کاراکتر ادریس از سری نخست سریال نونخ در قصه حضور داشت و رفتهرفته، جان و قوام گرفت و در نهایت، در سری چهارم این مجموعه نمایشی پرمخاطب به یکی از شخصیتهای اصلی و محوری تبدیل شد.
سریال نون خ و نقش ادریس را میتوان به نوعی سکوی پرتاب سپهری در عرصه بازیگری نیز قلمداد کرد، چرا که پس از سریال سعید آقاخانی، حضور او در جلوی دوربین با آثاری همچون شبکه مخفی زنان، راز بقا و... افزایش یافت و تثبیت شد.
سیروس سپهری، بازیگر نقش عمو ادریس در این گفتوگو از نقش و حضورش در چهارگانه نونخ (تا به امروز البته) و آنچه در بازیگری بر او گذشته است، سخن میگوید.
به گزارش جامجم، سیروس سپهری، بازیگر نقش عمو ادریس درخصوص پررنگشدن نقشهایش بهواسطه بازی در سریال «نونخ» عنوان میکند: هر بازیگری دوست دارد نقشی که بازی میکند پررنگ و جدی باشد و این موضوع برایش اهمیت دارد که بتواند قابلیتهای خودش را عرضه کند. اینکه تواناییهای یک بازیگر در معرض دید عموم قرار بگیرد برایش جذاب است. من ۴۰ سال سابقه کار هنری داشتم اما از آنجا که در شهرستان ساکن بودم سقف کاریام به سریالهای استانی و مجریگری محدود شده بود. به قول یکی از دوستان، سلبریتی مناطق محروم شده بودیم. وقتی سال ۱۳۸۰ به تهران مهاجرت کردم کسی مرا نمیشناخت و باید از صفر شروع میکردم. پلهپله بالا آمدم تا اینکه به پست آقای آقاخانی خوردم و چون ایشان چیزی از من ندیده بود و شناختی نداشتند، در فصل اول سریال نونخ نقشم آنچنان پررنگ نبود، ولی در فصلهای بعدی به مرور پررنگتر شد. فکر میکنم در فصل چهارم یک شخصیتپردازی خیلی خوب روی کاراکتر ادریس شده و قصه به خانواده او که ۱۴ بچه دارد ورود پیدا کرده است. به قول مرحوم فتحعلی اویسی که میگفت کسی مرا تا ۶۰ سالگی نمیشناخت اما با جمله «دیجیتالم کجا بود؟» شناخته شدم، من نیز بعد از نونخ با افشین هاشمی در سریال شبکه مخفی زنان کار کردم و همچنین در سریال راز بقا بازی داشتم و قصه ادامه دارد. البته همچنان منتظرم تا به جایگاه واقعیام برسم. میتوانم بگویم هنوز به آنجا نرسیدهام که بتوانم بگویم تمام توان، توانایی و انرژی خود را برای نقشی گذاشتهام.
پرداختن به فرزندآوری در زندگی ادریس
وی درخصوص پرداختن این سریال به مسأله فرزندآوری و نقش عمو ادریس در نمایش شخصیتی که درگیر این ماجرا شده، عنوان میکند: ادریس یک آدم شدیدا خانواده دوست و پایبند به خانواده است اما مشکلات مالی هم دارد. با اینحال، سریال میخواهد نشان دهد بهرغم وجود مشکلات مالی هم میتوان فرزندان زیادی داشت. یکی از دوستان ما ۱۲ فرزند داشت و همین بچهها وقتی از آب و گل درآمدند هوای هم را داشتند و الان به جایگاههای خوبی رسیدهاند. برای ادریس هم همینگونه است؛ دخترش پرستاری خوانده است، پسرش لیسانس کشاورزی دارد و خودش هم به نوعی یک شرکت خانوادگی راه انداخته است.درواقع مهم این است که مخاطب جوان بپذیرد و عملی کند. خودم یک دختر دارم، البته همه اصرار داشتند که فرزند بیشتری داشته باشیم اما همسرم میگفت کار ما تئاتر است و پول و نانی ندارد که بخواهیم بچه زیادی داشته باشیم. تازه ما متعلق به نسل گذشته هستیم اما امیدوارم سری چهارم سریال نونخ تلنگری به جوانان زده باشد.
سپهری درخصوص همبازی شدن با دختر خودش که نقش یکی از دخترهای عمو ادریس را بازی میکند، میگوید: دخترم از بچگی در تئاتر کنار من بوده و در بازیگری حرف برای گفتن زیاد دارد. او جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره لهستان که یکی از رویدادهای معتبر تئاتری جهان محسوب میشود دریافت کرده است. در سریال راز بقا یک سکانس با آقای معجونی بازی داشت و آقای آقاخانی خوشش آمد و بنده هم بهعنوان استادش و نه پدرش از کارش راضی بودم. در دانشگاه درس بازیگری میخواند و دوست داشتم با محیط پشت صحنه، آدمها و فضا آشنا شود و در دل کار، تجربه بهدست بیاورد. هیچوقت دوست ندارم بگویند پارتی بازی شده و چون دختر من است بازی میکند. این را هم بگویم که برای شباهت بچههای ادریس به خودش خیلی کار صورت گرفت و تستهای زیادی گرفته شد. شاید بیشتر از ۱۰۰کودک، نوجوان و جوان تست دادند. دخترم هم به خاطر شباهتش با خودم و تجربه کاریای که داشت گزینش شد. هنگام کار وقتی نگاهش میکردم لذت میبردم و از سوی دیگر، همیشه نگرانم که مبادا روابط در روند حرفهای او دخیل باشد. مثلا یکبار سر کاری رفتم و گفتند دخترتان را هم معرفی کنید اما من دوست ندارم هر جا که خودم باشم او را هم با خودم ببرم و برایش نقش بگیرم. اصلا در کارهایی که دخترم نقشی داشته، بازی نکردهام. امیدوارم بتواند راهش را در بازیگری پیدا کند و اگر هم برای نقشی انتخاب میشود، توسط کارگردان و به خاطر تواناییهای خودش باشد.
از ورود دخترم به بازیگری استقبال نکردم
وی درخصوص ورود دخترش به بازیگری و واکنش خودش میگوید: ابتدا اصلا استقبال نکردم، البته از کودکی در تئاتر حضور داشت اما دوست نداشتم بازیگری را به شکل حرفهای ادامه دهد. او در دانشگاه معماری خوانده اما بعد از دو سال انصراف داد و سراغ بازیگری رفت. خودش گرایش به این رشته دارد. خدا نکند کسی گرفتار این محیط شود که اعتیادآور است. من این شبها تئاتر «معرکه در معرکه» را روی صحنه دارم. هرشب هنگام اجرا، آدرنالین خونم بالا میرود و اجرا که تمام میشود، حس سرخوشی و مستی دارم. این حس باعث میشود که انسان دوست داشته باشد همیشه کار بازیگری را ادامه دهد.
سپهری درخصوص تلاشی که برای متفاوت شدن نقش کاراکترش در سریال نونخ ۴ داشته، عنوان میکند: در مجموع ادریس همان است، فقط سنش بالا رفته. سعی کردم وقتی راه میروم کمی خمیدهتر باشم و دستها را به پشت بگیرم تا حالت مسن بودن او را نشان دهم. در فضای مجازی و کوچه و خیابان میبینم که همه از ادریس تعریف میکنند. همه سلمان را به خاطر موقعیتهای کمدی و دیالوگهای بامزهای که دارد دوست دارند و شخصیت نورالدین هم که شاهکار است اما ادریس باید خیلی تلاش میکرد تا مردم دوستش داشته باشند و به چشم بیاید. من همه تلاش خودم را کردم و بهنظرم ادریس این روزها یکی از شخصیتهای محبوب مردم شده است. هر کس مرا میبیند، به خاطر مظلومیت ادریس و تعداد زیاد بچهای که دارد همذاتپنداری میکند. بهشخصه تمام تلاش خودم را کردم، البته با راهنمایی و هدایت آقای آقاخانی تا هم مردم راضی باشند و هم ایشان از کارم رضایت داشته باشد و بتوانم همکاریام را با او ادامه بدهم.
نظر عمو ادریس درباره فرزندآوری
بازیگر نقش عمو ادریس درباره شباهتهای این کاراکتر به خودش میگوید: این کاراکتر کاملا خود من است به استثنای تعداد بچهها. فرزندآوری یک موضوع فردی نیست و باید بین زوجین توافق وجود داشته باشد. مثلا اگر به خودم بود دوست داشتم بچههای زیادی داشته باشم و میگفتم خودشان بزرگ میشوند. ادریس شخصیت مظلوم و دوستداشتنی دارد و عاشق خانواده است. حتی تا مامور میبیند اقدام به فرار میکند، چرا که نگران است مبادا در خانه نباشد و روزگار را بدون فرزندانش بگذراند. این ویژگیهای ادریس را خیلی دوست داشتم. وی درخصوص دلیل رضایت دادن ادریس به ازدواج دخترش با فردی که مشکلات جسمانی متعددی دارد، تصریح میکند: این موضوع بازمیگردد به سخت نگرفتن برای ازدواج و راهنمایی پدرومادر. همه چیز به انتخاب خود دختر بستگی دارد. ادریس در سکانسی به دخترش میگوید؛ این پسر هنوز اسم هم ندارد و به او میگویند پسر فرامرز، دیگر خودت میدانی. خود من در زندگی واقعی به شکل سنتی و با معرفی دوستان و اقوام ازدواج کردم اما در حال حاضر متاسفانه اینگونه نیست و شاید به همین دلیل هم آمار طلاق بالا رفته است. پسر و دختر چند ماه بدون هیچ تعهدی نسبت به هم در رفتوآمد هستند، ولی در زمان ما از همان ابتدا به هم متعهد میشدیم و با خوب و بد هم میساختیم تا به اشتراک میرسیدیم. بهشخصه شرایط حال حاضر را دوست ندارم.
روند بازیگر شدن عمو ادریس
سپهری درباره جدی بودن بازیگری برای خودش میگوید: بازیگری برایم از ابتدا هم خیلی جدی بود. واقعا بازیگری سوای روابط و توان، نیاز به شانس هم دارد. ما باید انتخاب شویم. خودم احساس میکنم توانایی دارم و عاشق بازیگری هستم و دوست دارم تا لحظه مرگ کار کنم اما گاهی همه چیز به شرایط بستگی دارد و شانس هم باید با انسان همراهی کند. مثلا تا چند سال پیش خودم را کسی نمیشناخت. مهاجرت به تهران در پیشرفت بازیگری من موثر بود، البته ناگفته نماند وقتی به تهران آمدیم هیچ پیشنهادی نداشتم و میخواستم سراغ کار دیگری بروم اما همسرم گفت ۲۵ سال است که کار هنری میکنی و اگر شده نان خشک هم بخوریم باید در همین کار موفق شوی و به عشقت ادامه بدهی. همسرم با همه سختیها ساخت و مرا حمایت کرد تا به این نقطهای که هستم، برسم.
وی درخصوص کار کردن با سعید آقاخانی میگوید: کار با او فوقالعاده است و اصلا دوست ندارم از ایشان جدا شوم. میتوانم بگویم برادری پیدا کردهام. آقای آقاخانی واقعا کاربلد و مستعد و یک انسان درجه یک بهتمام معناست. هر فصل نونخ یک شیرینی خاصی داشت. در یک کلام، میتوانم بگویم یک خانواده بودیم و برای من لذتبخشترین لحظات در کنار همین خانواده میگذشت. آقای آقاخانی اگر بداهه در راستای کار بود و مناسب به نظر میرسید و به قول معروف میچسبید، موافقت میکرد و ادامه میداد وگرنه حذف میشد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد