برخی از این تحولات را به صورت خلاصه میتوان اینگونه برشمرد:
۱ــ کاهش درگیریهای فرقهای در منطقه بهویژه میان شیعه و سنی که واشنگتن از آن برای تجزیه دولتهای مستقل و دامنزدن به جنگهای داخلی بهویژه در یمن، سوریه و لبنان استفاده کرده است.
۲ ــ ممکن است به مهار عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه منجر شود، زیرا بخشی از توجیهات امارات و بحرین برای عادیسازی روابط، ترس از تهدیدات ایران است.
۳ــ کاهش نقش آمریکا و غرب در منطقه و پایان توطئه و پروژه آمریکا موسوم به «خاورمیانه بزرگ»؛ واشنگتن بهوسیله پروژه میخواست منطقه را بهگونهای تغییر دهد که امکان گسترش رژیم صهیونیستی در آن فراهم شود.
۴ــ کاهش نفوذ واشنگتن به کاهش نقش این کشور در حلوفصل مناقشات غرب آسیا بهویژه حلوفصل سیاسی موضوع فلسطین منجر خواهد شد.
۵ ــ افزایش نفوذ و حضور چین و روسیه، منادی منطقهای چندقطبی است که در روابط میان کشورهای منطقه با قطبهای بینالمللی تعادل ایجاد میکند.
۶ ــ بهدلیل اینکه ایران و عربستان مخالف عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند، این توافق ممکن است مانعی در برابر عادیسازی تلقی شود. ایران از گروههای مقاومت فلسطین حمایت میکند و این امیدواری وجود دارد با توافق مذکور و ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان دو طرف، شاهد کاهش تنش در فلسطین اشغالی باشیم.
با وجود این، خیلی زود است روی تغییر راهبردی روابط عربستان و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس با غرب و جهتگیری آنها به سمت چین و روسیه شرطبندی کرد؛ آن هم در حالی که همه کشورهای حوزه خلیجفارس در خود پایگاههای آمریکایی و غربی دارند.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد