شهر اصفهان: شناسایی، حفظ، پاسداشت و ارتقای داشتهها و مزیتهای شهر اصفهان ایجاد زیرساختها و تعریف رویدادهای فرهنگی به صورت حکیمانه و عادلانه احیای محلات و ارتقای کارکرد آن در ابعاد عمرانی، فرهنگی، تربیت و اقتصادی کشف و تقویت هویت شهر اصفهان و باز تعریف الگوهای توسعه شهری بر مبنای این هویت
شهروندان اصفهان: بهبود نگرش شهروندان نسبت به شهرداری از طریق اصلاح عملکرد حفظ و تقویت نگرش و کنش دینی و انقلابی مردم اصفهان کشف و تقویت هویت و خلق اصفهانی و مرمت و پالایش آن و ارتقای فرهنگ عمومی شهروندان
شهرداری اصفهان: اصلاح و ارتقای فرهنگ سازمانی خانواده شهرداری و تغییر ِ زندگی نگرش آنها مبتنی بر مفاهیم شهر اصلاح ساختار شهرداری اصفهان برای احقاق حقوق عامه
گستردگی و تنوع عرصههای فعالیت شهرداری همیشه این دغدغه را به ذهن متبادر میکند که چگونه میتوان حاصل فعالیتهای این نهاد اثرگذار را به صورت یکپارچه و همسو مشاهده کرد؟
در دورههایی از مدیریت شهری این یکپارچگی با توجه به خلقیات و خصوصیات فردی شهردارها شکل میگرفت. مردم احساس میکردند خلق شخصی شهردار در تمام سیستم شهرداری جریان دارد. برای نمونه وقتی شهردار، قدرت مادی و معنوی زیادی دارد روح مناسبات شهرداری به سمت اقتدارگرایی سوق داده میشود و وقتی شهردار از لحاظ شخصی، ظهور و بروز بیرونی بالایی دارد، فضاهای رسانهای را در شهرداری پررنگ میکند.
طی سه دهه اخیر در ایران، جریانهای مختلف با طرح شعارهایی تلاش نمودند توجه مردم را به خود جلب کرده و با در دست گرفتن امورات اجرایی، گفتمان مدنظر خود را در سطوح مختلف به منصه ظهور برسانند.
انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از جمله جلوهگاههای چنین فرایندی بوده است، اما آنچه باید به آن توجه شود فاصله قابل توجه تبدیل شعار به گفتمان و در نهایت تثبیت آن در میدان عمل است.
به عنوان مثال در دهه هفتاد شعار آزادی و در دهه هشتاد شعار عدالت مسیری طولانی را طی نمود تا تبدیل به گفتمان شود، اما هنگامی که شعار به گفتمان تبدیل شد، مسیر پیشروی دولتها برای اقدام و عمل فراخ میشود، چرا که گفتمان، فضایی مطلوب برای عمل و اجرا به وجود میآورد و به همسویی و همافزایی مردم و سایر نهادها و همچنین انسجام نهاد جهت اجرایی شدن اقدامات میانجامد.
در همین راستا شورای ششم با انتخاب شعار «اصفهان من، شهر زندگی» توانست امورات شهر را در دست گیرد و اکنون برای ادامه مسیر بدون تبدیل این شعار به گفتمان نمیتواند اقداماتی راهگشا انجام دهد.
نکته قابل توجه آن است که بررسی پیشینه اصفهان نشان میدهد زندگی نسبتی مطمئن با این شهر داشته و دارد. در واقع شعار» اصفهان من، شهر زندگی «به درستی بیانگر وضع گذشته، حال و آینده اصفهان است و میتواند با تبدیل شدن به یک گفتمان، به گشوده شدن مسیری صحیح برای آینده اصفهان منجر شود.
چتر گفتمان عنصری معنا دهنده است، اما امروز در شهر اصفهان وجود حجم بالای مشکلات و تقلیل سرمایههای شهرداری ایجاب میکند روح این نهاد به یک ادبیات مشخص راجع شود تا با تغییر شهردار، نگرش شهرداری تغییر نکند.
علاوه بر این مروری بر سرنوشت برنامههای توسعه شهرداری اصفهان در دهههای گذشته نشان میدهد هیچ گاه تمام عرصههای فعالیت شهرداری نتوانسته ذیل یک چتر گفتمانی مشخص به معنای شبکه دال و مدلولی که به شکل نظاممند گویای نظم گفتمانی است، قرار گیرد.
در واقع شهرداری اصفهان در دورههای مختلف تلاش کرده است با تدوین برنامههای توسعه، فعالیتهای خود را ذیل اهدافی مشخص تعریف کند، اما در این برنامهها، بیشتر بخش «چشماندازها و ارزشهای برنامه» با توجه به اینکه دارای نسبت گفتمانی نیست و یا اعتقادی به کارکرد گفتمانی وجود ندارد، دچار فراموشی شده است یا به حاشیه میرود، همچنین در مرحله تبدیل شدن به پروژه، تقلیل مییابد یا حذف میشود.
وجود چتر گفتمانی به عنوان عنصری معنا دهنده، به وجود آورنده اتمسفر مشترک، نظام دهنده، دارای فرمانروایی، پویا و تکمیلشونده میتواند این کمبود را برطرف کند و کمک کند تا شهرداری با عبور از بخشینگری، اکنوننگری و سیاستزدگی به مواجهه عالمانه با مسائل اصفهان بپردازد.
وجود چتر گفتمانی به معنای نفی برنامه نیست، بلکه به معنای توجه به لایهای عمیقتر و مقدمتر از آن است. در واقع اگر مدل به معنای مجموعهای ابزاری از سیاستها، تکنیکها و اقدامات است، چتر گفتمانی هدایتگر انتخاب و سامان دهنده مدل است.
هاجر مقضی خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد