بیش از ۴۰سال است که آمریکا مرتب میگوید کار ایران همین روزها، همین هفتهها، همین ماهها و همین سالها تمام است و بیش از ۴۰ سال است ملت ایران مرتب به آمریکا میگویند به همین خیال باش! آیا آمریکا کشور ضعیفی بوده است که نتوانسته به آرزوی خود درباره ایران جامهعمل بپوشاند؟ یا ایران کشوری قوی بوده است که اجازه جامهعمل پوشیده شدن به نقشهها و توطئههای آمریکا را نداده است؟
اجازه دهید از یک زاویه تاریخی به این موضوع نگاه کنیم و آنگاه پاسخ این سؤال را بدهیم. اگر به تاریخ آمریکا نگاه کنیم، فارغ از آن دوران قتلعام سرخپوستان و به بردگیگرفتن سیاهپوستان، آمریکا دوران رشد و ترقی خود را در طول قرون هجدهم، نوزدهم و بیستم میلادی طی کرد تا اینک که پای در قرن بیستویکم گذاشته است. در تمامی این قرون و دوران، هیچ مانع و رادع و مزاحمی بر سر راه آمریکا وجود نداشته است؛ گویی آمریکا در یک بزرگراه و اتوبان بسیار پهن و صاف، بدون هیچگونه علامت محدودیت سرعت و بدون حضور هیچ مأمور راهنمایی و رانندگی، با تمام سرعت به پیش تاخته است. نهحملهای نظامی به خاک آن صورت گرفته، نه تحریمهای فلجکنندهای متوجهاش بوده، نه اتحادیهای از دشمنان علیه او دست به اقدامات تخریبگرانه زدهاند، نه دانشمندان و نخبههایش ترور شدهاند، نه تبلیغات و عملیات روانی شدید و گستردهای علیه آن به راه افتاده، نه قطعنامههای یکجانبه و ظالمانه در شورای امنیت علیه آن به تصویب رسیده، نه دوستانش تهدید به قطع رابطه با آن شدهاند، نه محدودیتی در طراحی و اجرای برنامههای هستهای خود داشته، نه حتی هنگامی که بمب اتمی بر سر کشوری فرو انداخته با محکومیت و محدودیتی مواجه شده، نه مورد تحریم دارویی قرار گرفته، نه پولهایش در بانکهای خارجی بلوکه شده، نه محدودیتی برای فروش سلاح به کشورهای مختلف داشته و نه هیچ مسأله و مزاحمت خاصی در طول این دوران متوجه او بوده است.
آمریکا در طول حدود سه قرن، با قرار داشتن در چنین وضعیتی، با جلب و جذب انبوهی از ذخایر مالی جهان به شیوههای گوناگون و نیز با جذب انبوهی از نخبگان دیگر کشورها بهدلایل مختلف، توانسته است به رتبه و جایگاهی در اقتصاد، صنعت و امور نظامی دست یابد که امروز شاهد آن هستیم.
حال اگر نگاهی به تاریخ ایران بیندازیم، فارغ از دوران قبل از انقلاب که از فرق سر تا نوک پا غرق در وابستگیهای همهجانبه به آمریکا و دیگر کشورهای غربی بود، در طول حدود ۴۴ سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پیش گرفتن راه استقلال، هیچ مانع و رادع و محدودیت و مزاحمت و اخلال و تخریب و توطئهای نبوده است که از دست شبکه شیاطین به رهبری آمریکا برآید و بر سر راه آن قرار نگیرد. اگر آمریکا در طول سه قرن گذشته در مسیری هموار و صاف به پیش آمده، ما در طول ۴۴ سال گذشته در مسیری با انواع و اقسام مانعها، گردنهها، حفرهها، دستاندازها، ورودممنوعها، یکطرفهها و امثالهم به راه خود ادامه دادهایم. اگر آمریکا در طول سه قرن گذشته هیچ محدودیتی بر سر راه خود نداشته، ما در طول ۴۴ سال گذشته هیچ محدودیتی نبوده که بر سر راه خود نداشته باشیم. اگر آمریکا در طول سه قرن گذشته بهدلایل گوناگون توانسته نخبگان را از سراسر جهان در خود جمع کند و در فضایی آرام آنها را به کار گیرد، ما باید تیمهای حفاظتی برای نخبگان خود قرار دهیم تا توسط مأموران و مزدوران شبکه شیاطین، ترور نشوند.
بیان همین مقدار اندک، کافی است تا تفاوت شرایط ایران و آمریکا معلوم شود و پرواضح است که اگر آمریکاییها در طول چند دهه گذشته مرتب از سرنگونی، ویرانی و نابودی ایران سخن گفتهاند و میگویند با نگاه به همین شرایطی است که برای کشور و مردم ما بهوجود آوردهاند، زیرا در محاسبات آنها گذشتن از این همه موانع، کاری است غیرممکن!
اما واقعیت این است که ما برای رسیدن به قلههای بلند، گرچه رنج دوران بردهایم، اما هرگز مأیوس و متوقف نشدهایم، هرگز از حرکت رو به جلو باز نایستادهایم، هرگز امید خود را از دست ندادهایم، هرگز خسته نشدهایم، هرگز به فکر تسلیم نیفتادهایم و هرگز آینده درخشانی را که در پیشرو داریم از پیش چشمان خود دور نکردهایم. به همین دلیل هم است که در عرصههای مختلف علمی، صنعتی، پزشکی، دارویی، هستهای، مهندسی، لیزری، نظامی، فضایی، رباتی و کشاورزی روزبهروز شاهد پیشرفت و توسعه دانشبنیان مبتنی بر توان داخلی هستیم بهصورتیکه زیربناهای بسیار استواری در این کشور بنا نهاده شده و دیگر هیچ قدرتی در جهان قادر به تخریب آنها نیست.
تردیدی نیست که آمریکا و شبکه شیاطین همراه او، با دقت و وسواس تمامی پیشرفتهای ما را بهصورت روزانه رصد میکنند و به تحلیل آینده میپردازند. آنها خوب میدانند که در صورت برداشته شدن قید و بندهای سنگین و بیسابقهای که بر پای ملت ایران بسته شده است، سرعت پیشرفت و توسعه این ملت سریعتر از موشکهای شهاب و سجیل خواهد بود. آنها خوب میدانند که امروز خطرناکتر از پهپادهای رادارگریز ایرانی، هوش و استعداد و همت مهارناپذیر ایرانیان است که تصمیم گرفتهاند به یک ابرقدرت تبدیل شوند و آنها خوب میدانند که آنچه برای آنها یک تهدید جدی بهشمار میآید صنعت هستهای ایران نیست بلکه هسته پرانرژی متشکل از آرمان و اراده ایرانیان است که قادر به عبور از انواع موانع و گردنههاست و سابقه چهل و چند ساله گذشته بهترین شاهد بر این است که این ملت از چنین توانمندی بالایی برخوردار است. اینک از یک دیدگاه تاریخی به موقعیت آمریکا و ایران در این برهه از زمان بنگریم. آنها در طول سه قرن با آن شرایط به اینجا رسیدهاند و ما در طول ۴۰ سال با این شرایط به اینجا رسیدهایم. حال هرکسی کلاه خود را قاضی کند و منصفانه پاسخ گوید: کدام طرف قویتر است؛ ایران یا آمریکا؟