محرومیت قریب به اکثریت شهرهای کشور از داشتن زیرساختهای سینمایی بر کسی پوشیده نیست. ظلم مضاعفی که با کمتوجهی و بیتوجهی دولتهای مختلف بر خانوادههای شهرستانی، بهخصوص جوانان روارفته است. حتی بیشتر از یک دهه است که امکانات آموزش، این حداقل نیاز علاقهمندان جوان و حق اولیهشان، از آنان دریغ شده تا آنهایی که در توانشان بوده راه مهاجرت به مرکز را درپیش بگیرند.
سفرهای استانی محمد خزاعی و تیم همراهش در پی جبران این بیعدالتی بارز و آشکار است. تلاش برای جلب توجه استانداران و دیگر مسئولان محلی به نقش و اهمیت سینما و احیای خواسته و مطالبات آنان برای داشتن سالن سینما و گرفتن زیربغل جوانان، حداقل ثمرات این سفرها و تعاملات فیمابین خواهد بود. الان اکثریت شهرهای بالای ۵۰هزار نفر جمعیت، فاقد سالن سینما و دیگر امکانات نمایشی و هنری هستند، شهرهایی با کمتر از این جمعیت که مطلقا محروماند. دولتها آمده و رفتهاند، اما کسی به فکر این نبوده تا تمهیدات بهرهمند شدن از این ارزانترین و موثرترین وسیله اوقات فراغت را برای اهالی شهرستانها فراهم کند. نگارنده نیز در دوماه گذشته به منظور نقد فیلم و برپایی کارگاه، سفرهایی به چند استان و شهر داشتم. مثلا شهری صنعتی و کارگری مانند دلیجان در استان مرکزی فاقد سالن سینما و اکران است. جماعت کارگری که خسته از کارخانهها میزنند بیرون همهجور ابزار و مواد غیرقانونی را شاید بهراحتی تهیه کنند، ولی از سینما محروم هستند. اینان نه اینکه فیلم نبینند که اتفاقا فیلمبین دائمیاند، اما مصرفکننده محصولات خارجی هستند. اهالی آموزشوپرورش نیز که گله داشتند در همین میدان قابل رصد هستند. مدیران و متولیان امور شهری به جای اینکه چند جوان بیکار علاقهمند به سینما را زیر پوشش بگیرند و با واگذاری سالن به آنها، مسیر آبادانی شهر را فراهم کنند، اما تنها چیزی که در مخیلهشان راه نداشته سینما بوده است، چرا که از راس چنین همتی وجود نداشته است. در سفری که به بوشهر داشتم (شهری که اخیرا مقصد مدیران سازمان سینمایی بود) وقتی راننده من را شناخت، سر درد دلش باز شد. ایشان میگفت آقا اینکه استان ما و حتی مرکزش سینما ندارد، باور کنید تعمدی است. نمیخواهند ما در حوزه فرهنگ زیست کنیم وگرنه مگر میشود بالادستیها تا حالا از وضعیت بوشهر بیخبر باشند. این راننده میگفت من به هرجای ایران سفر میکنم وقتی میگویم اهل دشتستان هستم، بلافاصله جغرافیای ما را با رئیسعلی دلواری میشناسند و میگویند بله سرزمین قهرمان ضداستعماری و... یعنی اگر درباره دلواری و مبارزات ضدانگلیسی مردم جنوب کار تصویری صورت نمیگرفت، آیا مردم سراسر کشور، بوشهر و دشتستان را میشناختند؟ درحالی که ما در همین استان چند قهرمان واقعی دیگر داریم که درباره هرکدامشان میشود چند فیلم و سریال ساخت، اما چون تبدیل به فیلم نشدهاند در نزد مردم همین استان هم درحال فراموشی هستند. این راننده پرسید آقا شما شهید علیرضا ماهینی را میشناسید؟ شما صادق گنجی را میشناسید؟ میدانید گنجی چند زبان بلد بوده یا ماهینی، فرمانده جنگهای نامنظم بوده که لقب مالک اشتر زمان داشته است؟ هرکدام از اینها اگر فیلم شوند خیلی بیشتر از دلواری جذاب خواهد بود. ولی بیشتر از ۳۰سال است این سوژهها خاک میخورند. آنوقت آقایان میگویند چرا جوانان حرف بیگانگان را میفهمند، ولی سخن ما را به سخره میگیرند، یکی هم نیست به اینان بگوید، چون بیگانهها همه جیک و پوک تاریخی و معاصر کشورشان و حتی ناداشتههایشان را فیلم و سریال کردهاند، اما ما داشتههای واقعی جذابمان را به صندوقخانه تاریخ فرستادهایم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد