کودکان، ادبیات را در کنار جادوی تصویر دوست دارند و این همنشینی میان کلمه و تصویر است که به ذهن آنان تحرک می بخشد و خلاقیتشان را آزاد می کند.
تصویرگری ایران در سالهای اخیر، با حضور نسلی از تصویرگران خوش ذوق، باسواد و آگاه به دانش ها و تکنیک های روز، حرکتی رو به جلو داشته است و همواره در جشنواره ها و بینال های بین المللی مورد توجه قرار گرفته است.
با شهاب شفیعی مقدم عضو انجمن تصویرگران کتاب کودک ایران، مدرس دانشگاه در حوزه گرافیک و تصویرسازی، مدیرمسوول انتشارات فرارنگ و از تصویرگران کتاب هایی چون «دخترک و غار کوهستان»، «قهوه ای و دخترک»، «درخت گیلاس»، «جوجه جوان» و «اون بابای منه» گفت و گویی به بهانه روز جهانی کودک انجام دادیم. شفیعی مقدم حرف های شنیدنی زیادی در نقد و بررسی تصویرگری ایران و فراز و نشیب های این حرفه در حوزه کودک و نوجوان زد که در ادامه می خوانید.
سالهاست شاهد علاقمندی هنرمندان جوان به حوزه تصویرگری هستیم. فکر میکنید تصویرگری ایران ظرفیت ورود این حجم از نیروهای جوان را دارد؟ یا میتواند برای این هنر ظرفیتسازی کند؟
در سالهای اخیر تصویرسازی در ایران نسبت به گذشته پیشرفت شایانی داشته، اما نکته اینجاست که تصویرگری در تمام دنیا هنری است که به صورت دورکاری انجام می شود. به عبارتی هر نوع ظرفیتی برای آن وجود دارد، اما به لحاظ اقتصادی نمی توان صرفا از راه تصویرگری امرار معاش کرد. این مشکلی است که غیر از تصویرگران مشهور جهانی برای تمام تصویرگران وجود دارد. در واقع تصویرگری کاری تمام وقت برای هنرمند محسوب نمی شود.
فکر میکنید مشکلات و خلاءهای موجود در حوزهی تصویرگری در ایران چه چیزهایی هستند؟
این جریان متاسفانه مدت زیادی است که با مشکلاتی روبرو است. مشکلات زیادی برای یک تصویرگر وجود دارد که شاید بتوان اولین آن را فقدان مدیر هنری شایسته در راس یک انتشارات دانست. ما انتشارات معدودی داریم که مدیر هنری خوبی دارند که حتی به عنوان یک کارشناس صاحب نظر هستند. در صورت ذی صلاح بودن مدیر هنری است که به کار تمام تصویرگران نظارت می شود و از به قول معروف پارتی بازی و نادیده گرفتن اشکالات در کار جلوگیری می شود. ضمن اینکه باز هم در انتشارات معدودی می بینیم که دستمزدهای حرفه ای به تصویرگر پرداخت می کنند و همین مسئله دستمزد باعث می شود هنرمند رغبت بیشتر در استفاده از پتانسیل اش در تولید محتوا و بهره وری این هنر داشته باشد. ناشران سودجو و غیرحرفه ای بعضا دستمزدهایی به تصویرگران مجرب پیشنهاد می دهند که توهین آمیز است. علاوه بر مشکلاتی که ذکر کردم از آنجا که در کشور ما قانون کپی رایت وجود ندارد خیلی از آثار خارجی بدون هیچ پرداختی در تیراژهای میلیونی وارد کشور می شوند. در واقع ناشر بدون اینکه هیچ حق تالیف و هیچ حق تصویرگری به تصویرگر اصلی کتاب پرداخت کند از آن بهره می برد. این آسیبی است که به بدنه تصویرگری این مملکت وارد می شود. یعنی ناشر ترجیح می دهد برود کشورهای غربی یا آسیایی یا... چند کتاب خوب را به ایران بیاورد اسکن، ترجمه و وارد بازار کند، اما در مبحث تصویرگری در حوزه جهانی شاهد چنین موضوعی نیستیم. آنها مدام در حال خلق و ایده های تازه هستند.
به حوزه تصویرگری کودکان و نوجوانان بپردازیم. کودک و نوجوان به لحاظ جسمی، شناختی، احساسی و... در دوره رشدی متفاوتی از بزرگسالان به سر می برند. بنابراین در ارتباط با نشر کتاب، نیازهای این گروه سنی متفاوت از بزرگسالان است و نیازمند توجه ویژه هستند. با توجه به این موضوع، تصویرگر برای کار در این بازه سنی چقدر از خیالش استفاده می کند و چقدر پایبند متن است؟
باید به ژانر داستان توجه کرد. طبعا تصویرگری برای داستان های رئال با داستان های تخیلی متفاوت است. به هر حال وظیفه تصویرگر پایبندی به چارچوب داستان است. مثلا در داستانی که کلاغی بالای درختی نشسته و روباهی از پایین درخت رد می شود و...، تصویرگر می تواند کلاغ و روباه را بکشد و پیرامون این دو چند المان دیگر را هم اضافه کند، اما نمی تواند به جای کلاغ مثلا جغد بکشد. یعنی تصویرگر باید به متن و کاراکترهای داستان وفادار باشد، اما همانطور که گفتم این جریان در ژانرهای دیگر متفاوت است. مثلا شما داستان اسطوره ای رستم و سهراب را در نظر بگیرید. یک تصویرگر شمایل رستم را با توجه به آموخته ها و ذهنیاتش به شکلی به تصویر می کشد و تصویرگر دیگر به شکلی دیگر. در حقیقت در اینجا دید تصویرگر نسبت به قهرمانی که در این داستان وجود دارد متفاوت است، اما حتی در اینجا هم ویژگی های ذاتی که در داستان برای یک شخصیت در نظر گرفته شده لحاظ شود. ماکدا می گویم وفاداری تصویرگر به متن خیلی مهم است.
چقدر سلیقه کودکان نسل جدید را در تصویرگری لحاظ می کنید؟
در وهله اول داستان ها هم باید مطابق با تغییرات جهان و به تبع آن تغییرات کودکان نسل جدید تغییر کند. نمی شود داستانی قدیمی باشد و برای تصویرگری آن سبک و سیاق جدیدی به کار برد. بچه های امروز شاید بسیاری از داستان های قدیمی را نپسندند. آنها آگاهی بیشتری نسبت به نسل های پیشین دارند. با تکنولوژی، فضای مجازی و... آشنا هستند و خیلی چیزها را می بینند و طبعا با نسل ما که تنها راه ارتباطی مان با جهان بیرونی کتاب بود و هر چه در کتاب ها می خواندیم را باور می کردیم متفاوت هستند. کودک امروز را که با بتمن و مرد عنکبوتی بزرگ شده نمی توان با شمایل رستم نسل ما سرگرم کرد. رستم را اگر می خواهیم به کودکانمان بشناسانیم باید او را به قدری جذاب تعریف و ترسیم کنیم که بتواند با بتمن و مرد عنکبوتی رقابت کند. جذابیت بصری یک اثر، رسالت تصویرگر است و حتی در بعضی موارد در بطن داستان های قدیمی هم باید دخل و تصرف مدرنی که البته به ذات و کلیت اثر لطمه نزند، انجام شود.
بعضا شاهد گفتگوی مولف و تصویرگر در خلق یک اثر هستیم. فکر میکنید این رابطه نقشی بر کیفیت اثر تصویرگر دارد؟
بعضی از مولف ها اصرار زیادی بر رابطه تنگاتنگ با تصویرگر دارند و در پاره ای موارد حتی نظرات شان را به تصویرگر تحمیل کنند که یعنی شما باید دقیقا آنچه ما می خواهیم را بکشید، اما در مواردی نویسنده می گوید من این داستان را نوشتم و شما به عنوان تصویرگر آنچه را که برداشت می کنید به تصویر بکشید. شاید اگر به تصویرگر به عنوان یک هنرمند تجسمی این فضا و این آزادی عمل داده شود بتواند فضای تصویری داستان را فراتر از متن ببرد. در مجموع اما، تعامل بین مولف و تصویرگر را مثبت می دانم. به این شرط که سازنده باشد و نویسنده تا حدی در شکل و شمایل تصاویر اظهارنظر کند. این نویسنده نیست که مهر تایید را بر کار یک تصویرگر می زند بلکه مدیر هنری است که چنین وظیفه ای دارد. اینها همه آسیب های حوزه تصویرگری است. در مواردی حتی مدیر مسوول انتشارات و کارمندان آنجا در تصویرگری کتاب نظر می دهند! غافل از اینکه تصویرگر صاحب دانش، آگاهی و تجربه در این حوزه است و ماحصل تمام اینها را در کارش پیاده می کند.
و در پایان اگر بخواهید به نقد و بررسی تصویرگری ایران در حوزه کودک و نوجوان طی ده سال اخیر بپردازید به چه مواردی اشاره می کنید؟
همانطور که گفتم در مجموع تصویرگری ایران مسیر رو به رشدی را طی می کند، اما تصویرگر برای طی کردن این مسیر نیاز به حمایت هایی دارد. چون تصویرگر نقاش نیست که برای دل خودش کار کند. تصویرگر باید به یکسری مسائل مثل متن، اظهارنظرات پیرامونش و... پایبند باشد. در روند رو به رشد تصویرگری ایران معضل عمده ای که می بینم حمایت هایی است که از او نمی شود. از جمله اینکه مثلا اگر کتابی تجدید چاپ شود تصویرگر هیچ مبلغی دریافت نمی کند، در حالیکه نویسنده برای چاپ مجدد دستمزد می گیرد. الان بسیاری از تصویرگران داخلی با ناشران خارجی کار می کنند. چون دستمزدهای داخلی به قدری اندک است که کفاف معیشت شان را نمی دهد. معضلاتی از این دست باعث آسیب در حوزه تصویرگری ایران می شود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد