سالهاست که هرجا گوشی مییابم از اهمیت ادبیات میگویم که بیهیچ شکی نیاز اول امروز جامعه ماست. در زمانهای که بهدلیل فشار بیحد و حصر رسانههای مهاجم و نیز ماهیت و ذات شبکههای اجتماعی که با نجوای باطل و پچوپچ و شایعه و لهو الحدیث پر میشوند، مردم ما روز به روز از همزبانی دور میشوند و ذهن و ذهنیت متناسب با گفتگو را ندارند، خطر تفرقه بیش از هر زمان دیگری است و من این خطر را سالهاست جار میزنم و گوشی و هوشی نمییابم. سیاست و تجارت دو کلانروایت غالب در جامعه شبهمدرن است که ما را هم گرفتار خود کرده است.
همه در پی خدایگان شدن در این دو ساحت هستند و انسانیت غریب و مظلوم مانده است. ایران یکی از مهمترین کشورهای دنیا از لحاظ ادبیات داشتن است. فردوسی، مولوی، نظامی، جامی، عطار، سعدی و حافظ هر کدامشان برای ساخت ذهن و زبان یک ملت به تنهایی کافی است، اما ما این همه را داریم و این روزها به وضعیت بیذهنی رسیدهایم که در یادداشتی این روزها به آن پرداختهایم. ما مهارت را به ماشینها و ذهنیت را به رایانهها سپردهایم و خودمان فقط هموغممان لذت است.
در هیاهوی تجارت یا بهعبارت صحیحتر بیزینس و سیاست، ادبیات میدانی است که میتواند پناهگاه انسان ایرانی باشد، اگر قدر آن را بدانیم و به آن رجوع کنیم و ارجاع بدهیم و اگر در ساختارهای اجتماعی اهمیت آن را درک کنیم، میتواند پل پیوندهای ما با یکدیگر باشد.
گسستها و بحرانهای فرهنگی در هر کشوری ممکن است پیش بیاید، اما برای کشوری با پیشینه ما ظهور بحرانهای فرهنگی نشانه ناشکری ما نسبت به ثروتهای شگفت تمدنیمان است. ادبیات فارسی از ژاپن تا آمریکای جنوبی و از هالیوود تا بالیوود سرچشمه الهام آفرینشگران آثار هنری است و در دنیای فکر و فرهنگ اعتبار جدی دارد، ولی خود ما بهدلیل غفلت از آن محروم ماندهایم.
ادبیات عصاره ناب همه ارزشهای تمدنی ما و گلچینی از همه تجربههای انسان ایرانی در طول قرون و اعصار است. گلچینی که برای همه پذیرفتنی و مطلوب است. ممکن است شما عینیت محقق شده بخشی از جریانهای فکری، عرفانی و فلسفی در تاریخ ایران را نپسندید، اما ادبیاتی که در این جامعهها آفریده شده است در طول قرون طوری فهم شده است که باعث پیدایش آن چیزی شده که گوهر تمدنی ایراناست.
ایرانیان با ویژگی گزینشگری خاص خودشان که بهدلیل قرار گرفتن در چهارراه تمدنها به آن دست یافتهاند مجموعه متونی را آفریدهاند که به کار همیشه و هر کجا میآید. اما خود ما با غفلت، این سرمایهها را حذف کردهایم و در نتیجه با وضعیتی روبهرو هستیم که نسل جدید بدون هیچ هویت و ذهنی با رگبار دادهها مواجه شده است و هویت خود را در معرض این دادهها از دست میدهد. ادبیاتمان را اگر دریابیم نجات ما از بسیاری از بحرانهای فرهنگی ممکناست.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد