کابوس آزمون

این بار دلالان کنکور چند مرحله پایین‌تر مشغول پرپول‌کردن جیب خود و البته نابودی سرنوشت تعداد قابل توجهی از دانش‌آموزان هستند. خبر این است؛ «سوالات امتحانات نهایی لو رفت!» هرچند انتشار همین خبر خیلی زود با واکنش‌های گسترده‌ای همراه شد اما همین تیتر رسانه‌ای خبر از وجود دلالان بسیاری در این زمینه می‌دهد. هر چند دیروز رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش به این خبر واکنش نشان داد و اساس لو رفتن سوالات را تکذیب کرد. او در ادامه به نادرستی تبلیغات کانال‌های تلگرامی هم اشاره کرد و خبر داد در این راستا ۹نفر هم دستگیر شده‌اند که هیچ کدام آنها به سوالات امتحانات نهایی دسترسی نداشته و صرفا به جهت کلاهبرداری اقدام به انجام این کار کرده‌اند.

لو رفتن سوالات امتحانات نهایی از جایی در سال اخیر مهم است که بدانیم نتایج این امتحانات تاثیری ۴۰درصدی در کنکور دانش‌آموزان دارد. معنای دیگر این موضوع این است که این امتحانات تا حدودی به اندازه نیمی از راه کنکور سال آینده بوده و همین موضوع است که دلالان را وسوسه کرده تا از این بازار شکل‌گرفته به دنبال سود خود باشند. چند ماه پیش، هم سازمان سنجش و هم وزارت آموزش و پرورش از ورود نهادهای انتظامی همچون پلیس فتا به امنیت برگزاری امتحانات و کنکور خبر داده بودند. خبری که برآمده از اهمیت این امتحانات بود. هر چند حالا خبر لو رفتن سوالات امتحانات نهایی تکذیب شده اما این چیزی از اهمیت موضوع کم نمی‌کند. این چرخه عجیب اما قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟ این که مسئولان تصمیم به تغییر رویه کنکور بگیرند تا از تاثیر روانی آن روی خانواده‌ها بکاهند اما دلالان و مافیای کنکور با همین تغییر رویه خود را وفق بدهند و دوباره به وضعیت نخست برگردیم؟ قرار است تا کی کنکور و تحصیلات عالی چنین بار روانی روی دوش دانش‌آموزان بگذارد؟ دانش‌آموزانی که به لحاظ مهارت در یکی از بدترین جایگاه‌های خود هستند و آن طور که رئیس کمیسیون آموزش مجلس گفته میانگین نمرات آنها در سراسر کشور امسال به ۱۱.۵رسیده است. در مقابل، اما هیچ مهارتی در روند درک و فهم تحصیلی ندارند و تنها به یادگیری تکنیک‌های تست‌زنی روی آورده‌اند. سال‌های سال است که مسئولان از حذف کنکور خبر می‌دهند، این موضوع با توجه به بحران صندلی‌های خالی و عدم اقبال به تحصیلات عالی از سوی دانش‌آموزان، بیشتر از هر زمانی به تحقق نزدیک شد اما این بار آنها قصد دارند بر سر ورود به دانشگاه‌های برتر بجنگند و معنای آن هم چیزی به غیر از ادامه کنکور نیست. اگر در دهه ۶۰ کعبه آمال خانواده‌های ایرانی ورود به دانشگاه و کسب مدرک بود حالا این رویه با توجه به حجم قابل توجه فارغ‌التحصیلان بیکار چندان مورد توجه نیست. در مقابل اما آنچه مورد استقبال بازار اشتغال در جامعه است نه صرف داشتن مدرک که داشتن مهارت است. چیزی که هم جای آن در نظام آموزشی ایران خالی است و هم خلا آن در بازار کار ایران دیده می‌شود. این ارزشگذاری مدرک از سوی خانواده‌ها در دهه ۶۰ حالا در سیاست‌های تصمیم‌گیران امروز دیده می‌شود. با یک تغییر دیدگاه می‌توان از حجم فشارهای کنکور بر خانواده‌ها کاست، به این معنا که می‌توان اولویت داشتن مدرک برای جذب نیرو را کم کرد و در مقابل همان امتیاز را به مهارت افراد داد. با این تغییر دیدگاه می‌توان از حجم تاثیرگذاری کنکور کم کرد و به همین طریق دست مافیای کنکور را کوتاه کرد که حالا بر امتحانات نهایی چنبره زده.

روزنامه جام جم