این کشورها اعلام کردهاند اگر ایران به شکل بدون شرط نفت و گاز خود را به بازار جهانی انرژی در شرایط بحرانی فعلی تزریق کند، آنها در مقابل اتاق جنگ علیه ایران را خاموش میکنند. این البته همه شروط آنها نبوده و یک بسته چهارشرطی برای ایران فرستادهاند که پذیرش دیدگاههای غرب در پرونده هستهای، تعامل و کنار آمدن با رژیم عربستان سعودی و همراهی نکردن با روسیه هم شامل این درخواست بوده و گفتهاند اگر ایران این شروط را بپذیرد، آنها هم در مقابل دست از حمایت از اغتشاشگران در ایران برخواهند داشت.
اما چرا اروپا به چنین تصوری رسیده که ایران در این بازی جدی تروئیکا قرار خواهد گرفت؟
چندین اتفاق در سطح منطقه و جهان موجب شده تناقضاتی در رفتار کشورهای اروپایی و بهویژه انگلیس نسبت به ایران به وجود بیاید؛ ابتدا اینکه حوادث اخیر در ایران از نظر کشورهای اروپایی و آمریکایی به تضعیف جایگاه منطقهای و داخلی ایران منجر شده و از این رو آنها فرصت مناسبی دیدهاند که ایران را از موضع ضعف وادار به مذاکره مجدد با کشورهای ۱+۴ کنند و با توجه به شرایط موجود فعلی در کشورمان، تهران را وادار کنند امتیازاتی به کشورهای اروپایی و آمریکایی بدهد. درحالی که ایران تحت فشار و تهدید نه حاضر به مذاکره است و نه امتیاز میدهد و همانطور که سخنگوی وزارت خارجه هم دیروز گفت نیاز به برجام نیاز یکجانبه ایران نیست و از موضع ضعف و نیاز مذاکره نمیکنیم.
فعال کردن مکانیسم برجام پلاس
نکته دوم این است که این جریان به دنبال امتیازات مهمی است که تحت عنوان برجام۲ و برجام۳ قابل تحلیل است؛ چون آنها اغلب به دنبال امتیازات در حوزه فناوری، نظامی و بهویژه موشکهای بالستیک ایران هستند؛ ضمن اینکه نفوذ منطقهای ایران میان کشورهای همسایه و بهخصوص کشورهای حوزه مقاومت برای آنها اولویت ضریب دار است. این رویکردها همان فعال کردن مکانیسم برجام پلاس خواهد بود. برجام۲ یعنی ایران باید از منطقه به کلی خارج شود و برجام۳ یعنی ایران باید متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی مهمی تولید نکند.
سیگنالهای دسامبر از اروپا به ایران
نکته سوم، موضوع قطع صادرات گاز روسیه به کشورهای اروپایی است که شرایط بسیار سختی در آستانه زمستان برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا به وجود آورده، به گونهای که این کشورها نیاز شدیدی به انرژی و بهویژه انرژی گاز دارند و از این رو بهترین گزینه از نظر آنها میتواند ایران باشد که از طریق مذاکره، گاز را با قیمت پایینتر به نسبت قیمت روسیه، به بازارهای اروپا ارسال کند. این موضوع برای کشورهای اروپایی بسیار مهم است؛ بنابراین قطع صادرات گاز و کاهش صادرات نفت از سوی اوپک پلاس میتواند ضربه شدیدی به اقتصاد اروپا وارد کند و به همین دلیل در آغاز دسامبر سیگنالهایی از سوی کشورهای اروپایی بهویژه انگلیس برای اینکه بتوانند نفت ایران را در این شرایط جایگزین نفت و گاز روسیه کنند، ارسال شده است. نکته چهارم در این زمینه، تقلای غرب برای قطع روابط ایران با روسیه است؛ از آنجا که روسیه و چین رابطه استراتژیک بسیار مهمی در حوزه نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی با ایران دارند، همین سبب شده کشورهای اروپایی از تهران بخواهند مسیر خود را از این دو کشور جدا کند. استدلال آنها هم این است که ایران پهپاد و هواپیمای بدون سرنشین برای روسیه ارسال میکند و سبب شده روسیه دست بالا در جنگ با اوکراین داشته باشد. در حالی که بهخوبی میدانیم این موضوع صرفا یک بهانه است تا افکار عمومی را علیه ایران آماده و دورنمای یک جنگ و گزینه نظامی را فعال نگه دارند.
آنطور که حسن هانیزاده، کارشناس مسائل بینالملل هم میگوید کشورهای اروپایی برخی پیششرطهای خود را مانند ادامه مذاکره با عربستان و قطع روابط ایران با روسیه در دستور کار دارند، در حالی که ایران قرار نیست هیچگاه از موضع ضعف با کشور اروپایی مذاکره کند، چراکه پیششرط مهم ایران این است که کشورهای اروپایی به خاطر دخالتهایی که بهتازگی در حوادث ایران داشتهاند باید عذرخواهی کنند و در مرحله دوم تمام تحریمهای ناحقی را که در این مدت علیه ایران تحمیل کردند، لغو کنند؛ بنابراین کشورهای اروپایی در این وضعیت بهشدت دچار پارادوکس رفتاری نسبت به ایران هستند یعنی از یک سو به خاطر شرایط دشوار سرمای زمستان نیازمند مذاکره با ایران و از سوی دیگر سعی میکنند با توجه به شرایط موجود از ایران امتیازات بیشتری در مذاکرات احتمالی بگیرند، اما هژمونی آمریکا نمیتواند استقلال ایران را مخدوش کند. به هرحال، وقتی ایران در مناسبات خود با روسیه و چین مسیری کاملا مستقل دنبال میکند پس میتواند با همه کشورهای اروپایی هم در این دایره استقلالطلبی، تعامل داشته باشد مشروط به اینکه تروئیکا بعد از تخریبگری اخیر در روابط خود با ایران، در امور داخلی کشورمان دخالت نکند و در این صورت اگر اروپا تغییر موضع بدهد، ایران میتواند با کشورهای اروپایی هم وارد مذاکره جدید شود.
دست خالی تروئیکا از آتش التهابات ایران
همانطور که در گزارشهای قبلی هم به این موضوع اشاره کرده بودیم، با وجود تبلیغات و جنگ روانی شدید غرب علیه ایران از فضای رسانه گرفته تا حوزه دیپلماسی مشخص بود مثل ماجرای بازگشت سفرای اروپایی در سال ۱۹۹۲، چیزی از این آتش التهابات دستشان را نمیگیرد و دوباره مجبورند به تنظیمات کارخانه بازگردند و در پوشش بسته پیشنهادی و مشروط دست نیاز به سوی ایران دراز کنند. درحالی که تا همین چند هفته قبل، عقلانیت بینالمللی و نگاه دیپلماتیک را تعطیل کرده بودند و ذیل عقلانیت برساخته رسانهای، بیانیه ضدایرانی میدادند و در امور کشورمان دخالت میکردند و تحریم و قطعنامه را علیه ایران به میدان کشاندند و همین قرار گرفتن در چارچوب تحلیلهای رسانهای برساخته و غیرواقعی سطح مقامات اروپایی را بهشدت تنزل داد که فقط یک فقره آن دیدار با شخصی مثل مسیح علینژاد از سوی مکرون رئیسجمهور فرانسه بود؛ بنابراین به نظر میرسد اروپا بهخوبی به اشتباههای محاسباتی خود در برابر ایران پی برده و حالا وقت آن است دستگاه شناختی اروپا از لندن تا پاریس تغییرات جدید را براساس واقعیت میدانی اجرا کند.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد