در ضمن تبلیغات نباید باعث تحقیر مردمی که استطاعت خرید کالای مورد نظر را ندارند، بشود. موکدتر اینکه در تبلیغات بازرگانی استفاده از جذابیتهای جنسی ممنوع است. با وجود این همه باید و نباید و تاکید اما مصادیق فراوانی از تخطی تبلیغات از قانون موجود است که روز و شب، سایهبهسایه ما حرکت میکنند و همه جا مقابل دیدگان کنجکاومان رژه میروند. در شهر هر چه میبینیم تبلیغات بازرگانی است که فرهنگ را رسما به حاشیه بردهاند و همه تلاششان این است که ما را به خرید بیشتر متقاعد کنند آن هم در فضاهایی لوکس که رفاه را با همه ابعادش به رخ میکشد. در این میان زنان، مردان و بچهها بهخصوص آنهایی که زیباتر و جذابترند در تبلیغات نقشآفرینی میکنند بهطوری که خیلی وقتها بهجای این که ذهنها به کالای مورد نظر معطوف شود سمت زیبایی و جذابیت این چهره ها میچرخد.
در رسانههای رسمی که پایبندی به قواعد تبلیغات در آنها بیشتر است البته مصادیق خلاف قانون کمتر فرصت نشر پیدا میکنند، ولی در رسانههای غیررسمی و بهویژه در تبلیغاتی که مختص فضایمجازی طراحی میشوند، باید و نبایدها ناگهان رنگ میبازند و بسته کاملی از بهکارگیری جذابیتهای جنسی، ادعاهای گمراهکننده و تشویق به تجمل را ارائه میدهند، در حالی که بخش زیادی از مخاطبان آنها مردمی هستند که حتی یکبار هم فرصت حضور در چنین موقعیتها یا کسب چنین تجربههایی را نیافتهاند.
در صنعت تبلیغات، ساخت آگهی تجاری را نمیتوان بدون حضور انسانها تصور کرد، آن هم نه هر انسانی بلکه برجستهترینها و جالبتوجهترین آنها به لحاظ ویژگیهای بصری. این قانون دنیای تبلیغات است، چون به این وسیله نگاهها به سمت تبلیغ مورد نظر کشیده میشود و احتمال افزایش تقاضا و خرید بیشتر بالا میرود. در مصوبه شورای معین شورایعالی انقلاب فرهنگی مصوب سال ۸۸ که حکم قانون تبلیغات در کشورمان را دارد اما سلطه چنین نگاهها و انگیزههایی در تبلیغات ممنوع اعلام شده در حالی که آنچه در عالم واقع روی میدهد خیلی وقتها غیر از این است.
در واقع میتوان رد پای سوءاستفاده از آدمها و ویژگیهای خاص ظاهریشان را بهخوبی در برخی از تبلیغات مشاهده کرد که معنایی بهجز استفاده ابزاری از انسان ها ندارد.
تبلیغات تجاری دنیای عجیبوغریبی دارد. این دنیا برای عدهای مملو از پول و ثروت است و برای عده بسیار زیادی، علتی برای حسرتخوردن و مقایسه کردن. تبلیغات، خواسته یا ناخواسته فرهنگ جوامع و خانواده ها را هدف میگیرد و فرهنگی جدید منطبق با اهداف خود را شکل میدهد. البته بیش از پنج دهه است که صنعت تبلیغات مشغول این کار است، ولی تا زمانی که رسانههای نوین شکل نگرفته بودند موضوع به مرز تهدیدکنندگی نرسیده بود، اما در سالهای اخیر که فضای مجازی رشد فزایندهای یافته، تغییرات فرهنگی و اجتماعی نیز سرعت گرفته و به تعبیر برخی کارشناسان به جاهای خطرناکی رسیده است. یکی از این خطرها ، خلق فضاهای رویایی و فانتزی است؛ فضاهایی که اغلب دولتها نمیتوانند برای همه مردمان ساکن در یک سرزمین فراهم کنند پس در نتیجه این فضاهای ساختگی و جذاب بلای جان جامعه میشوند و در ذهن و فکر افراد به شکل احساس تبعیض و تضاد درمیآیند که ثمرهاش اقتدارگریزی، نارضایتی و ایجاد تقاضاهای غیرمنطقی است که فقط از مسیرهای غیرمنطقی امکان برآورده کردنشان وجود دارد.
تبلیغات به این مرحله که میرسد آسیبزا میشود درست مثل زمانی که زیبایی و جذابیتهای جسمی مردان و زنان به ابزار پیشبرد اهداف تولیدکنندهها تبدیل می شود. تبلیغات لزوما چیز بدی نیست چرا که هدفش رونق بخشیدن به فروش و تولید و رشد دادن کسب و کارهاست، ولی وقتی از نمادهای غلط با حالتی سوءاستفادهگر استفاده میشود، چون این اهداف غیرخدایی و آسیبزننده است آن تبلیغ نیز برای جامعه آسیبرسان محسوب میشود. پس صنعت تبلیغات در کشور ما نباید فقط بهدنبال افزایش مصرف باشد بلکه باید به فرهنگ نیز توجه کند و رشد کسب و کار را دوشادوش حفظ حرمتهای فرهنگی پیش ببرد.
قانون تبلیغات ۱۹ سال است که در کشورمان وجود دارد ولی حتی با وجود آن، اوضاع بهطور کامل تحت کنترل آن درنیامده. بنابراین ضروری است نهادهای فرهنگساز و ناظران فرهنگی به دنیای پر پیچوخم تبلیغات ورود کرده و حرمت و شان انسانی را از چنبره سودطلبیها بیرون بکشند چرا که اکنون ما با نوعی برده داری نوین زیر نقاب تبلیغات مواجهیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد