به نوعی دیگر این پدیدهها همچون دومینو به یکدیگر متصل هستند. سازمان بهزیستی اعلام کرد تعداد زنان سرپرست خانوار طییک دهه اخیر افزایش داشته است. با کمی دقت، متوجه میشویم عوامل مختلفی در افزایش تعداد این افراد دخیل بوده است، دلایلی که هر کدام آنها هم مدتهاست دربارهاش حرف زده میشود و کارشناسان و مسئولان در پی حل آن پدیدهها هستند. مدیرکل دفتر توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی گفته فقط ۲۴۰ هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش این سازمان هستند. پر واضح است که بدانیم این تعداد، تمام زنان سرپرست خانوار در ایران نیست و این زنان بسیار بیشتر از تعدادی است که زیر پوشش کمکهای بهزیستی قرار دارند. ذکر این نکته هم قابل توجه است که بدانیم ۲۴۰ هزار زن سرپرست خانوار به این معناست که با اعضای خانواده تعداد افراد بالغ بر ۵۸۴ هزار نفر هستند که تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. حمایت از زنان سرپرست خانوار حالا مدتهاست که ترجیعبند سخنرانیهای خیلی از مسئولان است. هر جا صحبت از حمایت زنان میشود، میتوان نشانی از زنان سرپرست خانوار هم پیدا کرد؛ زنانی که در طول ۲۰ سال گذشته تعدادشان حدود ۲.۵ برابر شده و جمعیتشان حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود، اما فقط ۴۰ درصد این زنان تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و این در حالی است که بسیاری از خدمات نهادهای حمایتی شامل همه این افراد تحت پوشش هم نمیشود. هر چند باید گفت وجود ۲.۵۲ میلیون زن خانوار الزاما به این مفهوم نیست که همگی آنها نیازمند دریافت خدمات مستمر هستند، اما باید توجه داشت تامین معیشت حدود ۹ میلیون نفر وابسته به این گروه از زنان است. اما دلایلی در افزایش تعداد این زنان میتوان برشمرد، دلایلی که رد هر کدام از آنها در چالشهای دیگری آشکار است. برای نمونه ۳۰درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمانهای حمایتی به واسطه تصادفات سرپرستشان را از دست دادهاند، همینجاست که باید به دومینوی آسیبهای اجتماعی برگردیم، اینکه وقتی از بالا بودن تعداد تصادفات رانندگی در ایران میگوییم وقتی از ناایمن بودن جادهها و بیکیفیتی خودروهای داخلی حرف میزنیم نمودهای آسیبزایش در رشد آماری چنین مواردی خودش را نشان میدهد. فارغ از تصادفات سهم دیگر آسیبهای اجتماعی هم در افزایش این گروه از زنان بیتاثیر نبوده است و در صدر این آسیبها میتوان به افزایش طلاق اشاره کرد، آسیبی که در این بین حدود ۳۰ درصد نقش دارد. به این معنا که تنها دو عامل طلاق و تصادفات نقشی حدود
۶۰ درصدی در افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران دارد. به همین خاطر باید تاکید کرد پیشگیری در حوزههای مختلف از جمله کنترل آسیبهای اجتماعی میتواند روند افزایش جمعیت زنان سرپرست خانوار را کاهش دهد، اما آنچه مشخص است اینکه باید بازنگریهایی در سیاستهای کشور در حوزه حمایتهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار صورت گیرد که این تغییر مستلزم برنامهریزی دقیق است. بخشی از خدمات ارائهشده از سوی نهادهای حمایتی، ادامه دار است و در قالب مستمری پرداخت میشود که بر اساس قانون باید یکسوم حداقل حقوق کارکنان دولت باشد. در کنار این خدمات برای خانوادههایی که تحت پوشش سازمانهای حمایتی هستند یکسری خدمات غیرمستمر و موردی هم وجود دارد. مثل مواردی که مربوط به ازدواج اشتغال، تحصیل و مسکن است. هر چند این موارد هم معمولا شامل افرادی میشود که همان خدمات مستمر را دریافت میکنند. اما همه خدماتی که زنان سرپرست خانوار نیاز دارند، الزاما مالی نیست. این روزها نهادهای حمایتی بیشتر درگیر رفع نیازهای مالی زنان سرپرست خانوار هستند، اما نباید فراموش کرد که این گروه نیاز به دریافت خدمات مشاوره یا مددکاری نیز دارد. بخشی از خدماتی که این گروه از زنان نیاز دارند، شامل حمایتهای مالی مستمر است که تمام ۴۰ درصد زنان تحت پوشش را هم دربرنمیگیرد. ضمن اینکه زنانی که به واسطه شرایط اقتصادی میتوانند تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار بگیرند بیش از این مقدار هستند.
روزنامه جام جم