یادکردی از استاد جلال مقامی و درنگی در حقیقت هنر

دریغ از این وادی بی‌جلال و مقام

جلال مقامی را می‌توان یک نماد و نشانه گرفت برای یک نوع فکر، فهم، سلوک و زندگی. من این نماد را در واژگان «تکرار»، «صبوری» و شوق دانستن و تلاش می‌بینم و می‌فهمم. جلال مقامی و نسل مقامی‌ها، نه فقط در عرصه و عصر طلایی و نقره‌ای دوبله ایران بلکه در هر حوزه و میدان دیگری از کار و زندگی در هر جای این کره خاکی، خاصه در ایران، جویای سبکی از فکر و زندگی بودند که اینک رنگ باخته. چیزهای دیگری از جنس سراب و صناعت جای آن حقایق روان و جاودان را گرفته است.
کد خبر: ۱۳۸۵۷۰۸
نویسنده محمدرضا محقق - منتقد

«بگذارید واقعیت را بگویم که با ادامه روند فعلی چند سال آینده شاهد این اتفاق خواهیم بود که دوبله ایران از جایگاه رفیع خود به سطح نازلی برسد.» این جمله هشدار دهنده و غم‌انگیز جلال مقامی شاید مهم‌ترین تذکار و تلنگری باشد که باید فراتر از بحث دوبله، درباره هنر و زندگی، گوش آویز ما شود.
از جلال مقامی و هنرش بسیار گفته‌اند و شاید نکته نگفته‌ای باقی نمانده باشد که نگارنده بخواهد مطمح نظر این نوشتار قرار دهد اما بسیار نکته‌ها، دریغ‌ها و هشدارهای خاک گرفته و از خاطر مانده هست که باید در لابه‌لای سطور و گفته‌های او و اقرانش، مورد مداقه قرار گیرد.
از شما می‌پرسم؛ چه چیزی می‌تواند جای «آن»ی از دوبله‌های شاهکار مقامی در هنرپیشگی برساخته هنر دوبلاژ در پس هنرمندان نامی‌ای که او به جای‌شان حرف زد را بگیرد؟ یا حتی ثانیه‌ای از آن لحن، بیان، آهنگ و ضرباهنگ اجرای برنامه دیدنی‌ها را؟
این همان گوهر گمشده و نکته مغفول مانده و شاهراه به انحراف رفته در دوران ماست. وقتی همه چیز به‌خصوص چیزهای یکه و ناب و بی‌تکرار و بی‌مانندی مثل هنر، تلاش، خاک خوردن، تکرار کردن، عرق ریختن، صبوری کردن، ممارست و مؤانست و یکی شدن با گوهر و جوهر «کار»، جایش را به تکنولوژی صرف و سیستم بساز و بندازی و کمیت گرایی مطلق و در یک کلام «پول» داد وضعیت همین شد که در آن جمله آغازین از بیان جلال مقامی رخ نمود.
او به درستی همین نکته را از منظری دیگر هم می‌گوید که «متاسفانه جوانان ما، میدان مناسبی ندارند که کارشان جلوه کند. فرض کنید فیلمی مثل «بینوایان» و دیگر فیلم‌های بزرگی که شما یادتان نمی‌آید ولی احتمالا دیده‌اید، تولید نمی‌شود. آن فیلم‌ها برگرفته از آثار بزرگ ادبی جهان بودند. بینوایان یا جنگ و صلح، اثرهای ماندگار ادبی جهانی هستند یا «خوشه‌های خشم» از جان اشتاین بک. حساب کنید که حرف زدن در دوبله چنین فیلم‌هایی چقدر با حرف زدن در فیلم‌های کره‌ای فرق دارد. در آن فیلم‌ها، بازیگر اجازه نمی‌داد ما به جایش بد حرف بزنیم و تحت تاثیر آن بازی‌های بزرگ قرار می‌گرفتیم اما جوانان امروز ما باید چه کار کنند؟ چون در چهره بازیگران چینی و کره‌ای، هیچ بازی‌ای وجود ندارد.»
نکته‌ای که مقامی به‌درستی می‌گوید فقط در ساحت هنر دوبله ایران نیست؛ مجموعه‌ای از همه عوامل در همه عرصه‌ها دست به دست هم می‌دهد و فضا را به سمتی می‌برد که تهی از نور و حقیقت و زیبایی، سلطه و سلطنت ماشین، کمیت و پول را بر گرده انسان امروز بنشاند و او را به تباهی و تهی شدن برساند.
آنجه مقامی می‌گوید «فقط می‌توان بزن بزن و حرکات اکشن را دید که یک نفر به آسمان می‌پرد و یکجا 10نفر را می‌کشد یا از روی این ساختمان تا آن ساختمان می‌پرد. حتی فیلم‌های امروز هالیوود هم چیزی برای گویندگان جوان‌مان ندارد. فیلم‌های اساسی، امروز یا در هالیوود نیست یا اگر هم هست به ایران نمی‌رسد. دوبلور وقتی موفق می‌شود که حس را از بازیگر بگیرد و دوباره تحویلش بدهد. هیچ کس نمی‌تواند به شما بگوید چگونه عاشق شوید حتی گوش‌تان هم باید به حجم صدای بازیگر عادت کند. به همین دلیل است که می‌گویم جوانان نمی‌توانند در دوبله خودشان را نشان دهند، چون بازیگرهای خوب دیگر نیستند یا به چشم نمی‌آیند. ما قدیمی‌های دوبله هم که تافته جدا بافته نبودیم. در هر فیلمی که دوبله می‌کردیم، کمی به اندوخته‌مان اضافه شد و فرصت پیدا کردیم و مضاف بر این‌که در گذشته، دوبله هر فیلم بیشتر طول می‌کشید اما امروز با این دستگاه‌های دیجیتال، دوبله یک فیلم از صبح تا عصر تمام می‌شود.»
جلال مقامی یکی از درخشان‌ترین دوره‌های هنری خود را پس از حضورش در تئاتر و بازیگری در حوزه‌های دیگر در دوبله به ثبت رساند به نحوی که بسیاری از بهترین و ماندگارترین نقش‌آفرینی‌های سینمای ایران و جهان را با او به یاد می‌آوریم.
کاش می‌فهمیدیم جنس هنر، اساسا از معیار کیفی است و نه کمی و شرفش مطلقا در وادی حقیقت جویی، نه نام‌آوری و زراندوزی و روزمرگی و گذران باسمه‌ای و فله‌ای لحظه‌ها و روزها. کاش بدانیم هر تلاشی زیر لعاب هنر و نه حقیقتش، حتی اگر به لطف مدیا و فالوئر، هنر نامیده شود به‌زودی به دست چرخ و «آن‌که غربال به دست دارد و از پس کاروان می‌آید»، محک خورده و بر آفتاب خواهد شد.
به این روزها، سلبریتی‌ها، این آثار، نقش‌ها و دوغ و دوشاب‌های منتشر و مستتر در آنها نگاه کنید!  
می بینید که هیچ بویی از شور، شوق، حقیقت، وجد و معرفت در آنها نیست! نه «جلال»ی و نه «مقام»ی؛ نه برانگیختی دلی و نه تنبه و تذکاری؛ یک مشت وصله بی‌چیز در انبان تهی ولی پر طبل و طبله  به‌اصطلاح هنری که نخواهد ماند حتی با هزار رنگ و لعاب و حیله.
باری؛ یاد استاد جلال مقامی و سلوک هنری درخشانش گرامی و راهش مانا و پر رهرو. ایدون باد!

خاموشی صدای شنیدنی آقای دیدنی‌ها
پنجم آبان سال 1401 یکی دیگر از ستاره‌های آسمان دوبله ایران زمین خاموش شد؛ جلال مقامی. آری! ستاره‌ای که به واسطه صدای گرم و شیرینش، به بخشی از خاطره شنیداری ملت ایران تبدیل شده است. چه بسیار شخصیت‌ها و بازیگرانی که تصویرشان با صدای جلال مقامی عجین شده است. از آل پاچینو و رابین ویلیامز گرفته تاعمر شریف و رابرت ردفورد. صدای او همچنین در برخی از سریال‌های مطرح داخلی نیز خوش نشسته است. در دورانی که هنوز صدابرداری سر صحنه رایج نشده بود و آثار داخلی هم دوبله می‌شدند، او به جای بازیگران سخن می‌گفت، ازجمله در سریال «مزد ترس» به جای کاراکتر سروان ناصر محمدی (عبدالرضا اکبری) و در سریال «پدر سالار» به جای نقش جمال (خسرو شجاع‌زاده).
چهره مرحوم مقامی نیز نزد ایرانیان به تصویری خاطره‌انگیز تبدیل شده است، به ویژه برای آنها که دهه 60 را زیستند، جلال مقامی با برنامه به یادماندنی «دیدنی‌ها» شناخته شده است. برنامه‌ای که در دوران کمبود شبکه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی، به یکی از آثار محبوب تبدیل شده بود و تقریبا همه مردم، یکشنبه شب‌ها پای تماشای آن می‌نشستند.
مرحوم مقامی همچنین مدیریت دوبلاژ آثاری چون «پدر سالار»، «تاکسی2»، «معصوم» و «تعقیب سایه‌ها» را به عهده داشت و سرپرست گویندگان ده‌ها فیلم و سریال دیگر هم بود. وی بازیگری را هم در چند فیلم سینمایی تجربه کرد، ازجمله فیلم‌های «گالان»، «زنگ اول» و... داوری مسابقه تلویزیونی «جادو صدا» و اجرا در برنامه رادیویی شنیدنی‌ها هم از دیگر کارهای ثبت شده در کارنامه وی است.

این صداپیشه ازجمله گویندگان برنامه رادیویی
«از سرزمین نور» هم بود. این برنامه شامل گویندگی (نریشن) و اجرای قطعات نمایشی درباره‌ زندگی نبی مکرم اسلام(ص) است. «از سرزمین نور» که شامل 270 برنامه نمایشی مربوط به زندگانی پیامبر اکرم (ص) قبل از تولدشان تا زمان رحلت آن بزرگوار و در پی آن زندگانی حضرت علی(ع) بود در سال 1372 تهیه شد که به مدت پنج سال و نیم جمعه‌های هر هفته از ساعت 8:30 صبح پخش می‌شد. برنامه «از سرزمین نور» که مرحوم جلال مقامی نیز از گویندگانش بود، مورد تفقد رهبر انقلاب قرار گرفت. 
دست‌اندرکاران نمایش رادیویی «از سرزمین نور» در اسفندماه سال 73، با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در بیانات‌شان در این دیدار به جلال مقامی هم اشاره کردند و فرمودند: «صداهای برنامه هم انصافا خیلی خوب است. حالا آقایان - آقای مقامی و آقای اسماعیلی - که صداهایشان از صداهای خیلی رایج و معروف است و هر کسی که با صدا و سیما سر و کار دارد، زیاد شنیده است و هر دو هم انصافا بهترین صداهاست؛ خیلی خیلی خوب است. آقایان دیگر هم که بعضی‌ها صداهای‌شان ناآشنا بود، انصافا نقش‌ها را بسیار خوب اجرا کردند و آدم می‌بیند و می‌فهمد که این گفتارها و محاوره‌ها غالبا از روی شوق عاطفی و احساس عاطفی انجام می‌گیرد. ان‌شاءا... که خداوند شما را موفق و مؤید بدارد.»

منبع: ضمیمه قاب‌کوچک روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها