از یکطرف آشوب در خیابان و از طرف دیگر، خبرپراکنی در شبکههای اجتماعی بود که باعث میشد راست و دروغ با هم آمیخته شده و امکان تشخیص آن برای مخاطب وجود نداشته باشد. از همان زمان بود که وجود یک برنامه ترکیبی برای پاسخدادن به شبهات رسانهای احساس میشد. درست در همین زمان بود که «پاورقی» پای خود را به تلویزیون گذاشت. برنامهای که تلاش میکرد به برخی شبهات و جنگ رسانهای صورتگرفته در شبکههای مجازی پاسخ دهد. پاورقی به تهیهکنندگی جواد فتحی و اجرای محمدرضا شهبازی توانسته در همین مدت اندک، مخاطبان خود را پیدا کند. این برنامه تلاش کرده شبکههای مجازی را بهصورت همهجانبه رصد کند که پرداختن به پستها و صحبتهای سلبریتیها در فضای مجازی هم بخشی از این برنامه است. در این گزارش تلاش کردیم به بخشی از جوانب این برنامه و نکات مهم آن اشاره کنیم.
پشت هر طنز سیاسی، تحلیلهای جدی، شناخت مسأله، قرار دادن آن در چارچوب، بیان زمینه شکلگیری آن و مقایسهاش با واقعیتها و دنبالکردن سابقه آن رویداد نهفته است. اگر طنز را ابزاری بینظیر در مواجهه با مسائل و مشکلات جامعه بدانیم با کمک آن میتوانیم سراغ تلخترین رویدادها و مشکلات برویم تا بیان و نقد آنها را آسانتر کنیم. برنامه پاورقی به تهیهکنندگی جواد فتحی و اجرای محمدرضا شهبازی یکی از تولیدات شبکه دوی سیماست که با هدف روشنشدن ابعاد اخبار منتشرشده در فضای مجازی با زبان طنز چند ماهی است که شنبه تا سهشنبه حوالی ساعت ۲۰ روانه آنتن شدهاست. این برنامه که کارگردانیاش برعهده ابوالفضل حاجیان و نویسندگیاش با محمدامین میمندیان و مرتضی قربانی است، با استفاده از زبان طنز سعی در نمایانکردن لایههای پشتپرده اخبار و افراد مرتبط با اتفاقات در فضای مجازی دارد و میکوشد بدون پیچیدگیهای شکلی و زبانی، اخبار و اتفاقات روزانه را مرور کند.
تولید در زمان کم
جواد فتحی، نویسنده، تهیهکننده سینما و تلویزیون، در آثاری همچون برنامه تلویزیونی «کاربرانه» فعالیت داشتهاست. گفته میشود که پاورقی در زمان بسیار اندکی از مرحله پیشتولید روی آنتن رفته و از زمان شکلگیری فکر تا ضبط اولین قسمت خیلی سریع جلو رفته است؛ یعنی از زمان پیشنهاد طرح برنامه و صحبت درباره اینکه چگونه تولید شود و عوامل آن جمع شوند تا وقتی که ضبط و تهیه شود تقریبا دو هفته طول کشید. تهیهکننده این برنامه معتقد است بعد از اینکه در مهرماه، ناآرامیها شروع شد و اخبار دروغین به جامعه ارائه میشد، رسانه باید کاری انجام میداد و اول از همه با برملا کردن دروغها از شتاب رسانههای بیگانه برای گسترش ناآرامیها جلوگیری میکرد. برای همین روشنگری مردم و برملا کردن چهره واقعی شبکههای خبری معاند را در دستورکار قرار دادیم. به گفته تهیهکننده پاورقی، خط اصلی برنامه با حضور یک مجری توانمند برای بیان واقعیتهای موجود با زبان طنز شکل گرفت.آنچه در رسانهها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شکلگرفت و هنوز هم ادامه دارد سرشار از ابهام و دروغ است، بهطوریکه برخی موارد دروغ بودنشان بدیهی است و باید یک نفر میآمد و به اینها جواب میداد اما چرا نام پاورقی بر این برنامه گذاشته شد؟ عوامل آن اینطور گفتهاند که کلمه پاورقی به معنی تکملههایی است که به متن اصلی زده میشود و این برنامه نیز با رصد اخبار، اشارات تکمیلی و توضیحاتی درباره این اتفاقات و ماجراها ارائه میکند. به این معنی که متن خبرها و اتفاقات یک چیز دیگری است و پاورقی آنها را گویاتر و واضحتر بیان میکند تا مخاطب وجه دیگر ماجرا را هم ببیند و بشنود.
ساده و سرراست
سوای علاقهمندی عوامل به برنامههای ساده و بدون هیاهو یکی از دلایل سادگی این برنامه نبود وقت کافی برای تهیه آرایهای شلوغ و با جزئیات زیاد بود، چراکه از زمان شکلگیری فکر تا ضبط و پخش برنامه کمتر از یک هفته وقت بوده و بههمیندلیل از آرایه نیمهآمادهای که بود استفاده و کمی در آن دست برده شد. وقتی قرار است یک برنامه با یک مجری آنهم در زمانی محدود تولید شود باید ساختار ساده و البته عمیقی داشتهباشد. طنز سیاسی نهفته در این برنامه کاملا با نگاه روزنامهنگار تحقیقی همخوانی دارد و قرار نبود خیلی پیچیدگیهای شکلی، نمایشی و ... داشته باشد. عوامل تلاش کردند ساده حرف بزنند و بیشتر به طنز مطبوعاتی نزدیک شوند. گفته میشود که عوامل برنامه چند منبع برای صحتسنجی دارند تا خبر موثق را تشخیص دهند.
یک سوزن هم به خودمان
اما بعد از آنکه جای خالی نقد به مسئولان داخلی احساس شد، بخشی با عنوان «جوالدوز» راهاندازی شد تا به موضوعات روز اقتصادی و سیاسی داخلی پرداخته و انتقاداتی مطرح شود. از اسم این بخش مشخص است که قرار است یک سوزن هم به مسئولان و مدیران ارشد زده شود. بااینحال محور اصلی برنامه همان موضوعاتی است که در رصد اخبار رسانههای بیگانه میتوان دید. آنطور که عوامل برنامه میگویند، تجربه کار عوامل پاورقی با محمدرضا شهبازی وجود داشت و به نظرشان نگاه طنزآمیز او مناسب بود و بههمیندلیل او را بهعنوان مجری انتخاب کردند.
محمدرضا شهبازی، مجری برنامه پاورقی، علاوه بر اجرا در تلویزیون، طنزپرداز و مدیر سایت «راهراه» هم هست. او تاکنون در برنامههای مختلفی در شبکههای افق و شبکه دوی سیما به اجرا پرداختهاست. اولین مسابقه سیاسی تلویزیون به نام «رخداد» و برنامه طنز «حرفشم نزن» با تهیهکنندگی و اجرای شهبازی از شبکه افق سیما روی آنتن رفتهاست. او معتقد است که پاورقی میخواهد لایههای پشتپرده اخباری را که برای مخاطبان مهم و اثرگذار است و ممکن است آنها را به اشتباه بیندازد، نمایان کند. درواقع در این برنامه تلاش شده مخاطبان به این درک برسند اخباری که شبکههای معاند با سرعت و شتاب به خورد مخاطب میدهند یا در فضای مجازی میبینند و میشنوند تا چه میزان سندیت دارد و چه اندازه صحت ندارد.
تقویت سواد رسانه
تقویت سواد رسانه در برنامههایی مثل پاورقی درست همان چیزی است که در اهداف تولید آن هم لحاظ شده است. سوادی که این روزها و در یک جنگ ترکیبی بیشتر از قبل نبود آن احساس میشود. به نظر میرسد که یکی از اهداف این برنامه، تقویت سواد رسانهای مخاطبان است. گروه نویسندگان این برنامه بهدنبال آگاهیبخشی به مخاطب بوده و تلاش میکنند متناسب با اخباری که منتشر میشود مخاطب را برای پذیرش خبر، شناسایی منبع، زمان تاریخ انتشار و اهداف پشتپرده آن آماده کنند. ایده این برنامه زمانی شکل گرفته که احساس شد سرعتعمل رسانههای معاند در دست گرفتن افکار مردم بالا رفته و با هجمه رسانهای همهجانبه، هماهنگی اغراقشدهای ترسیم شده و تلویزیون باید کاری کند، ولی سوتیهای عجیبوغریبی که در این زمینه وجود داشت کار عوامل را راحت کرد و توانستند مسیر تحقیق تا نگارش و اجرا را سریع ترسیم کنند و برنامه را روی آنتن ببرند. در طنز سیاسی، تحلیلهای جدی، شناخت مسأله، قرار دادن آن در چارچوب، بیان زمینه شکلگیری آن و مقایسهاش با واقعیتها و دنبالکردن سابقه رویدادها و تلاش برای نگاه از زاویهای متفاوت وجود دارد که درنهایت هدفش روشنگری مخاطب با نگاه طنز است. ضمن اینکه برنامه پاورقی با صراحتی که هم در موضوع و هم در لحن و اجرا دارد حرفش را بیرودربایستی میزند. تا الان بیش از ۵۰ قسمت از برنامه روی آنتن رفته که عوامل معتقدند بازخوردها خیلی زیاد بودهاست. همین که برنامه از سوی آشوبگران و خارجنشینان در فضای مجازی نقد و نسبت به برنامه واکنش نشان داده میشود یا به عوامل تولید توهینهای رکیک میشود یعنی برنامه دیده شده و تأثیرش را گذاشتهاست. ضمن اینکه بسیاری از مخاطبان در فضای مجازی از برنامه دفاع میکنند و پاسخ آنها را میدهند. کل این قضیه به این معنی است آن کاری که پاورقی باید انجام میداده مؤثر بوده و همین مسأله عوامل را در کارشان
مصمم میکند.
برنامهسازی در کنار توزیع محتوا
ساخت یک برنامه اگر قرار باشد مرزی میان دروغ و راست ایجاد کند، کار سادهای نیست. نکته مهمی که باید در مورد برنامههایی مثل پاورقی یا «دیبیسی فارسی» گفت، پرداختن بیواسطه به موضوعات روز و بیان آن با یک زبان شفاف است. این مسأله هم در پاورقی دیده میشود و هم در برنامه دیبیسی فارسی. آنچه که در جنگ رسانهای فعلی احساس میشود، نیاز به برنامههایی است که بتواند تفاوت حق و باطل را برای مخاطب روشن کند. ناگفته پیداست که چنین برنامههایی هرچقدر از سوی نیروهای جوان و پویا تولید و روانه آنتن شود، مخاطب ارتباط بیشتری با آن برقرار کرده و برایش باورپذیرتر خواهد بود. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند که علاوه بر تولید، باید فکری دقیق برای توزیع این محتواها هم داشت چراکه ممکن است بسیاری از افرادی که دنبال خبر راست و درست هستند، رسانهملی را تماشا نکنند. توزیع محتواهایی مثل پاورقی در فضای مجازی میتواند مخاطبان را هم به سمت برنامههای پرمحتوای تلویزیون بکشاند و هم آنها را نسبت به اخبار درست، آگاهتر کند.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد