به گزارش خبرنگار جامجم، روز دوشنبه ۳۰ آبان امسال ستوانیکم مهدی هاشم زهی و سرباز وظیفه بهزاد براهویی سوار بر خودروی پلیس در حال گشتزنی در حوالی پاسگاه چشمهزیارت زاهدان بودند که در کمین اشرار مسلح گرفتار شدند.
اشرار که در یک بلندی مخفی شده بودند، وقتی خودروی پلیس به تیررسشان رسید، شروع به تیراندازی کردند. براثر تیراندازی رگباری اشرار، سرباز وظیفه براهویی به شهادت رسید و ستوانیکم هاشمزهی مجروح و به بیمارستان منتقل شد. پس از این تیراندازی ناجوانمردانه، تیمی از ماموران اداره اطلاعات سیستانوبلوچستان و ماموران پلیس این استان، تحقیقات برای شناسایی عاملان تیراندازی را آغاز کردند. با ردیابیهای تخصصی، دو نفر از متهمان اصلی شناسایی شده و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه پیدا کرد. سرانجام متهمان سوار بر یک خودروی پیکان شناسایی شده و حرکت آنها با پهپاد زیر نظر گرفته شد. با توجه به اینکه اشرار مسلح بودند و احتمال درگیری مسلحانه از سوی آنها و آسیب به شهروندان وجود داشت، ماموران تلاش کردند خودروی آنها را در محلی خلوت متوقف و متهمان را دستگیر کنند. سرانجام با خروج خودروی دو شرور مسلح از بافت شهری، ماموران با دو دستگاه خودرو سد راهشان شده و آنها را قبل از اینکه بتوانند از اسلحه استفاده کنند، دستگیر کردند. روز جمعه اداره اطلاعات سیستانوبلوچستان با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: با تلاش سربازان گمنام امامزمان(عج) عواملی که با حمله ناجوانمردانه به ماموران گشت انتظامی پاسگاه چشمهزیارت زاهدان باعث شهادت سرباز مدافعامنیت شدند، دستگیر شده و به اقدامات خود اعتراف کردند.
تحریک شدم، بیعقلی کردم
متهم جوان سعی میکند خود را از اقدامی که انجام داده پشیمان نشان دهد و میگوید: «پس از تیراندازی فکر نمیکردیم دستگیر شویم اما ماموران ما را غافلگیر کردند.»
چه شد که تصمیم حمله به گشت پلیس را گرفتید؟
میخواستیم خودروی آنها را متوقف کنیم و با تهدید اسلحه، ماموران را خلعسلاح کرده و اسلحهشان را با خود ببریم.
اما نحوه تیراندازی این سناریو را نشان نمیدهد.
همدستم اسلحهاش را روی رگبار گذاشته بود و او به سمت ماموران شلیک کرد. همین شلیکها باعث شهادت سرباز پاسگاه شد.
یعنی تو تیراندازی نکردی؟
من اسلحهام روی تکتیر بود. برای اینکه همدستم نگوید تو بیعرضه هستی، چند تیر به قسمت عقب خودرو شلیک کردم.
در مسیر کمین کرده بودید؟
بله. با موتورم حرکت کردم سمت روستا که همدستم گفت بیا کمینگاه و به آنجا رفتم. تازه رسیده بودم که یکی از بچهها زنگ زد و گفت گشت دارد میآید. وقتی رسیدند، تیراندازی کردیم.
فکر میکردی دستگیر شوید؟
ببینید، من آن لحظه نفهمیدم که سرباز شهید شده. فردا در روستا شنیدم در واتساپ گفتهاند به گشت پلیس حمله و یک سرباز شهید شده است. آن موقع ترس و وحشت سراغم آمد. با خودم گفتم بیعقلی کردی.
الان پشیمانی؟
حماقت کردم. باور کنید گول خوردم. تحریک و از فکر خودم خارج شدم. الان پشیمانم. جوانان هر کاری میکنند با فکر کنند و عواقب کارشان را بنگرند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد