خداوندی که در هر صورت و تحت هر شرایطی آغوش مهرش را به رویمان باز میگذارد و حتی در شرایط گناه و خطاهایمان باز هم رویش را از ما بازنمیگرداند و باز هم در گوشمان زمزمه میکند:
«یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (اى بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشتهاید، از رحمت الهى نومید مباشید، چرا که خداوند همه گناهان را مىبخشد، که او آمرزگار مهربان است.)
آری او آمرزنده و مهربان است. آنقدر مهربان که همیشه درهای آسمانش را به روی ما باز گذاشته و تا لحظه مرگ به ما فرصت داده که به سویش بازگردیم و قطره وجودمان را در دریای بیکران وجودش محو کنیم تا به نور و تعالی برسیم. همانجا که مقام انسانبودن ماست و همانجایی که « بهجز خدا نبینیم» و خدایی شویم.
به رنگ خدا درآییم. نور شویم، بیکران و بیمنت. همچون نور وجود لایزال الهی که بر همگان میتابد و از تابیدن نه خسته میشود و نه ملول.
و حالا روزشمار ماه مبارک رمضان به پایان ماه عبادت و بندگی نزدیک میشود و خودمان را مهیای عید مبارک فطر میکنیم و زیر لب زمزمه داریم «صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت».
اما پایان رمضان پایان رحمت خدا نیست و درهای آسمان باز هم به روی ما باز است و خالق مهربان همچون همیشه مشتاقانه در انتظار بندگان خود نشسته تا به سویش بازگردند و صدایش بزنند تا مهربانانه لبیک بگوید و دست نوازشگرش را بر چهرههای خسته و ملول از روزمرگیها و قلب کدورتگرفته از گناهان ما بکشد.
همان خدایی که تا همیشه خدایی شایسته اوست و بالاترین مقام انسانی و اشرف مخلوقات بودن ما، پیشانی ساییدن بر آستان کبریایی او و محو شدن در دریای عظمت بیکران اوست و ماه رمضان و روزهداری و شبزندهداریاش، تمرینی است برای رسیدن به این مقام بندگی.
مقامی که بالاترین مقام آفرینش است. مقامی که «محمد»(ص) و «علی»(ع) مدال افتخارش را بر سینه دارند و من و تو در پی دستیابی به شمهای از این بیکران و به امید چشیدن حلاوت این مقام در حد و سطح خودمان قدم در این مسیر گذاشتهایم. باشد که در همین مسیر باقی بمانیم.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم