این مرد وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: 11سال است که با نسترن زندگی میکنم ولی نمیدانستم که او یک سابقهدار است. من و نسترن در مهمانی با هم آشنا شدیم و بعد از مدت کوتاهی تصمیم به ازدواج گرفتیم و خیلی زود زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. در این مدت هم هیچ اختلافی با هم نداشتیم. من و نسترن عاشق هم بودیم و جز جر و بحثهای معمول همه زن و شوهرها، اختلاف جدی با هم نداشتیم اما چند وقت پیش وقتی داشتم به صورت اتفاقی یک فرم رسمی را برای همسرم پر میکردم، متوجه شدم که او یک بار به زندان رفته و چند ماه در حبس بوده است. وقتی این موضوع را فهمیدم، خیلی شوکه شدم. باورم نمیشد که همسرم موضوع به این مهمی را از من پنهان کرده باشد. خیلی عصبانی و ناراحت شدم. او قبلا به جرم حمل مواد مخدر زندانی شده بود. از وقتی این موضوع را فهمیدم، دیگر به او اعتمادی ندارم. من با یک سابقهدار ازدواج کردم و حالا مرتب فکر میکنم شاید همسرم بازهم وارد کار خلاف شود. درست است که در این مدت هیچ موردی از او ندیدم ولی نمیتوانم با زنی که به جرم حمل مواد مخدر زندانی شده، زیر یک سقف زندگی کنم. او باید از همان ابتدا این موضوع را به من میگفت. وقتی مسأله به این مهمی را از من پنهان کرده، حتما مسائل دیگری را هم از من مخفی کرده است. درست است که در این مدت هیچ اختلافی با هم نداشتیم اما دیگر نمیتوانم در کنار این زن زندگی کنم. نسبت به او حس خوبی ندارم و برای همین میخواهم تا زندگیمان به میدان جنگ تبدیل نشده از این زن برای همیشه جدا شوم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این موضوع برای خیلی وقت پیش است. آن زمان همراه با دوستم از مهمانی برمیگشتیم. دوستم مواد داشت و من خبر نداشتم اما مرا هم دستگیر کردند و مدت کوتاهی در زندان ماندم، بعد از آن هم آزاد شدم. من تابهحال هیچ موادی مصرف نکردم و سمت خلاف هم نرفتم. برای همین وقتی با عباس آشنا شدم، لزومی ندیدم که خودم را خراب و چنین مسأله ای را با او مطرح کنم. اینکه من این موضوع را از او پنهان کردم از روی بدجنسی یا فریب نبوده است. فقط احساس کردم اگر بگویم، بیدلیل نظر او نسبت به من بد میشود. در صورتی که من هیچ گناهی نداشتم. حالا که بعد از 11سال زندگی مشترک این موضوع را فهمیده است، مرا به دادگاه خانواده کشانده؛ در صورتی که این مسألهای نیست که بخواهیم به خاطرش از هم جدا شویم. من صادقانه این موضوع را برایش تعریف کردم. میتوانستم دروغ بگویم ولی سعی کردم با او صادق باشم اما عباس این موضوع را متوجه نمیشود.
در پایان نیز قاضی از این زوج خواست که با یک مشاوره خانواده مشورت کنند تا شاید مشکل و اختلافشان حل شود.
پنهانکاری زندگی مشترک را نابود میکند
سارا شقاقی، روان شناس در این خصوص میگوید: دروغ و پنهانکاری در ازدواج همیشه مشکلساز میشود و تاثیرات منفی بر روابط زوجها میگذارد. زمانی که دو نفر با هم ازدواج میکنند، توقع دارند تا زندگی خود را با صداقت شروع کرده و مسائل مهم و تاثیرگذار در گذشته و آینده را از همدیگر مخفی نکنند. در این میان دروغگویی و پنهانکاری آرامش زندگی مشترک را برهم میزند. بعضیها تصور میکنند اگر واقعیت فاش شود، طرف مقابل را از دست خواهند داد یا با واکنش شدیدی مواجه میشوند. به همین دلیل تصمیم به پنهانکاری میگیرند. در صورتی که اگر پنهانکاری کنند با برخورد و واکنش شدیدتری مواجه خواهند شد. زن و مرد باید توجه داشته باشند که پنهانکاری کمکم به دروغ تبدیل میشود و زمانی که حقیقت فاش شود، ممکن است شرایط از کنترل خارج شود. دروغ و پنهانکاری در ازدواج از جمله مسائلی است که به تنهایی میتواند یک ازدواج را تا مرز نابودی پیش ببرد. از طرفی فردی که در یک رابطه مسائلی را پنهان میکند، فشار روانی بسیاری را تحمل میکند. چراکه همیشه استرس و به نوعی نگرانی بیش از حد در آنها وجود دارد. بنابراین نهتنها از زندگی خود لذت نخواهند برد، بلکه دچار آسیبهای روانی بسیاری میشوند. بنابراین آنها با آگاهی از پیامدهای پنهانکاری در ازدواج و کمک گرفتن از مشاوره ازدواج میتوانند از بروز مشکل در زندگی زناشویی خود جلوگیری یا هرچه سریعتر آن را برطرف کنند تا در آینده با مشکلات جدیتری مواجه نشوند.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد