انگلستان، کشوری است که در خیلی از ابعاد آکادمیک حوزههای علمی، مدعی پیشگامی است و شاید این به رنسانسی برمیگردد که بخشی از آن، از همانجا در تاریخ آغاز شده بود.
برای خیلی از مباحث ارتباطی نیز مراکز علمی آنجا، نامشان ثبت است که مباحث آشنایی را آغاز کرده و قواعد یا مکاتبی را به ثبت رساندهاند. یکی از نکات آنها، رعایت آزادیبیان است و برای همین شاید برای هرگونه اعتراض مسالمتآمیز، مکانی چون هایدپارک را تدارک دیده و از این جهت به سایر کشورها، هم در این زمینه و هم در حوزه ارتباطات، الگودهی میکنند یا شاید الگونمایی! اما هرچه در بستر فناوریهای ارتباطی غوطهور میشویم و حوزههای تازهای برای فعالیت دربرابر بشر امروزی بازگشایی میشود، در همین سرزمین هم، مثالهایی از نقض اصول آکادمیک پیشین و شعارهای علمی، بروز پیدا میکند. از محدودکردن دسترسی به اینترنت در بعضی تظاهرات اقشاری از این جامعه در سالهای گذشته گرفته تا اعمال تمایز آشکار میان رسانههایی که تحت قواعد عالمنمایانه این کشور، در حال فعالیت هستند. نمونه ملموس رفتار متضاد یک نظام ارتباطی این کشور با دو رسانه را میتوان در برخورد این قواعد با رفتار رسانهای «پرس تیوی» و رفتار رسانهای «ایراناینترنشنال» دید. بگذریم که نسبت به رویدادهای جاری این روزها در ایران، بروندادهایی از ساختار رسانهای خود انگلستان یعنی «بیبیسی» هم دیده شده که قابل اعمال همان قواعد است اما نظام رسانهای کنترلی آن جامعه که در عنوان «آفکام - Ofcom» منحصر شده، در یکی از بندهایی که اصلا به تعیین مقررات نمیپردازد، «شکایات مرتبط با صحت محتوای مطالب بیبیسی» است. حال باید دید چرا میان دو رسانه دیگر، دو نوع تبعیض روا داشته میشود.
پرس تیوی، پیشتر به بهانههایی چون عدم رعایت بیطرفی در بازتاب نبردهای غزه محکوم شده بود، ولی همین اصل بیطرفی، در بررسی رفتار رسانهای ایراناینترنشنال در رویدادهای مرتبط با اغتشاشات ایران در حدود صد روز اخیر، لحاظ نمیگردد. این درحالیاست که رفتار رسانهای ایراناینترنشنال، نقضکننده عمده اصولی است که آفکام بر آنها ادعا دارد: نمایش خشونت، تشویق به خشونت، برانگیختن افراد زیر ۱۸سال به اعمال رفتارهای خشن و .... اما در مطالب پرس تیوی، چنین نشانههایی حتی نسبت به سویههای مخالف خود، دیده نمیشود و عمده تلاش این رسانه بینالمللی، توزیع اطلاعات و اخبار رویدادها، از نگاهی متفاوت با نگاه القایی رسانهای دنیای سلطه و ظلم است. از همین دو نمونه ساده میتوان دریافت که تلاش برای شکستن خطوط رسانهای انگلستان یا به عبارت بهتر، دنیای غرب با همه اعضا و اقمارش، بهشدت مورد بازخواست بوده و حداکثر تلاش برای محو آن صورت میگیرد. تفکیک نیروی خیر و شر در رویدادهای سیاسی جوامع و کشورهای مختلف در دنیای معاصر، چگونگی رویارویی با سیاستهای نظام سلطه غرب، تفکر به روشهایی نوین و کوشش برای بیرونآمدن از چنبره افکار و سیاستهای غربی و مانند آن، بخشهایی از تلاش کلی ساختارهای رسانهای ایران است که طبیعی است بعد از ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور نحوه تفکری جدید در دنیای معاصر هنوز مورد پذیرش دنیای سلطه با ادعاهای آزادمنشانهاش قرار نگرفته و همچنان با تندی با آن برخورد میشود و این از جهاتی در سالهای اخیر، شدیدتر شده است که بیشتر ناشی از قدرتگرفتن ایران در سطح منطقه و جهان و پیشگامی در خیلی از موارد مقابله با سلطه استکبار است که با گسترش به سطوح فراتر از منطقه، نظام سلطه را به استیصال کشانده است اما همین محدودیتها با ابزارهای خود دنیای سلطه یعنی امثال اینترنت یا حتی ساختارهای ماهوارهای متفاوت، شکسته میشود و نگرش رسانهای برآمده از فرهنگ معاصر ایران، راه خود را حتی به درون آحاد جامعه در حال زندگی در جوامع تحت سلطه غرب، مانند خود انگلستان، میگشاید.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد