الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان مثل اینکه چیزی برای از دست دادن نداشته باشد، دست به انتحار سیاسی زده و هرچه میخواهد میگوید و خطقرمز دشمنی با رژیم صهیونیستی را هم رد کرده است.
رئیسجمهور آذربایجان بعد از اینکه با تأسیس سفارت در فلسطین اشغالی موافقت کرد، آن هم بهعنوان اولین کشور شیعه که در اسرائیل نمایندگی رسمی باز میکند، درباره رزمایشهای ایران هم اظهارات خارج از چارچوبی مطرح کرد. البته ایران با نگاه همسایهمداری هیچگاه بیانیهای پر از نفرت و تهدید علیه باکو صادر نکرده اما همیشه به هر اظهارنظر نامعقول جمهوریآذربایجان پاسخ داده و خواهد داد.
رفتارهای سینوسی باکو
به نظر میرسد، رفتارهای سینوسی باکو در قبال جمهوری اسلامی ادامه دارد، کشوری که در حد یک گروهک هم برای ایران ارزش پاسخ دادن ندارد اما فعلا تهران مدبرانه، جانب رواداری و همسایهگرایی را نگهداشته است. بعد از اینکه الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان با لفاظی تحریکآمیز مدعی شده بود: «برخی هموطنان ترک ما با سرنوشت تلخ از کشور آذربایجان جدا شدهاند و تلاش میکنیم تا آنها به اندیشه آذربایجانیگری وفادار بمانند»؛ اوضاع کمی متفاوت شده بود، بهویژه اینکه علیاف سعی کرده است به نوعی ایران و ارمنستان را تهدید هم بکند.
رئیسجمهور آذربایجان که عملا صدای تلآویو از تریبون پایتخت کشورش شنیده میشود، در هفتههای قبل در مراسم سالگرد آزادسازی شوشا که بین نظامیان این کشور برگزار شده بود در لفاظی دیگری گفته بود: «اگر لازم باشد دوباره نشان میدهیم، به خواسته خود میرسیم، همه این را میدانند و کسانی که در مرز ما برای حمایت از ارمنستان رزمایش نظامی برگزار میکنند نیز باید این را بدانند، هیچکس نمیتواند ما را بترساند.»؛ مواضع عجیبی که باعث شد تهران سفیر آذربایجان را احضار کند و مدیرکل اوراسیای وزارت خارجه هم علنا اعلام کرد که انتظار داریم هرچه سریعتر به این روند پایان داده شود و اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار آن بهعمل آید.
دستهای ضدهمسایگی در خارج از منطقه
اظهارات غیردوستانه و گزافهگویی الهام علیاف درباره هموطنان آذربایجانی و رسانههای جمهوری آذربایجان همان زمان با واکنش جمهوری اسلامی مواجه شد و ایران هشدار داد که کسی صبر و حلم ایران را به ضعف تعبیر و تفسیر نکند، چون ایران با بادها و نسیمها دچار رفتارهای هیجانی و احساسی نمیشود. اما آنچه مسلم است اینکه سیاست اصولی جمهوری اسلامی مبتنی بر سیاست حسن همجواری و گسترش روابط با همه همسایگان است و جمهوری آذربایجان هم از این قاعده مستثنا نیست اما ظاهرا باکو تلاش دارد از این سیاست مسئولانه ایران سوءبرداشت کند و به همین دلیل سکوت جمهوری اسلامی ایران درخصوص برخی اظهارات محاسبه نشده است.
از سوی دیگر تاریخ کشورهای منطقه شفاف، روشن و گویاست و قابل تحریف هم نیست و بهتر است افرادی که در سطح رئیسجمهور یک کشور هستند تاریخ را درست بخوانند و به تاریخ تولد و شکلگیری کشور خود توجه داشته باشند. البته دستهایی خارج از منطقه که نقش آنها همواره در مناسبات بین همسایگان مخرب بوده و منافع خودشان را در ایجاد آشوب و بیثباتی در مناسبات کشورهای منطقه جستوجو میکنند، برای تخریب روابط ایران با برخی همسایگان تلاش میکنند اما به تعبیر سخنگوی وزارت خارجه آنها نباید در چارچوب بازیهای دیگران قرار بگیرند.
صدای عبریزبانان اسرائیل از باکو
ظاهرا بعد از اتفاقات دوماه گذشته در کشورمان که کشورهای غربی به اقدامات ضدایرانی روی آوردهاند، باکو هم تقلا میکند و دوست دارد دیده شود و در این پازل قرار بگیرد اما آنچه درواقع از باکو شنیده و دیده میشود، صدای عبریزبانان اسرائیل است. بهویژه اینکه در آشوبهای اخیر ایران، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نقش محوری و میدانی را بهعهده داشتند و از تمام ظرفیتهای پیرامونی ایران از جمله همسایگان کشورمان، برای تنگ کردن فضای بینالملل علیه تهران استفاده کردند. ولی ما نباید در خرده مواضع، اظهارات نسنجیده و حرفهای از سر هیجانزدگی الهام علیاف باقی بمانیم، چون مسأله خیلی کلانتر از این حرفهاست.
پروژه کردن آذربایجان
در این فضا، نکته اصلی این است که پروژه استفاده از آذربایجان برای تقابل با ایران اتفاقی کوتاهمدت و مربوط به دو یا سه ماه اخیر نیست، بلکه منطقه قفقاز و باکو چند سال است که به حیاط خلوت صهیونیستها تبدیل شده است. به این معنا که مناطق متعددی در اطراف ایران مورد طمع و نفوذ امنیتی ــ اقتصادی رژیمصهیونیستی هستند که در این زمینه میتوان به اقلیم کردستان عراق، جمهوری آذربایجان، آسیای مرکزی، امارات و عربستان اشاره کرد که برخی از این کشورها بهویژه بعد از طرح عادیسازی روابط رژیم و اعراب، جزو مهمترین مناطق تحت نفوذ اطلاعاتی و امنیتی دولت یهود است. البته همانطور که در جریان هستید در دو ماه اخیر، نیروی زمینی سپاه پاسداران در چند نوبت مواضع تجزیهطلبها را در اقلیم کردستان عراق از طریق موشک و پهپاد زیر ضرب برد و مقر موساد در این منطقه را هم پیش از این بمباران کرد.
انتقال نفت به سرزمینهای اشغالی
در بین همسایگان ایران، کشوری که برای مهار و محدود کردن ایران در غرب آسیا بسیار مورد علاقه صهیونیستها قرار دارد، جمهوری آذربایجان است. در واقع حوزه قفقاز و مشخصا کشور آذربایجان برای اسرائیلیها دارای اهمیت راهبردی و حیاتی است و جز پایگاههای اطلاعاتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی برای جنگ در سایه با ایران است. این کشور از مؤلفههای مهمی برای صهیونیستها از جمله مسأله انرژی، خطوط انتقال نفت به سرزمینهای اشغالی و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و نظامی برای خرابکاری در ایران از طریق ارتباط با گروهکهای پانترکیسم و تجزیهطلب برخوردار است.
تامین تجهیزات نظامی آذربایجان توسط رژیم تلآویو
اما موضوع وقتی جالبتر میشود که درباره سایه سنگین اسرائیل روی کشور آذربایجان بدانیم تامین ۶۰درصدی تجهیزات نظامی آذربایجان از طریق رژیم تلآویو بوده و بازسازی توان دفاعی آنها هم براساس الگوهای اسرائیلی صورت میگیرد؛ به طور مثال تاسیس پایگاههای اطلاعاتی جاسوسی در این کشور یا انحصار رسانههای آذربایجانی و دادن مدیریت آن به جریانهای پانترکیسم که رادیکال و ضدایرانی هستند یا حتی ایجاد ژانر جدیدی از جاسوسی در حوزه محیطزیست، توسط صهیونیستها در این کشور دنبال میشود. بنابراین وقتی آذربایجان و دولت الهام علیاف، به کانون فتنه علیه ایران تبدیل شوند موضوع چندان عجیب و غیرقابل پیشبینی نیست اما مسأله اساسی این است که دولت باکو باید سیاست همسایگی ایران را بفهمد و درک کند و در عین حال بداند که قرار نیست سیاست حکیمانه و سکوت تهران تا ابد ادامه داشته باشد. با وجود این بهرغم ویژگیهای منفی دولت علیاف در تشدید فضای ضدایرانی و ضدتشیع در این کشور، فضای اجتماعی و فکری مردم آذربایجان بسیار به ایران نزدیک است که ریشه اصلی آن به جدایی اجباری آذربایجان از ایران و تاریخ معاصر کشورمان باز میگردد.
اردوغان و اسرائیل پدرخواندههای علیافحالا لازم است کمی جهانیتر به مسأله آذربایجان نگاه کنیم؛ دشمنان منطقهای و جهانی ایران که هدف اصلیشان بهویژه بعد از اتفاقات دوماه اخیر، انزوای کامل ایران و سپس تجزیه و تحمیل جنگ نظامی است، طبیعتا در این روزها همه گزینههای تحریک ایران را فعال کردهاند. بهطور مثال روابط اردوغان و علیاف را نمیتوان در قالب روابط دو دولت تحلیل کرد، چراکه اساسا در بازی اردوغان در منطقه غرب آسیا، جمهوری آذربایجان عملا بخشی از ترکیه است و متاسفانه جمهوری آذربایجان منافع خودش را به منافع ترکیه گره زده درحالی که ترکیه اهداف دیگری را هم در منطقه دنبال میکند که مهمترین آن مقابله با ارمنستان است.
حالا با این پیشفرض سراغ یک فکت دیگر میرویم، برجسته کردن دشمنی با روسیه و چین علیه ایران. در شرایطی که رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی مشغول اجرای عملیات علیه کشورمان هستند، یک جریان رسانهای خارجی و داخلی سعی دارد افکار عمومی ایران را به تنفر از روسیه و چین تحریک کند. آن هم در شرایطی که ریشه گستاخیهای الهام علیاف به ایران به سیاستهای تهاجمی و قومیتگرایانه اردوغان بازمیگردد و مدام تندتر میشود.
از سوی دیگر گزاره همدستی دولت آذربایجان با اسرائیل و گروهک تروریستی در اقدامات تروریستی علیه ایران پیش چشم ماست درحالی که بدون شک رژیمصهیونیستی بدون توقع در آذربایجان لانه نکرده و هدفهای شومی را در سر میپروراند که آتش جنگ را در منطقه بهدلیل اشتباه استراتژیک دولت فعلی شعلهور کند و این فاجعهای مصیبتبار خواهد بود اما هماکنون جمهوری آذربایجان توهم خرید امنیت از طریق توسل به نیروهای بیگانه را دارد. بنابراین پدرخواندههای آذربایجان کوچک، یعنی اردوغان و اسرائیل باید بدانند در این جنگ تمامعیار ایران دست بسته یا منزوی عمل نخواهد کرد.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد