یک مبارزه خاموش در جریان است که یک سوی آن دادههای آماری در رابطه با رکوردشکنی مصرف انرژی در ایران نشسته و سوی دیگرش پدیده عجیب خودتحقیری قرار دارد. اینکه مدام وضعیت کنونی با کشورهای دیگر مقایسه و از این قیاس نتیجه ناکارآمدی وضعیت موجود به رخ کشیده میشود. در وادی خودتحقیری بحث بسیار است. در واکاوی خلق و خوی ایرانیان در طول تاریخ هم میتوان سرنخهای پررنگی از این وضعیت به چشم دید. به این معنا که از دیرباز تاکنون همیشه برای ما مرغ همسایه غاز بوده و چشممان به پیشرفتهای آشکار بسته بوده است. نمونههای بیشمار این وضعیت آنقدر زیاد است که حتی فهرست مصادیق آن در طول چند سال گذشته هم سیاهه بلندبالایی را میسازد. برای یافتن چرایی این وضعیت حتما که نیاز به پژوهشهای متقنی وجود دارد.
این موضوع آنقدر آشکار بوده که حتی بارها از زبان رهبر معظم انقلاب باعنوان لزوم تبیین هشدار داده شده است، اینکه نیاز به توضیح و تبیین کارکردهایی داریم که دشمنان عامدانه سعی دارند آن را روبهروی جامعه ایرانی پنهان کنند. اما سوی دیگر این قصه بهویژه در روزهای کنونی، مصرف انرژی است. رسانهها در موج سرمای اخیر از آن با عنوان هشدار گازی یاد کردهاند و مسئولان هم مدام با انتشار دادههای خام این مصرف بالای انرژی را به شهروندان هشدار میدهند. تازهترین آن، اظهارنظر دیروز محمد چنگی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران که گفته است رکورد مصرف گاز به مرز ۷۰۰ میلیون مترمکعب رسیده و این به معنای افزایشی ۲۷درصدی نسبت به سال گذشته است.
آنطور که پیش از این هم گفته شده سهم بخش خانگی از این میزان مصرف بیش از ۷۰ درصد است و همین موضوع نشان از اهمیت بالای مدیریت بهینه مصرف دارد. راهکاری که ریشهاش در امر فرهنگی است؛ اینکه بدانیم فقط با کمی صرفهجویی معمول میتوانیم از این میزان مصرف به شکل چشمگیری بکاهیم. این موضوع اما یک نکته مهم را باز یادآوری میکند، اینکه اساسا جامعه ایرانی یک جامعه مصرفگراست؟ دیدگاه ما به مصرف انرژی اساسا نگاهی برآمده از انباشت آن است، یعنی تصوری وجود دارد که چون منابع انرژی این سرزمین فراوان است پس در مصرف آن محدودیتی وجود ندارد. شاید روایتهای بسیاری از سبک زندگی افرادی را شنیده باشیم که با وجود روشن بودن وسایل گرمایشی بسیار در منزل، لباس مناسب این فصل را به تن ندارند یا پنجرههای خانه برای تعویض هوا باز و بسته میشود و بهنوعی به هدررفت انرژی میانجامد که به باور آنها زیاد است و در نگاه مسئولان هشدارآمیز.قصه مصرف انرژی یک ماجرای فرهنگی است، یک تغییر بنیادین در وضع سبک زندگی جامعه، نه نیازی به افزایش قیمت گاز است، نه با هشدار، گلایه و کنایه درست میشود و نه حتی با سهمیهبندی و... .این موضوع حالا در ارتباط با مصرف گاز دیده میشود اما میدانیم همین موضوع در تابستانها در مصرف برق و در طول سال با وضعیت منابع آبی تکرار میشود. آنچه این نکته را مهم کرده این است که بدانیم باید این فرهنگ را بهنوعی در باور جامعه ایرانی تزریق کنیم.
روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد