از همان روز اول بدون هیچ استدلال و بررسی اولیه مدعی شدند یک دختر در محل پلیس به قتل رسیده و با سوژه کردن تمام آیتمهای تاثیر گذار از دختر بودن، اهل سنت، کرد بودن و مسأله حجاب، سازوکار عملیات علیه ایران در اتاقهای فکر غربی تا تحریریههای فارسی زبان ضدایرانی آغاز شد و در این یک ماه و نیم با میدانداری وسیع تروریسم رسانهای، اعتراض عملا به یک اغتشاش تمامعیار تبدیل شد و شد آنچه همه میدانیم.
اروپاییها بدشانسترین موجودات زمین
اما اتفاقی که حالا در قلب اروپا در جریان است، یک رسوایی واقعی برای مقامات غربی است. شاید بتوانیم اسم آن را سوختگیت بگذاریم؛ اروپاییها حتما بدشانسترین موجودات این کره زمین هستند، چون درست وقتی داشتند برای ایران رجز میخواندند به همان بلا مبتلا شدند آن هم در حالی که بیعرضگی، پیوست آن است. اروپا بدون اینکه تحریم باشد در تامین سوخت، انرژی و اقتصاد به چالش کشیده شده و وقتی مردم هم به این روند اعتراض میکنند با شدیدترین وضعیت سرکوب میشوند. یعنی درحالی که تحریم کنندگان ایران از تامین نیازهای شهروندان خود ناتوان هستند آن هم در شرایطی که خبری از جنگ اقتصادی و هیبریدی علیه این کشورها نیست، برای ایران نسخه میپیچند که در تامین امنیت کشورت چگونه عمل کن.
مصونیت اروپا از شر تجزیهطلبی و اپوزیسیون
حتما نوع برخورد پلیس اروپا با مردم فرانسه و آلمان را دیدهاید، همان کشورهایی که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آن را به باغ و بقیه را به جنگل وحشی تعبیر کرد. کار در این کشورها از اعتراض گذشته و به خشونت کشیده شده، اما یک نکته بسیار مهم در این اختلاف سیاسی وجود دارد که درهیچکدام از این کشورها، تجزیه طلبها فعال نشدهاند. گروهکهای تروریستی سلاح سرد و گرم به تظاهرات نمیآورند، سفارتخانههای کشورهای خارجی در کنار رسانههای اپوزیسیون این کشورها به خط نشدهاند که مردم را برای بالا نگه داشتن آشوبها تحریک کنند، هیچ پلیسی در این کشورها کشته یا سرش بریده نشده و به مقر پلیس برای دسترسی به اسلحه حمله نشده است، اما بازهم پلیس اروپا چنان خشونتی علیه معترضان به خرج میدهد که حقیقتا کمنظیر است. بسیاری از فیلمها و کلیپهایی که این روزها از شرایط حضور و جمعیت مردم در شبکههای اجتماعی میچرخد، حیرت انگیز است و مردم در فرانسه، صربستان، آلمان، ایتالیا، بلژیک، اتریش، اسپانیا و... بهصورت گسترده علیه دولتهای اروپایی تظاهرات کردند و شعار دادند که سیاستهای اتحادیه اروپا برای ما فقر، گرسنگی و سرما به ارمغان آورده است، اما مسئولان سیاسی این کشورها ترجیح دادهاند در میانه این بحران نان و انرژی روی جنگ چریکی و شهری علیه ایران تمرکز کنند و رسانههایی که در این یک ماه برای تخریب ایران شب و روز نداشتند، وضعیت فعلی اعتراضات را در اروپا لای زر ورق روایت میکنند و اصطلاحا مشکلات اروپا را فعلا زیر فرش پنهان میکنند تا اعتراضات را در این کشورها به نوعی سرکوب کنند. البته اروپا در تاریخ معاصر خود هیچوقت مستقل نبوده و همیشه ترجیح داده بهعنوان شخصیت دوم در پلن آمریکا، فضای تحریم یا تندگویی علیه ایران را تکرار کند، اما آنها اکنون در یک سیکل بیکفایتی و شرایط بحرانی هستند که هرچه را درباره وضعیت ایران پیرامون حقوق بشر گفته بودند بیشتر به یک طنز تبدیل کرده است، چراکه دولتهای اروپایی بهخوبی میدانند بقای آنها معطوف به تامین رفاه شهروندان و شرافتمندانه برای آنها حتی از طریق استعمارگر، توطئه و سیاه کردن سایر کشورهاست، اما مردم کشورهای غربی حالا در اولیهترین موضوعات معترض هستند و کاری به سیاست و ظلم ندارند، چون گرسنگی، سرما و آوارگی بیشتر مردم اوکراین در راه است و اروپا حالا قلب بحرانها بوده و در تامین ضرورتهای اساسی زندگی دچار مشکل شده است.
روزنامه جام جم