عالی برای یک برند جدید!» اما این زنجیره توسط یک رقیب کامل شد. فروشگاه رقیب برگر Wendy’s توییت بینقصی را منتشر کرد که در آن نوشته شده بود: «بیصبرانه میتوانم صبر کنم تا یک همبرگر را از جایی امتحان کنم که متوجه شد پنکیک درست کردن خیلی سخت است.»
بسیار مهم است که اجازه دهید کمی شخصیت به حساب رسمی شما راه باز کند. این توییت از Wendy’s یک مثال عالی از این است که چگونه میتوان همزمان نام تجاری خود را تبلیغ کرد. پیام کلیدی در اینجا این است: کلید یک حضور آنلاین موفق، شخصیت است.
رسانههای اجتماعی مملو از فرصتهایی برای شما - و برندتان - هستند تا شخصیت خود را بیان کنید. بنابراین شما باید آن فرصتها را شکار کنید. شما باید از طریق شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام برای جستوجو در مورد نامهای تجاری خود کاوش کنید، حتی آن پستهایی که در آنها تگ نشدهاید. به عبارت دیگر، باید بدانید که مردم پشتسرتان در فضای دیجیتال چه میگویند.
البته، هر برندی نمیتواند مانند Wendy’s باشد - صراحتا عجیب است که یک شرکت بیمه به صورت آنلاین چنین عمل کند اما همچنان میتوانید با ایجاد محتوای تازه و قابل ربط که مخاطبان هدف شما میخواهند ببینند، تأثیرگذار باشید. برای شرکتهای جدیتر، کلید تعامل، آموزش است. به آنچه مردم میخواهند در مورد بیمه یا هر چیز دیگری بدانند، فکر کنید و یک راه سرگرمکننده و مرتبط برای به اشتراک گذاشتن آن اطلاعات با آنها پیدا کنید.
برندها باید سخت کار کنند تا شخصیتهای آنلاینی خلق کنند که احساس انسان بودن کنند. در همین حال، افراد باید یک برند شخصی کاملا تعریفشده ایجاد کنند. چه یک همبرگر زنجیرهای باشید یا فردی که به دنبال کار هستید، همین نکته صادق است: شخصیت بسازید.
غرور را کنار بگذارید
یک میلیون لایک فیسبوک میخواهید؟ ریتوییتهای تضمینی یا مشترکین یوتیوب؟ یک نقطه در صفحه محبوب اینستاگرام با فشار دادن یک دکمه؟
راههایی وجود دارد که میتوانید آنها را در کوتاهمدت به دست بیاورید و بسیاری از مردم این کار را انجام میدهند. پیام کلیدی در اینجا این است: هر کاری که لازم است برای افزایش تعامل انجام دهید. تعداد بالای فالوئر در اسلایدهای پاورپوینتی که میخواهید ارائه دهید، عالی به نظر میرسد و ممکن است برای متقاعد کردن همکارانتان به اینکه کمپینهای اجتماعی شما بهخوبی پیش میروند، کافی باشد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد برای بهدستآوردن تعداد فالوئرهای بالا بهراحتی تقلب میکنند. اما به عنوان یک استراتژی برای رشد برند واقعی شما، این بیفایده است. چرا؟ زیرا منجر به تعامل واقعی نمیشود.
در مورد آن فکر کنید: آن صدها هزار دنبالکننده جدید که بهتازگی خریدهاید چه کسانی هستند؟ مطمئن باشید که آنها واقعا به برند شما علاقهمند نخواهند شد. آنها حتی ممکن است ربات باشند تا افراد واقعی. بنابراین زمانی که شما پست میکنید بهسختی متوجه میشوند، با محتوای شما درگیر نمیشوند و مطمئنا در نهایت مشتری نمیشوند. بنابراین، به جای معیارهای بیهودگی، باید روی ایجاد تعامل متمرکز بمانید. شما باید مخاطبی را پیدا کنید که نهتنها بزرگ باشد، بلکه واقعا به محصول شما علاقهمند باشد.
هنوز راههای زیادی وجود دارد که میتوانید این کار را از طریق بهرهبرداری از نحوه عملکرد شبکههای اجتماعی انجام دهید. به یاد داشته باشید که به جای هدف گرفتن «لایک» یا دنبال کردن، سعی میکنید توجه مردم را به شکل تعامل جلب کنید. تعامل معیاری بسیار ارزشمندتری از تعداد فالوئرها است. هدف نهایی شما از طریق همه اینها همچنان رشد کسب و کارتان است.
داستاننویسی درخشان باشید
شخصیت رسانههای اجتماعی میتوانند به برند شما کمک کنند - اما تنها در صورتی که داستاننویسی درخشان و با ربط به برند باشید. پرداخت پول به ستارههای رسانههای اجتماعی برای تبلیغ محصولات، استراتژی تضمینکننده موفقیت نیست - بهویژه به این دلیل که بسیاری از افراد به اصطلاح اینفلوئنسر، فالوئرهای خود را خریدهاند و از ترفندهایی برای جلب مشارکت استفاده میکنند که منجر به فروش نمیشود. بهتر از اینفلوئنسرها، سفیران هستند – افرادی که شبیه خریداران هدف شما هستند و به طور واقعی ارزش محصول شما را درک میکنند. آنها میتوانند به طور موثر سخنگوی شرکت شوند.
اکنون میدانید که اولویت شما در رسانههای اجتماعی باید انسانی کردن محتوای برند شما باشد. اگر نیاز دارید محتوای برند خود را انسانی کنید، چرا از افرادی که قبلا کارهای شما را استفاده کردهاند و دوست دارند، استفاده نکنید؟
هر برندی که تعداد زیادی کارمند دارد، احتمالا در رسانههای اجتماعی بسیار گستردهتر از آن چیزی است که تصور میکنید. بسیاری از کارمندان هرروز از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. پیام کلیدی در اینجا این است: قدرتمندترین حامیان شما کارمندان و مشتریان شما هستند.
از کارمندان استفاده کنید
چگونه از حضور کارکنان خود در رسانههای اجتماعی استفاده میکنید؟ یکی از راهها راهاندازی یک برنامه حمایت از کارمندان است. از کارکنان خود دعوت کنید تا به آن بپیوندند و همینگونه تعداد زیادی از طرفداران رسانههای اجتماعی جدید خواهید داشت که همه آنها درباره برند شما میدانند و درواقع از آن امرار معاش میکنند اما شما نمیتوانید دقیقا به آنها بگویید چه کاری انجام دهند - آنها باید خودشان باشند. وظیفه شما این است که مراقب نحوه عملکرد آنها باشید و به بااستعدادترین داستاننویسان خود، پاداش دهید. مشتریان خود را نیز فراموش نکنید. جستوجو، تعامل و گفتن درباره نام برندتان همیشه یک ایده عالی است. و درست مانند کارمندان، باید سعی کنید حس وفاداری را به مشتریان نیز القا کنید. هوش مصنوعی به سرعت به سمت ما می آید. در واقع، از قبل رسیده است. مدیران رسانههای اجتماعی میتوانند از ابزارهای خودکار فراوان، برای همه چیز، از فالو کردن و عدم دنبال کردن، تا ارسال خودکار DM بهره ببرند.
اما مهمترین تغییر، برای هر برندی در حال حاضر، انسانتر شدن است، نه چیز دیگر . اشتباه نکنید: رسانههای اجتماعی اینجا هستند و میمانند و یکی از بزرگترین و دگرگونکنندهترین اختراعات تاریخ بشر است. بین طرحهای ارائه شده بیشترین سهم حضور به طرحهای پزشکی و سلامت دیجیتال با 36درصد و در مرحله بعد طرحهای محیط زیستی با 35 درصد برای طرحهای محیط زیست، آب و انرژی است. طرحهای مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات هم با سهمی 12 درصدی سومین سهم از حضور را به خود اختصاص داده است.
منبع: ضمیمه کلیک روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد