که، گویی، هیچ اتفاقی، صورت نپذیرفته و هیچ دشمنی انجام نگشته است. در جنگ رسانهای و هویتی مابین «ایران قوی» و همه قدرت رسانهای تمدن غربی، آنطور که، ضرورتهای دفاعی از شخصیت ایران تاریخساز و مقاومتآفرین، ایجاب میکند؛ عمل و کار و تولید رسانهای ضربهزننده و افشاگرانه و آشکارکننده حقیقتهای تاریخی نمیکنیم.
و به این سبب، مسیر تحرک و تعرض رسانه ای همه تمدن غربیجهانسوز و جهانخوار و فریبکار را، تا اندازهای بیمانع و بیدردسر، میسازیم و فضای افکار عمومی را، در معرض تیربارانهای رسانهای دروغپردازانه و نیرنگآمیز و آکنده از «فریبکاری» قرار میدهیم.
چرا!؟ یا نگاه بینش تبلیغاتی دفاعگرانه از «هویت ملی» و از «هویت تاریخی ایران» و از «دین و احساسات جامعه ایرانی»؛ که در دویست سال گذشته، بازیچه تمدن صنعتی غرب، قرار گرفته و باعث خسارتها و آسیبهای فراوان به جامعه ایرانی و تمامی ارزشهای ملی و دینی و تاریخی ما شده است، سخن نمیگوییم و سیاستهای وحشتناک ضدبشری و ضدشرقی و ضداسلامی همه «تمدن غربی» که از «انقلاب صنعتی»، همچون «هیولای» خونخوار و خونریز، سر بیرون آورد، و با بیرحمیهای آهنین و برنامهریزی شده؛ به سرزمینهای شرقی، حملهور شد و به «ایران عزیز»، تا، آخرین سال حکومت پهلوی دوم، «آسیب» و «زیان و ضرر» صادر کرد و از این سرزمین، ثروت، و ثروتها، دزدید و گنج و گنجها به تاراج برد.
آری، اگر، با این نگاه و بینش به «تاریخ دیپلماسی ایران» با قدرتهای برجسته تمدن غربی، بنگریم، خواهیم دید؛ که نقطه آتشین و سوزاننده، وجود دارد؛ که از آن به نام قرارداد «فینکنشتاین» نام میبرند. این قرارداد، که توسط «ناپلئون بناپارت» با ایران زمان «فتحعلیشاه» قاجار، امضا شده بود، و «فرانسه بعد از انقلاب کبیر» را متعهد به حمایت از ایران در برابر جنگ با روسیه، میساخت؛ ناگهان، در برابر چشمان بیشرافت تاریخ دیپلماسی فرانسویان، پاره، پاره، شد و در برابر حمله روسیه تزارها، به ایران عصر قاجار، در حقیقت، به «تزارها» کمک کرد تا منطقه قفقاز، از ایران بزرگ، بریده شود و در چنگ «روسیه تزارها» فرو افتد.
در این باره، اگر بخواهیم با بینش «ایران دوستی» و دفاع از «هویت تاریخی ایران» سخن بگوییم: باید بگوییم سالها، پیش از «ترامپ»، که «برجام» را، در برابر چشم رسانهها، پاره، پاره، کرد؛ «ناپلئون» هم، قرارداد امضا شده، فیمابین، فرانسه و ایران، را، در کاخ «الیزه» پاره کرد و خنجر نامردی و بیشخصیتی دیپلماسی خارجی فرانسه بعد از انقلاب کبیر را، بر قلب«عباس میرزا» و حیثیت سیاست خارجی «قاجارها»، فرو نمود و باعث «خسارت بزرگ سرزمینی» بازگشتناپذیر گشت.
چرا، رسانههای ما، در این جنگ فراگیر و آشکار تمدنی، «پرونده نامردیهای افشا شده و مستند» تمدن غربی، و پیشتازان «بشرکشی»؛ «نفت دزدی»، «دین ستیزی» و «هویتکشی» فراگیر و بیحدومرز؛ را، روی «میزکار» خویش و در برابر چشم خویش، و در برابر قلم خویش نمیگذارند و روندهای تبلیغاتی پردامنه و پرمخاطب را، طراحی نمیکنند؛ تا، دروغسازان و «شعبدهبازان» رسانهشناس کینهورز با «ایران قوی»، کارشان سختتر و محتواسازیهای انسجامشکنانهشان، بیاثرتر گردد و قدرت «دستکاری در قضاوت جامعه» را، از دست بدهند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان