به ویژه برای من که در چهار سالگی هیچ تصویری از جادوی مارادونا در جامجهانی 1986 مکزیک و آن گلهای دست خدا، گل قرن و درو کردن بازیکنان انگلیس، دو گل تماشاییاش به بلژیک در نیمهنهایی و پیروزی 3 بر 2 در فینال مقابل آلمانغربی با گلهای خوزه لوئیس براون، خورخه والدانو و خورخه بوروچاگا و بالا بردن جام قهرمانی با دستان کاپیتان مارادونا را به یاد ندارم و هرچه دیدم و مرور کردم مربوط به سالهای بعد است.
عشق دیرینه پدرم ارسلان رستگار به تیمملی فوتبال آرژانتین که با دیدن قهرمانیهای این تیم در جامهای 78و86 تشدید و به من منتقل شده بود، در 8سالگی و به وقت حضور آرژانتین در جامجهانی 90 ایتالیا شکل جدیتری به خود گرفت. اما این علاقه که بعد از تماشای هنرنمایی مارادونا در بخش خبری قبل از بازی افتتاحیه، امیدواری رویت قهرمانی تیم محبوب و یک شادمانی پدر- پسری را تقویت کرد، درست در اولین گام و در مواجهه با شیرهای رام نشدنی کامرون جایش را به یک سرخوردگی داد. گرچه حضور درخشان مارادونا و کلودیو کانیگیا در میانه زمین و خط حمله و درخشش سرخیو گویکوچهآ درون دروازه با آن پیراهن جذاب پر از مربعهای سبز، آبی، مشکی و صورتی، دلخوشکننده و لذتبخش بود و با این ضیافت تا فینال همراه شدیم، اما نسبتِ تاریخی آرژانتین با نقره که اصلا نامش از واژه لاتین argentum به معنای نقره گرفته شده و اشاره به افسانه وجود کوههای نقره در این کشور دارد- کار دست تیم داد و طلا را ژرمنها به خانه بردند.
خودِ هشت سالهام را در آن لحظه سوت پایانی ادگاردو کودسال و موقعِ دیدن مارادونای گریان به یاد میآورم و بغض و حسرت از دست دادن قهرمانیِ آرژانتین عزیز و قناعت به نقره. دریغی پیوسته و ادامهدار تا امروز که غم نایب قهرمانی در فینال جامجهانی 2014 مقابل آلمان و گل خوردن در دقیقه 113 هم به آن اضافه شد.
راستش، به نظر آلبی سلسته به اندازه کافی دینش را به وجه تسمیه سیمین آرژانتین ادا کرده است، آن هم با سه بار دریافت مدال نقره در جامهای جهانی 1930، 1990 و 2014. ما امشب بعد از 36سال جویندگان طلاییم و میخواهیم مثل سالهای 78و86 ضربالمثل «جوینده، یابنده است» را در عمل هم نشان دهیم.
اگر از جنبه سینمایی هم بخواهیم به موضوع ورود کنیم، امشب سلیقه ما فیلمی مثل «رودخانهنقرهای» با بازی ارول فلین نیست که به نقش مایک، شریکِ استنلی مور (بروس بنت) در معدن نقره میشود، امروز برای ما فیلمهایی مثل «جویندگان طلا» چاپلین و «گنجهای سیرامادره» جان هیوستن را البته با پایانهایی خوش و متفاوت اکران کنید، طوری که برازنده سومین قهرمانی مردان سرزمین نقره باشد.
امشب مسی و یارانش میخواهند هم جام را بالای سر ببرند و هم برای اطمینان از تحقق آرزوی 36ساله و تکرار دو قهرمانی پیشین، به سبک وسترنرها و کابویهای جوینده طلا و صحت اصل بودن آن، مدالهای زرینشان را به دندان بکشند. به خاطر بغض و حسرت 8سالگی و امتداد این دریغ از 12سالگی تا 36سالگی، به خاطر پایان انتظار پدر عزیزم برای چشیدن طعم سهباره قهرمانی تیم محبوبش، به خاطر رفیق همسن و سفرکردهام مهدی صفارحمیدی که او هم همیشه منتظر دیدن قهرمانی آرژانتین بود، به خاطر شادمانی روح مارادونا که حتما از آن آسمان آبی بیتاب درخشش مسی در فینال و بالا بردن جام قهرمانی با دستان اوست، به خاطر صبوری، همراهی و همدلی همه هواداران آرژانتین.
به خاطر همه اینها و باوجود حریف قدری به نام فرانسه، در این گام آخر نیاز به روحیه جنگنده، عقبه سرخپوستی آرژانتین و مبارزه چریکیِ چهگوارایی داریم و آلبی سلسته نباید این فرصت طلایی را از دست بدهد.
منبع: ضمیمه جام22 روزنامه جامجم