محمود پاکنیت امسال ۷۰ ساله میشود و نقش ماندگارش همان حسامبیگ است که با یک بازی مقتدر در تلویزیون ماندگار شد. او این روزها در سریال گیلدخت نقشآفرینی میکند و باز هم در قامت یک خان مقتدر ظاهر شده است. تقیخان این روزهای «گیلدخت»، همان نقش مقتدر و زورگویی را دارد که «پس از باران» برای مخاطبان نقش بسته بود. ارباب عزتسالاری در پس از باران، حالا تقیخان شده تا دخترش گلنار را از عشق و عاشقیهایی که از نظر خودش زودگذر است، دور کند. پاکنیت کار خود را در تلویزیون از سال ۶۷ آغاز کرد و با مجموعههایی مثل روزی روزگاری و پشتکوههای بلند، به شهرت رسید. نقشهای او در پدر سالار و پس از باران برای مخاطبان خاطرهانگیز شد. به بهانه ۷۰ سالگی این بازیگر، مروری داشتیم بر نقشهای ماندگاری که او در قصههای خان و رعیتی بازی کرده است.
تقیخان و «گیلدخت»
«گیلدخت» را باید جزو متاخرترین کارهای پاکنیت دانست که در قامت نقش همیشگی خان و ارباب ظاهر شده است. او در این سریال نقش پدر گلنار را بازی میکند که دست بر قضا عاشق یک میرشکار به نام اسماعیل شده و از نظر خان، هیچ تناسبی با طبقه آنها ندارد. پاکنیت در این سریال، همان ابهت و اقتدار همیشگی که در نقشهای خان و ارباب بازی میکرد را به نمایش گذاشته است. اصل قصه مربوط به گلنار و اسماعیل است که دل در گرو هم دارند اما تقیخان که همان پدر گیلدخت است با این وصلت مخالفت میکند. با وجود تکرار پاکنیت در این نقش، هنوز هم میتوان تازگی و جلوههایی نو در بازی او دید.
روزگار آقای راهزن
حدود ۳۰ سال قبل بود که محمود پاکنیت در نقش حسامبیگ ظاهر شد تا همراه با مرادبیگ با بازی مرحوم خسرو شکیبایی، یک زوج دیدنی را به نمایش بگذارد که هربار با دیالوگهای مختلف، یکدیگر را به چالش میکشند. حسامبیگ اما مثل مرادبیگ عاقبت بخیر نشد و تکبر خودش را در این نقش ادامه داد. ابتدای سریال هم با روبهرو شدن این دو آغاز میشود؛ درست زمانی که راهزنی به نام مرادبیگ طی نزاعی با گروهی راهزن که سردسته آنها حسامبیگ است، مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا میکند. زندگی با این روستاییان باعث میشود مرادبیگ به مسیر دیگری برود. پاکنیت در این سریال بهخوبی توانست نقش سردسته راهزنان را ایفا کند که تا آخر قصه به همان شکل مستبد و مغرور باقی ماند.
«روشنتر از خاموشی» یک شاه
شاید یکی از قدیمیترین نقشهایی که پاکنیت در قامت خان و ارباب بازی کرد، نقش شاهعباس صفوی در سریال «روشنتر از خاموشی» باشد. این سریال یک مجموعه تاریخی بود که به زندگینامه ملاصدرا، متفکر و فیلسوف ایرانی از نوجوانی تا رفع حکم نفی بلد او و بازگشت به زادگاهش، شیراز میپرداخت. قصه روشنتر از خاموشی که در آن وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران بهخوبی روایت شده، زمانی روایت میشود که صدرالدین محمد قوام شیرازی متخلص به ملاصدرا، در راه کسب علم و دانش قدم میگذارد. این فیلسوف برجسته که روحی تشنه و مشتاق یادگیری دارد، در محضر دانشمندان و عالمان بزرگ اسلامی چون شیخبهایی، میرداماد و میرفندرسکی درس میآموزد. پاکنیت در این قصه، نقش شاهعباس صفوی را دارد که یکجا با حاضرجوابی ملاصدرا روبهرو و خشمگین میشود. درست همان صحنهای که ملاصدرا، آنچه به شاهعباس الهام شده را با لهجه شیرازی و بهسادگی زیرسؤال میبرد. پاکنیت در این سریال توانست یک نقش قاطع و مستبد را به تصویر بکشد که در سالهای بعد و با بازی در نقشهای مشابه به بلوغ بیشتری نزدیک شد.
ارباب «پس از باران»
درست همان سالی که پاکنیت نقش شاهعباس صفوی را بازی میکرد، در یک نقش دیگر و مشابه به آن حاضر شد تا سریالی به نام «پس از باران» در ذهن مخاطب ماندگار شود. سریال پس از باران که در سال ۱۳۷۹ از شبکه سوم پخش شد، در فضای سرسبزگیلان مقابل دوربین رفت و نگاهی به تاریخ ایران در دوران اوایل پهلوی دوم داشت. قصه ارباب عزتسالاری با بازی محمود پاکنیت که بهدلیل نازا بودن همسرش، اقدام به تجدیدفراش کرده و زنی را از طایفه رعیتی انتخاب میکند. برخی معتقدند که پس از باران روایتی انسانی از روابط اربابرعیتی بود که با موضوع قرار دادن زندگی خانواده یک ارباب و حضور دختری با عنوان همسر دوم ارباب، شرایط مخالفتهای خانواده ارباب «همسر اول» و عواقب و عوارض آن را روایت میکند اما آنچه که بهوضوح در این سریال دیده میشود، عشق و مظلومیت همسر دوم ارباب و ظلمهایی است که در حق او و طبقه رعیت میشود.
«جشن سربرون»
محمود پاکنیت در ادامه دیگر نقشهایی که با محوریت خان و رعیت بازی کرده، نقش فتحا... خان را در سریال «جشن سربرون» بازی کرده که یک خان قاجاری است اما هنوز پخش آن از تلویزیون آغاز نشده است. خودش پیش از این درباره ویژگیهای این نقش و شباهتش به نقش تقیخان در گیلدخت گفته بود: هر دو شخصیت خان هستند اما دو کاراکتر کاملا متفاوت دارند. در آن سریال «فتحا... خان» شخصیتی منفی اما در اینجا تقیخان یک شخصیت آرام است و اتفاقاتی که برایش رخ میدهد و زجرهایی که میکشد، حتی برای تماشاگر آزاردهنده است. در جشن سربرون اینطور نیست، یک خان دنبال قدرت و شهرت است، از آن خانهایی است که هر کاری بگویند انجام میدهد و به دستورات یکسری افراد عمل میکند.
کارنامهای با یک زاویه مشترک
اگر در کل کارنامه کاری محمود پاکنیت نگاه کنیم، کارهای متفاوتی از او به یادگار مانده که شاید هرکدام ویژگی خاص خود را داشته باشد. در حقیقت نمیتوان کل نقشهای پاکنیت را خلاصه در نقشهای خان و اربابی دانست اما یک نقطه مشترک در نقشهای او وجود دارد که در تمام این سالهای فعالیتش ادامه داشته است؛ اقتدار در نقش و تلاش برای نشان دادن شخصیت منفی یا مستبد چیزی است که کمتر کسی مثل پاکنیت توانسته از پس آن برآید. چه زمانی که در نقش پدر یک مامور پلیس در «نوار زرد» بازی میکند و چه زمانی که در قامت خان و ارباب قاجاری، با همان نگاه از بالا به پایین به همه دستور میدهد، یکچیز مشترک است که توانسته مخاطب را با او همراه کند که همان نگاه مقتدر است. نگاهی که وقتی پای نقشهای ارباب و خانی به میان میآید، به ویژگی کارهای پاکنیت بدل میشود. او این روزها وارد ۷۰ سالگی شده و یک نگاه ساده به بازی او در گیلدخت گواه این مطلب است که هنوز هم میتواند مخاطب را با خود پای قاب جادویی بنشاند.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد